این فیلم با سوژه قرار دادن معضل بیکاری در ابتدا به امر سراغ اتفاق نسبتاً مناسبی رفته اما این ایده در طرح باقی مانده و در میان دیالوگ ها و اتفاقات نامنسجم فیلم کاملاً به حاشیه رانده شده است.
فیلم تازه خسرو معصومی مشکلات بسیار زیادی دارد که از جمله مهم ترین آنها می توان به انتخاب لوکشین های صرفاً زیبا اشاره کرد. معصومی اصرار دارد فیلم خود را در فضاهای باز بگیرد اما منطق اینگونه فضاها را فراموش کرده است.
بخش های ایران فیلم کاملاً در یکی از شهرهای شمالی گرگان می گذرد اما جالب آن که هیچکدام از شخصیت های حاضر در فیلم که کم هم نیستند به زبان محلی آن منطقه صحبت نمی کنند. انگار که یک عده از تهران به آن محل رفته و کل شهر را در دست گرفته اند
این اتفاق در حالی می افتد که خسرو معصومی در نشست خبری فیلم کار کثیف در قبال این اشتباه گفت که من به لهجه در فیلم اعتقاد ندارم و می خواهم با این روش فیلم را جهانی کنم. جوابی کاملاً سلیقه ای که از منطق سینما کاملاً دور است.
یکی دیگر از نقاط ضعف فیلم معصومی را باید بزرگ کردن مشکلات نامید. فیلم معصومی گره نسبتاً کوچکی خلق کرده اما به زور می خواهد این اتفاق را بزرگ جلوه دهد تا مخاطب با فیلم همراه شود.در بخش هایی از فیلم با تکرار رها شدن کودک توسط پدر و مادر مخاطب مطمئن می شود که اتفاقی در راه است و به نوعی اتفاق در همان لحظات لو می رود.
یکی دیگر از مشکلات بزرگی که معصومی فراموش کرده این است که پایان بندی یک اثر با حادثه کاملاً ضعف فیلمنامه را می رساند. این ضعف آنقدر زیاد است که نشان می دهد فیلمنامه نویس برای همان گره شلی که به وجود آورده راه حلی ندارد.
فیلم جدید خسرو معصومی یکی از آثار متوسط رو به پایین جشنواره امسال بود و این اتفاق در همان لحظات اول در نشست خبری این فیلم در جشنواره فیلم فجر و نگاه مخاطبان به خوبی پیدا شد.