امام باقر(علیه السلام) شکافنده علم و دانش است. این نکته را پیامبر اسلام به جابر بن عبدالله انصاری فرمود. «إنّکَ ستُدرِکُ رجُلاً مِنّی، اسمُه اسْمِی و شَمائلُهُ شَمائلی یَبْقَرُ العِلْمَ بَقْرا[1] همانا تو مردى از [خاندان] مرا درک خواهى کرد که نامش نام من، و رفتار و کردارش، رفتار و کردار من است و دانش را تا ژرفایش مى شکافد.»
همراهی معنویت و اخلاق با علم و دانش
همان طور که گفته شد، امام پنجم شیعیان شکافنده علم و دانش بود، به طوری که محمّد بن مسلم یکی از شاگردان حضرت، سی هزار حدیث از آن حضرت نقل نموده[2] و جابر جعفی، یکی دیگر از شاگردان حضرت، هفتاد هزار حدیث را از آن حضرت نقل کرده است.[3]
امام باقر(علیه السلام) که نهضت علمی را پی ریزی کرد، به شاگردان خود و به پیروان خود آموخت که علم و دانش نباید وسیله ای برای فخرفروشی به دیگران و این قبیل امور، قرار بگیرد. «من طلب العلم لیباهی به العلماء أو یماری به السفهاء أو یصرف وجوه الناس إلیه فلیتبوأ مقعده من النار[4] - هر کس دنبال علم و دانش باشد برای آنکه به علما فخر فروشی کند ، یا با نابخردان بستیزد ، و یا مردم را متوجه خود نماید ، پس جایگاهش آتش است.»
این حدیث، تکلیف اهل علم و دانش را مشخص کرده، و آنها را از سوء استفاده کردن از علم و دانش نهی نموده است.
امام باقر(علیه السلام) در حدیث دیگری، شیعیان را اینگونه معرفی می کند. «اِنَّما شیعَةُ عَلِیٍّ ألحُلَماءُ وَ العُلَماءُ الذُّبْلُ الشِّفاهِ تُعْرَفُ الرُّهبانِیَّةُ عَلى وُجُوهِهِمْ[5] همانا شیعیان على (علیه السلام) بردباران و دانشورانند که لبانشان به یاد خدا تر است و بر چهره هایشان رنگ عبادت و ساده زیستى پیداست.»
دلیل اینکه در روایات اسلامی، بر همراهی علم و دانش با اخلاق و معنویت تاکید شده، این است که چه بسا علم و دانشِ بی معنویت و اخلاق، باعث ورود انسان ها در وادی جرم و جنایت شود.
امام باقر(علیه السلام) در حدیث دیگری، شیعیان را اینگونه معرفی می کند. «اِنَّما شیعَةُ عَلِیٍّ ألحُلَماءُ وَ العُلَماءُ الذُّبْلُ الشِّفاهِ تُعْرَفُ الرُّهبانِیَّةُ عَلى وُجُوهِهِمْ: همانا شیعیان على(علیه السلام) بردباران و دانشورانند که لبانشان به یاد خدا تر است و بر چهره هایشان رنگ عبادت و ساده زیستى پیداست.»
نکته قابل تامل
در دنیای کنونی ما، علم و دانش در خدمت نظام سرمایه داری جهانی قرار گرفته است و از علم و دانش، سوء استفاده های زیادی می شود. به طور مثال، امروزه کشورهای قلدر جهان، با استفاده از دانش هسته ای، دنیا را به مسابقه اتمی تبدیل کرده اند. کشوری مثل آمریکا که اینک بیشترین بمب اتم جهان را دارد، در سال 1945 میلادی با استفاده از بمب اتم، دو شهر ژاپن را بمباران کرد و عده ی بسیاری از غیر نظامیان را کشت.
حاصل سخن اینکه؛ علم و دانش باید در مسیر معنویت و فضائل اخلاقی باشد، نه که علم و دانش سسبب غرور و نخوت و سایر رذائل اخلاقی شود.
امام پنجم شیعیان هماگونه که نهضت علمی را برای امت اسلامی آنزمان پایه گذاری کرد، یک نهضت اقتصادی را هم به خلفای زمان خود پیشنهاد داد.
برتری مصلحت امت اسلام بر منافع شخصی
حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) با آنکه با دستگاه جور زمانه خود، هیچگونه مماشاتی نداشتند؛ اما برای حفظ اقتدار مملکت اسلامی در مقابل رومیان، پیشنهاد ضرب سکه اسلامی را به عبدالملک اموی ارائه داد.[6] و منافع امت اسلام را در نظر گرفت.
رفتار حضرت در قضیه ضرب سکه اسلامی و دلداری به خلیفه ستمگر اموی در مقابل تهدید رومیان ـــ با آنکه خلیفه دشمن حضرت بود و حتی حضرت به دست پسر او به شهادت رسید ــ یادآور صبر مولا علی(علیه السلام) در برابر خلفای غاصب، برای از بین نرفتن عظمت اسلام و مسلمین است. حضرت بعد از ذکر غصب خلافت توسط ابوبکر، می فرماید: «فصبرت و فی العین قذى و فی الحلق شجا من أن أرى تراثی نهبا...[7] پس صبر کردم در حالی که در چشم من خار، و در گلویم استخوان بود. می دیدم که حقم را به تاراج می برند...»
خلاصه اینکه اهلبیت (علیهم السلام) از جمله امام باقر (علیه السلام) حفظ کیان مملکت اسلامی، را در اولویت برنامه های خود داشتند.
نکته آموزنده از داستان ضرب سکه
اگر چه به لحاظ محتوای سیاسی داستان، احزاب سیاسی جامعه اسلامی، بیشتر مورد خطاب این حدیث هستند، و آنها نباید منافع شخصی و حزبی را بر منافع جامعه، ترجیح دهند؛ اما این نکته ای قابل استفاده برای همه اقشار جامعه اسلامی است. چه خانواده هایی که بر اثر ترجیح دادن منافع شخصی بر منافع خانوادگی، کارشان به طلاق کشیده شده است، چه سازمان هایی(علمی، ورزشی و...) که بر اثر فدا کردن مصالح سازمان خود به نفع منافع شخصی، به آخر خط رسیده اند.
سخن آخر
همراه شدن معنویت با علم و دانش، و برتری دادن منافع کلان بر منافع جزیی (منافع جامعه اسلامی بر منافع شخصی) دو نکته از سیره امام باقر (علیه السلام) است که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت، و ان شاء الله به این نکته ها عامل باشیم.
پی نوشت ها:
1ــ الأمالی (للطوسی)، ص 637
2ــ رجال الکشی - إختیار معرفة الرجال ، ص163
3ــ بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج46 ؛ ص340
4ــ بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، 2ج ، ص (38)
5ـــ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص 235
6ــ در زمان عبدالملک، صنعت کاغذ در اختیار رومی ها بود، و بر آن کاغذها عبارت «اب، ابن، روح» نقش بسته بود، عبدالملک اموی بر آن شد که برای مقابله با رومیان، شعائر اسلامی را بر کاغذها بنویسند. قیصر روم بعد از باخبر شدن از ماجرا، تهدید کرد که اگر وضع به سابق برنگردد، سکه های حاوی توهین به پیامبر اسلام را منتشر خواهد کرد. خلیفه اموی ناچار از امام باقر(علیه السلام) مشورت خواست و امام نیز ضرب سکه اسلامی را پیشنهاد داد و بدینوسیله تهدید رومیان را خنثی کردأعیان الشیعه، امین، سید محسن، تحقیق سید حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۶۵۴.
7ــ مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج2 ، ص 204