گرچه «امید به زندگی» از شاخصه های سنجش میزان توسعه یافتگی است و کشورهای مختلف می کوشند این شاخص توسعه را با ابزارهای مادی و این دنیایی مثل رفاه بیشتر و ... افزایش دهند اما خدای متعال قرن ها قبل از کشف و شناسایی این معیار عصر مدرن، با مسئله مهدویت و بشارت به ظهور منجی ای که جهانیان از عدالت او بهشت را در زمین تجربه می کنند، این شاخص را در روح و جان بشر نهادینه کرد.
و این امید به منجی و انتظار برای آمدن او است که سبک زندگی اسلامی را فروغی خاص و رنگ منحصر بخشیده تا جایی که هیچ سبک دیگری از زندگی را یارای مقابله با آن نیست.
از این رو و به مناسبت فرا رسیدن نهم ربیع الاول، سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر(عج) درباره رهاورد امید مدنظر دین برای سبک زندگی، با حجت الاسلام محمودرضا قاسمی، استاد حوزه و دانشگاه و مدیر موسسه سبک زندگی آلاء به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:
امید در سبک زندگی اسلامی چه قدر مورد توجه قرار گرفته و رویکرد آموزه های دینی ما نسبت به این مهم در زندگی چیست؟
اگر بخواهیم از نگاه قرآنی بحث کنیم در جای جای قرآن آمده که باید به رحمت خدا امید داشته باشیم و به هیچ وجه مایوس نشویم. چنان که در آیه 53 سوره مبارکه زمر آمده است: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ بگو اى بندگانم که زیاده بر خویشتن ستم روا داشته اید، از رحمت الهى نومید مباشید، چرا که خداوند همه گناهان را مى بخشد، که او آمرزگار مهربان است».
در اینجا اشاره آیه به ناامیدی مطلق است که از یاس هم فراتر می رود و فرد هیچ راهی ندارد. می فرماید حتی در چنین شرایطی از رحمت خداوند ناامید نباشید. بنابراین، در آیات قرآن همواره روزنه امید برای بندگان مطرح شده است و قرآن مثال های مختلفی می زند که انسان ناامید نشود.
حتی آیاتی هست که انسان را به توکل دعوت می کند، توکل یعنی شخصی را به عنوان وکیل مورد اعتماد گرفتن و به آن وکیل اعتماد کردن و کارها را به او سپردن. کسی وکیل می گیرد که نتواند کار خود را انجام دهد و خیالش از آن وکیل جمع است و می داند که او همه جزئیات را در نظر می گیرد و کارها را انجام می دهد. قرآن بسیار به توکل تکیه می کند و می فرماید: در زندگی تان ناامید نباشید چون کسی که به خدا توکل کند حضرت حق برایش کافی است، چنانچه می فرماید: «وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا».
خروجی این امید که با سبک زندگی اسلامی به حیات بشر تزریق می شود، چیست و چه کیفیتی دارد؟
اگر انسان این امید را نداشته باشد که قدرت دست خداوند است و او است که کارها را جلو می برد در این صورت زندگی حالت ایستا پیدا می کند و در آن پیشرفتی وجود ندارد؛ بنابراین، امید در آیات قرآن و سبک زندگی اسلامی موج می زند. از این منظر می توانیم این امید را جهت دهی کنیم و بگوییم که در اینجا امید از یک جهت به امدادهای الهی بر می گردد و به هیچ وجه قدرتِ دشمنان نباید سبب ترس انسان شود. این مساله در قرآن بارها مطرح شده است چنان که می فرماید: فقر از شیطان است و از فقر نترسید که خدا وعده فضل داده است.
برای مثال بحث رزق برای انسان ها بسیار مهم و دغدغه آنها است تا جایی که حتی انسان به مسافت های دور برای طلب روزی می رود. قرآن در این باره می گوید: «وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ» و اینچنین به بندگان آرامش می دهد و امید را در زندگی فرد تزریق می کند.
این رویه نوعی بهداشت روان است و می خواهد خیال فرد را راحت کند تا مثلا اگر کارگری کار خود را از دست نداد زندگی را تیره و تار ببیند و بلکه حرکت کند و بداند روزی دهنده خداست و زمانی که قرار است روزی از آسمان مشخص شود و با تلاش زمینی میسر شود، پس این خود یک امیدواری است.
این مباحث در بخش های مختلفی از سوره های قرآن مطرح شده است. این امید آینده روشن را نوید می دهد. خداوند می فرماید: عاقبت برای کسانی است که زندگی شان رنگ خدایی دارد: «وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقینَ».
بدون این امید و دل در گروی امیدهای واهی داشتن سبک زندگی را دستخوش چه مشکلاتی کرده و چه عواقبی را به آن تحمیل می کند؟
هدف در این آیات الهی آن است که به انسان تذکر دهد که اگر رنگ خدایی گرفتید به آینده امیدوار باشید. اگر چنین بودید در آینده افق خیر برایتان ترسیم می شود. در احادیث اهل بیت(ع) این مساله به وفور دیده می شود. بنابراین، اگر امید در زندگی نباشد نمی توانیم بگوییم که آن جامعه رنگ و بوی اسلامی دارد. بلکه در واقع فقط اسم اسلام را یدک می کشد.
جامعه ای اسلامی است که مردم در آن احساس رفاه و امید کنند، اسلام هیچ منافاتی با رفاه ندارد. اکنون دو مولفه در غرب وجود دارد یعنی امید و رفاه. ولی زندگی ها رنگ خدایی ندارد از این جهت است که ناگهان افراد در حالی که در اوج رفاه هستند دست به کارهای غیرمعقول می زنند یا خود را از بین می برند، چون در زندگی امید به خداوند و رحمت او ندارد و صرفا ابعاد مادی ردر نظر گرفته می شود.
در مقابل جامعه ای که رنگ خدایی داشته باشد، به رحمت خداوند امیدوار باشد و بداند که زمین از حجت او خالی نیست هرگز به این مرحله نخواهد رسید. خداوند بشارت به حکومت مستضعفان داده است: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرودست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان مردم گردانیم و ایشان را وارث زمین کنیم».
وارثان زمین یعنی کسانی که اداره زمین به دست آنها می افتد. یک جامعه منتظر به این بشارت امید دارد. در آن جامعه آرمانی حرکت به سویی می رود که شناخت خدا و معرفت به خداوند دغدغه مردم باشد.
امید به ظهور حضرت حجت(عج) و تحقق جامعه مهدوی که از آموزه ها و باورهای اصلی شیعه است، چه قدر می تواند سبک زندگی را دستخوش تحولات مثبت کرده و آن را به سوی «حیات طیبه» قرآنی سوق دهد؟
تمام حکومت ها و تمام افرادی که ادعا می کنند می توانند قسمتی از عدالت را اجرا کنند قبل از ظهور امام زمان(عج) می آیند و هرچه در چنته دارند روی صفحه روزگار رها می کنند، اما در واقع هرچه که زمان پیش می رود رنج ها در جوامع افزایش می یابد. در چنین شرایطی تنها چیزی که می تواند امید واقعی را به زندگی انسان تزریق کند امید به خداوند متعال و ظهور حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف است. این که امید داشته باشند که عدالت گستری خواهد آمد که ظلم را از بین ببرد، ظلمی که در یک زمان به طرق مختلف بر مردم جهان سیطره پیدا می کند.
از سوی دیگر در زمانه فعلی امید به ظهور حضرت حجت(عج) و همین که بدانیم امام(ع) حاضر و ناظر بر اعمال است خود می تواند احساس تکیه گاه و پشتیبان در زندگی را برای افراد تامین کند. هرچه قدر که توکل بر خداوند و استعانت از اهل بیت(ع) بیشتر باشد افراد سبک زندگی شان بیشتر و بیشتر به سبک زندگی مهدوی نزدیک می شود.