اصولا چیزی را بازی میکنم که از من میخواهند. این طور نیست که همیشه نقش طنز بازی کرده باشم. مثلا نقشم در سریال «از یاد رفته» فریدون حسنپور جدی بود، حتی ایشان از من خواسته بود که طنازی نکنم و دوست نداشت که در دیالوگهایم لحن طنز داشته باشم. با اینحال همه کارها شبیه هم نیستند. بهعنوان نمونه، آقای دهنمکی از من میخواست که نقشم را با طنازی، شیرین و بانمک بازی کنم. در سریال تلویزیونی سفر در خانه هم خواستند که نقشم را شیرین و طنز بازی کنم و روز اول چنین موردی به من تاکید شد.
در سریال سفر در خانه نقش بهزاد، فرزند سوم خانواده را بازی میکنید که خیلی هم بذلهگو است. چه مقدار از این طنازیها بداهه خودتان بود؟
موقعیتها و دیالوگهای طنز از ابتدا در فیلمنامه بود و من هنگام اجرا سعی کردم آن را بهدرستی بازی کنم. از ابتدا قرار بر این بود که بازیگران در موقعیتهای طنز قرار بگیرند و بهزاد هم بخش شوخی و تکیهکلامهای بامزه را به عهده داشته باشد.
پس طنز کلامی بهزاد به خواسته کارگردان بود؟
بله، کاملا به خواسته نویسنده و کارگردان سریال سفر در خانه بود.
شخصا طنز کلامی را بیشتر دوست دارید یا طنز موقعیت را؟
طنز موقعیت معیارهایی دارد و اگر ریزهکاریهایش را درست اجرا نکنیم، مسلما به کار لطمه میخورد. در طنز موقعیت، متن، بازیگر، نوع دکوپاژ و فیلمبرداری خیلی تاثیرگذار است. بهعنوان مثال، وقتی در یکی از سکانسهای سریال در یخچال را باز میکنم یک لحظه چهرهام خوشحال میشود. طبیعی است اگر ریزهکاری در بازیام نباشد یا زاویه فیلمبرداری درست انتخاب نشده نباشد، مسلما بیننده را به خنده نمیاندازد. یا وقتی که تصویربرداری
لانگ شات انجام میشود باید بازیام درشتتر باشد تا طنز صحنه خوب دربیاید. آقای پورشیرازی و خانم مقانلو هم سعی کردند در دیالوگها یا واکنشهایشان در صحنههای مختلف به طنز موقعیت سریال کمک کنند.
شما تا به امروز نقشهای طنز زیادی بازی کردهاید، نگران به تکرار افتادن نیستید؟
(با خنده) خانم به تکرار افتادهام! دیگر کار از نگرانی گذشته است.
برای برطرف شدن این تکرار، راهکاری ندارید؟
راستش این مشکلی است که قابل حل نیست.کارگردانان نقشهای طنز پیشنهاد میکنند و میخواهند طنازی کنم و من هم تکرار میشوم. البته به نظرم تکرار چیز بدی نیست. زندگی هم تکرار است!
وقتی تکرار بدون نوآوری باشد، طبیعی است که خستهکننده و ملالآور میشود.
ببینید در تکرار نشدن یک نقش طنز، فیلمنامه و پارتنر هم اهمیت دارد. نمیشود با من قرارداد ببندند و بخواهند که نقشم را طنز بازی کنم، اما برای اینکه به تکرار نیفتم این کار را انجام ندهم. البته گاهی هم پیش میآید نقشم جدی باشد. به عنوان نمونه با سریال جدید فریدون حسنپور به نام «مرد» قرارداد بستهام که نقشم جدی است و شوخی هم ندارد.
در فیلم سینمایی «ناردون» هم نقشم جدی بود یا در سریال «موج و صخره». همانطور که گفتم همه چیز زندگی تکرار است. بهعنوان مثال شما هر روز صبح که از خواب بیدار میشوید، صبحانه میخورید. پس چون تکرار است باید بگویید که ما غذا نمیخوریم؟!
ولی ما میتوانیم هر روز یک نوع صبحانه نخوریم.
درست است، اما نان در صبحانه تکرار میشود.
اما در نان هم تنوع وجود دارد؟
حق با شماست. من هم منکر تکرار نیستم، اما سعی میکنم در هر یک از نقشهای طنزم تفاوتهایی وجود داشته باشد، ولی من چه نقش دزد را بازی کنم، چه قاچاق فروش را در مجموع امیر نوری هستم.
نقش بهزاد چه ویژگیهایی داشت که قبول کردید ایفایش کنید؟
زمانی که آقای مسعودی فیلمنامه را مینوشت از قبل با هم صحبتهایی کرده بودیم. قصه را خیلی دوست داشتم، زیرا از همه سریالهای خوب طنز مثل بزنگاه، خوش رکاب، بدون شرح، کوچه اقاقیا و... یک چیزی داشت. البته مردم باید قضاوت کنند که ما در کارمان چقدر موفق بودهایم.
شخصا علاقهمند هستید نقش طنز بازی کنید یا جدی؟
جدی بازی کردن راحتتر و اجرای نقش هم سادهتر است. طنز سختیهای خودش را دارد و نیازمند مهارت خاصی است. مثلا من ممکن است یک جوک تعریف کنم اما کسی نخندد، ولی یک نفر دیگر همان جوک را بگوید و همه بخندند. به همین دلیل نقش طنز هم سخت است و هم نیازمند رعایت ریزهکاریهایی. همه چیز باید درست سر جایش قرار بگیرد تا مخاطب را بخنداند.
اشاره کردید قرار است در سریال مرد به کارگردانی حسن پور بازی کنید. در این مجموعه چه نقشی را دارید؟
نقش سرایدار یک مدرسه شبانهروزی را بازی میکنم. بیشتر از این هم نمیتوانم درباره نقشم توضیح بدهم.