سهم تئاتری‌ها از بنرها و بیلبوردهای شهری

آن بخش از بنرهای کنار خیابان، بیلبوردهای روی عرشه پل‌ها و امکانات تبلیغاتی در ایستگاه‌های مترو که در اختیار شهرداری تهران است می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌ها برای اطلاع‌رسانی در مورد نمایش‌هایی باشد که در نقاط مختلف شهر روی صحنه‌اند. این امکانات می‌توانند با قیمتی منصفانه، قیمتی که یک گروه تئاتری از عهده پرداختش برآید حتی اگر نه به جوان‌ها، حداقل به کارگردان‌های حرفه‌ای و باسابقه تعلق بگیرد. هر چند گاهی هم تعلق می‌گیرد اما نه به همه و نه با پروسه‌ای مشخص.

 دکتر مسعود دلخواه کارگردان باسابقه تئاتر در این مورد، انگشت روی دو مسئله می‌گذارد؛ یکی این که پروسه استفاده از این امکانات شفاف نیست و دوم این که قیمت‌ها بسیار گران است. آن‌چه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با این هنرمند پیشکسوت در همین زمینه.

این گزارش با محوریت سهم تئاتری‌ها از بنرها و بیلبوردهای سطح شهر و صحت یا عدم صحت برخورد دوگانه با هنرمندان در زمینه استفاده از این تبلیغات، در گفت‌وگو با دیگر اهالی تئاتر ادامه خواهد داشت.

عدالت یا عدم‌عدالت در تقسیم امکانات تبلیغات محیطی    

می‌گویند آن‌چه بر خود نمی‌پسندی، بر دیگران مپسند و یا برعکسش؛ آن‌چه بر خود می‌پسندی بر دیگران هم بپسند. این بسیار خوب است که ما بتوانیم از امکانات تبلیغاتی موجود در سطح شهر که در اختیار شهرداری است استفاده کنیم اما استفاده‌ای یکسان. به این معنا که در تقسیم این امکانات عدالت واقعی حکمفرما شود. گروه‌های تئاتری، مظلوم‌ترین قشر در میان هنرمندان هستند، چون اثری بسیار گرانقیمت تولید می‌کنند که با روح و جسم‌شان عجین است اما کالای فرهنگی‌شان را با قیمتی بسیار ارزان می‌فروشند. اگر امکانی برای تبلیغات تئاتر در سطح شهر وجود دارد قطعا نه ارثیه پدری من است و نه ارثیه پدری کسی دیگر؛ این امکانات متعلق به مردم است. شهرداری، شورای شهر و دولت متعلق به مردم هستند و بخشی از این مردم، اگر نگوییم همه‌شان، تئاتر دوست دارند و اصلا عادلانه نیست که ما آن بخش از مردم را که یا تئاتردوستند یا فرهنگ‌دوست از امکانات تبلیغات شهری محروم کنیم و چرا نباید این امکانات به شکلی یکسان میان هنرمندان، حداقل میان هنرمندان حرفه‌ای که چهار تا پیراهن هم بیشتر پاره کرده‌اند، تقسیم شود؟!  

در کدام قانون چنین چیزی وجود دارد؟! اگر قانون اساسی را مطالعه کنید چنین چیزی در آن می‌بینید؟! بعید می‌دانم! هر برداشت و هر تفسیری هم که داشته باشیم، در این قانون بندی مبنی بر اجرای چنین بی‌عدالتی آشکاری دیده نمی‌شود و متاسفم که در عمل شاهد چنین بی‌عدالتی هستیم و آثار خاصی امکانات ویژه می‌گیرند و اغلب آثار چه حرفه‌ای‌ها و چه نسل جوان چنین امکانی برایش در نظر گرفته نشده است و اگر هم بخواهند چهار تا بنر بگیرند آن قدر باید دوندگی و نامه‌نگاری کنند که آخرش هم نمی‌شود.

تجربه شخصی در استفاده از امکانات تبلیغات محیطی

متاسفانه به شخصه تاکنون نتوانسته‌ام از این امکانات استفاده کنم، آن هم به عنوان کسی که نزدیک به 40 سال سابقه بازیگری و کارگردانی تئاتر دارم. هر کسی جایگاهی دارد و من فکر نمی‌کنم در این 40 سال کار حرفه‌ای، که از 18، 19 سالگی‌ام آغاز شد و درسش  را تا آخرین مراحل خواندم، هیچ گونه اثر غیرفرهنگی یا تجاری یا گیشه‌محور خلق کرده باشم. در نتیجه خودم را یک فرد فرهنگی می‌دانم که سزاوار دریافت امکانات شهری برای تبلیغ کارش هست.

یکی، دو مورد بوده است که در کارهای مختلفِ من، قول‌هایی داده بودند که بنرهایی در سطح شهر زده خواهد شد. اولا نقاطی که برای نصب بنر مشخص کرده بودند، مکان‌هایی به شدت پرت و دورافتاده بود که تاثیری هم نداشت. نکته دیگر این که هیچ گونه پروسه قانونمندی در این مورد وجود نداشت که منِ نوعی بگویم خیلی خب! اگر این مراحل را انجام دهم می‌توانم در سطح شهر و در فلان اتوبان 10 یا 20 بنر بگیرم، با قیمتی که یک گروه تئاتری بتواند از عهده پرداخت آن برآید. شهرداری بسیاری از این جایگاه‌ها را با قیمت‌هایی گران اجاره می‌دهد؛ گران برای ما تئاتری‌ها نه برای بیزینس‌من‌ها. چند سال پیش سر یکی از کارهایم برای یک بنر در یکی از خیابان‌های اصلی قیمتی گفتند که اصلا نمی‌توانستیم فکرش را بکنیم و همان اول کار گفتیم، خیلی ممنون، دست‌تان درد نکند!‌

پروسه نامشخص استفاده از تبلیغات شهری

ما هیچ وقت نتوانستیم امکان تبلیغات محیطی را جدی بگیریم چون پروسه‌ای نامشخص و مبهم دارد و طی پرس‌وجوهایمان هم به قیمت‌هایی بسیار بالا رسیدیم. مگر این که پارتی داشته باشید یا رابطه یا با خواهش و التماس و کدخدامنشی دیگران، لطفی شامل حالتان شود. واقعیتش این است که ما باید بتوانیم ادعا کنیم حقوق شهروندی آدم‌ها را رعایت می‌کنیم و استفاده از این تبلیغات محیطی برای تئاتری‌ها، مصداقی از حقوق شهروندی‌شان است و در غیر این صورت نمی‌توانیم ادعا کنیم که انسان‌هایی فرهنگی داریم و در راستای اعتلای فرهنگ حرکت می‌کنیم. اگر هم به هنرمندانمان اهمیت نمی‌دهیم اشکالی ندارد ولی ادعای این را هم نداشته باشیم که هنر و هنرمندان برایمان مهم‌اند.

وظیفه شهرداری و شورای شهر جدید

به همین دلیل فکر می‌کنم شورای شهر و شهردار جدید باید به طور جدی به این موارد توجه کنند و قدم‌هایی برای فرهنگ و هنر بردارند که ثابت کنند انسان‌هایی فرهنگی هستند و به حضور فرهنگ و هنر در سطح شهر اهمیت می‌دهند وگرنه حرف و شعار که از هر کسی برمی‌آید.