فرقان گروه کوچکی متشکل از نوجوانانی بود که حتی از ابتداییترین شناخت درباره اسلام بیبهره بودند، چه رسد به بینش لازم درباره مسائل معاصر. رهبران این گروه به اعضا آموخته بودند که قتل شخصیتهای مذهبی، موقعیت آنها را بهبود میبخشد. با همین تفکر دو تن از رهبران برجسته مذهبی، آیتالله مرتضی مطهری و آیتالله محمد مفتح توسط آنها به شهادت رسیدند. مردم معتقد بودند گروه فرقان را عناصر خارجی حمایت و هدایت میکنند. اسنادی که در سفارت به دست آمد، درستی گمان مردم را ثابت کرد. این اسناد نشان میداد آمریکا از طریق اشخاص ثالث با گروه فرقان تماس گرفته بود.
با تورق در تاریخ معاصر ایران، میتوان رد پای امریکا را در بسیاری از جنایتها یافت. از کشتار مردم ایران در 15 خرداد 42 گرفته تا گشودن آتش به روی مردم در 17 شهریور 57؛ تنها گوشهای از جنایتهای امریکاست که تاکنون عیان شده است.
علاوه بر این موارد، نمونههای فراوانی نیز وجود دارد که پنهان ماندهاند؛ در این بین میتوان به پروژه تروریستپروری اشاره کرد که در پشت صحنه تاریخ توسط امریکا پی ریزی میشد. شواهد و مدارک نشان میدهد که این شیوه تروریستپروری در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز از سوی امریکا دنبال میشده است. آنان با برقراری ارتباط با گروهکهایی همانند فرقان، در ترور سران و مسئولان نظام مشارکت میکردند.
گفتنی است این گروه تروریستی طی نخستین دهه انقلاب اسلامی شخصیتهایی چون شهید مطهری، شهید مفتح، شهید قرنی، شهید عراقی و آیتالله قاضی طباطبایی را به شهادت رساند. این درحالی بود که ترور برخی دیگر از شخصیتهای نظام از جمله آیتالله خامنهای، آیتالله موسوی اردبیلی و حجتالاسلام هلاشمی رفسنجانی نیز توسط این گروه سازماندهی شد اما در مرحله عمل ناکام ماند. در ادامه به شواهدی از ارتباط گروهک فرقان با امریکا اشاره میشود.
پس از اشغال لانه جاسوسی امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، اسنادی به دست آمد که حاکی از ارتباط گروهک فرقان با سرویسهای امریکایی بود. حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی درباره ارتباطات پیچیده گروهک فرقان با سفارت آمریکا در تهران میگوید: «من در تحلیلها و بررسیهای سیاسی-تاریخی خود به این جمعبندی رسیدهام که بیتردید رهبری این فرقه علاوه بر عناصر و سازمانهای ضدانقلاب داخلی، با عناصر سیا و جاسوسان بیگانه هم ارتباط داشته و از آنها برای اجرای توطئههای خائنانه خط میگرفته و حتی به آنها وعده "ترور هفتگی" میدهد.»
وی ادامه میدهد: «به دنبال اشغال سفارت امریکا اسنادی به دست آمد که دلیلی روشن بر ارتباط همه جانبه با یک "طلبه قدیمی" با سفارت و وعده "ترورهای هفتگی" با وی به وزارت خارجه آمریکا بوده و به طور محرمانه مخابره شده است.»
اشاره خسروشاهی به سند ذیل است که از سفارت امریکا در تهران به وزارت خارجه این کشور مخابره شده است.
«محرمانه از سفارت آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه و فوری
یکی از دوستان قدیمی دفتر سیاسی، که یک طلبه قدیمی است و سال گذشته، مسئول مرکز بحثهای ایدئولوژیک برای شاگردانش بود، یک دید خلاصهای از فرقان داد. 11 نفر از شاگردان قدیمی این شخص عضو گروه فرقان در تهران هستند. تعداد اعضای گروه فرقان 40 الی 50 نفر میباشند. آنها ترکیبی از چپگراها و راستگراها هستند، اگرچه بیشتر آنها نامتعادل هستند. به جز بعضی از افراطیون، اغلب آنها اصول اسلامی را قبول دارند و احساس میکنند که ترور راهی است که آنها از دست روحانیونی که با نظرات آنها هماهنگی ندارند خلاص میشوند. یکی از اعضای فرقان افتخار میکرد که آنها در نظر دارند خرابکاری را با ترور هفتهای یک روحانی شروع کنند و تا رسیدن به موفقیت ادامه دهند. اشکال در این است که در اینکه موفقیت چقدر میتواند باشد به توافق نرسیدند. منبع بیان داشت اعضای گروه فرقان که با آنها در تماس است، توجهشان را به اهداف داخلی معطوف کردهاند.»
جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز نظری مشابه با سیدهادی خسروشاهی دارد. وی میگوید: «اعتقاد قطعی دارم در ترور شهید مطهری، سیا یا موساد به گروه فرقان خط داده است. من مطمئنم که گروه فرقان با سفارت آمریکا رابطه داشت. در آن زمان سیا و موساد در تجزیه و تحلیلهای خود به این نتیجه رسیده بودند که پس از امام، به احتمال قریب به یقین آقای مطهری جانشین ایشان خواهد بود، پس بهتر است که ایشان را از میان برداریم. به نظر من گروه فرقان به وجود آمد تا دشمن از این گروه استفاده کند و سران انقلاب را بزند.»
خسروشاهی همچنین درباره رابط سفارت امریکا با گروهک فرقان میگوید: «در اینجا باید اشاره کنم که رابط سفارت با فرقان شخصی بنام "ویکتور تامست" بوده که به هنگام اشغال سفارت و گروگانگیری به وزارت خارجه ایران پناهنده شد و بهرغم درخواست رسمی و کتبی دادستانی انقلاب اسلامی از وزارت خارجه برای بازجویی از وی در رابطه با ماجرای فرقان، سرپرست وقت وزارت خارجه ایران، یعنی آقای صادق قطبزاده از تحویل او به دادستانی خودداری نمود و او که به عضو اصلی و فعال شبکه جاسوسی سیا در ایران و حلقه وصل سیا با فرقان بود، به کمک سفارت کانادا در ایران، به سلامتی به واشنگتن برگشت. این اسناد، هرگونه شک و تردیدی را در مورد رابطه رهبری فرقه فرقان با سفارت آمریکا و سیا، منتفی میسازد.»
معصومه ابتکار که در جریان تسخیر سفارت امریکا حضور داشت نیز درباره این اسناد و ارتباط فرقان با سیا مینویسد: «در ساختمان مرکزی، دهها سند سری و فوق سری مربوط به سلطنتطلبانی یافتیم که در ترور شهروندان عادی و ماموران کمیته دست داشتند. تکان دهندهترین اسناد درباره گروهی سیاسی به نام فرقان بود. فرقان گروه کوچکی متشکل از نوجوانانی بود که حتی از ابتداییترین شناخت درباره اسلام بیبهره بودند، چه رسد به بینش لازم درباره مسائل معاصر. رهبران این گروه به اعضا آموخته بودند که قتل شخصیتهای مذهبی، موقعیت آنها را بهبود میبخشد. با همین تفکر دو تن از رهبران برجسته مذهبی، آیتالله مرتضی مطهری و آیتالله محمد مفتح توسط آنها به شهادت رسیدند. مردم معتقد بودند گروه فرقان را عناصر خارجی حمایت و هدایت میکنند. اسنادی که در سفارت به دست آمد، درستی گمان مردم را ثابت کرد. این اسناد نشان میداد آمریکا از طریق اشخاص ثالث با گروه فرقان تماس گرفته بود.»
از سوی دیگر، چنانکه از شواهد پیداست آمریکا از لحاظ مالی نیز فرقان را حمایت میکرد. اگرچه این گروهک تروریستی به منظور تامین بخشی از مایحتاج مالی خود به بانکها و بعضا خانههای مردم دستبرد میزد اما این موضوع نمیتوانست منبع مطمئنی برای آنان باشد. با توجه به امکاناتی که فرقانیها در اختیار داشتند به نظر میرسد این گروه به یک منبع بیپایان مالی متصل بودهاند. چنانکه مرتضی الویری، از سران سازمان مجاهدین انقلاب و از اعضای کشف گروهک فرقان درباره کثرت کتابهای موجود در خانه فرقانیها میگوید: «دیگر برای توزیع و نگهداری کتابهای آنها آمادگی نداشتیم. به یاد دارم چند صد هزار جلد کتاب آنها نزد ما باقی ماند که کتابها را معدوم کردیم.» خسروشاهی با استناد به همین سخن الویری میگوید: «سازمانی که امکانات مالی نداشته باشد چگونه فقط چند صد هزار جلد کتاب با هزینههای گزاف چاپ میکند و آنها را علاوه بر خودشان و دیگران، در اختیار سازمان فلاح قرار میدهد؟ آیا با امکانات کم و با درآمد اضافی چند دانشجو و جوان بیکار میتوان برای این همه کتاب کاغذ تهیه کرد و آنها را چاپ و صحافی کرد و در اختیار یک گروه دیگر گذاشت که رایگان توزیع کنند؟» از این رو این میتوان پی برد که این گروهک تروریستی از یک منبع مالی تغذیه میشده است. زمانی که قطعات پازل در کنار هم قرار میگیرند، از یک واقعیت بزرگ پرده برمیدارند.
نگاهی در اسناد سفارت امریکا نشان میدهد که آنها از کشف هویت گروه فرقان واهمه داشتند. جاسوسان امریکایی در گزارشهای خود دائما به این موضوع که پس از ترورهایی که توسط گروهک فرقان در ایران رخ داده، سوءظنها نسبت به امریکا بیشتر شده است اشاره میکردند. در 3 می 1979 مصادف با 13 اردیبهشت 1358، تنها یک روز بعد از ترور شهید مطهری و معرفی فرقان به عنوان عامل این ترور، استمپل، از سفارت امریکا گزارش داد که: «به نظر میرسد که سوءظنها علیه آمریکا در حال افزایش باشند. نتیجه آمادهباشهای عمیق و همگانی، مخصوصا اگر هویت گروه فرقان کشف شده و قاتلین نیز افراد سلطنتطلب باشند، این است که سوءظنهای جدیدی علیه آمریکا به وجود میآیند. به طور مثال به این مسئله میتوان اشاره کرد که تماسها و منابع مذهبی ما در 36 ساعت گذشته به زحمت یافت میشوند. چپگراها و مسلمانان رادیکال٬ این حادثه را تأییدی بر نظریات [امام] خمینی در مورد آمریکا و دخالت بیجای آن در امور ایران میدانند. اگر این نقطه نظر انعکاس بیشتری پیدا کند (که الان ندارد) وضع هیئت ما از لحاظ ایمنی مشکل خواهدشد.»
در 7 خرداد ٬58 دادگاه انقلاب اسلامی تهران شواهدی مبنی بر ارتباط گروهک فرقان و "ریچارد هلمز"، رئیس پیشین سازمان سیا٬ که بعدا به عنوان سفیر در ایران خدمت کرد٬ ارائه داد.
چند ماه بعد اسنادی در این رابطه کشف شد که ابعاد دیگری از ارتباطات پنهان امریکا و گروهک فرقان را فاش ساخت. در همان روزها، روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ 2 اسفند 58 با استناد به مصاحبه دانشجویان پیرو خط امام درباره ارتباط امریکا و فرقان نوشت: «دانشجویان پیرو خط امام دیشب در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیویی و تلویزیونی از ارتباط گروه فرقان، هوشنگ نهاوندی، تیمسار افشار، پیروز شریفی سرمایهدار، تیمسار مبصری، خلبان مخصوص نخستوزیر دولت موقت انقلابی و ... پرده برداشتند. در این مصاحبه به توطئههای امریکا برای تشکیل گروههای مسلح برای خرابکاری در ایران و دشمنیهای امریکا با روحانیت و کشتار پاسداران و ... اشاره شده است.»
گزارش محرمانه سفارت امریکا درمورد گروهک فرقان- روزنامه جمهوری اسلامی، 2 اسفند 58
براساس مندرجات روزنامه جمهوری، دانشجویان با بررسی اسناد لانه جاسوسی به شخصی به نام "پیروز شریفی" رسیدند. شریفی مدیر شرکت "ایز ایران" بود که در روزنامه جمهوری درباره وی اینگونه آمده بود: «توسط امریکاییها از او خواسته شده گروهی ترتیب دهد تا دولت را سرنگون کند. شریفی ظاهرا قصد داشت دو روز بعد به پاریس برود و با گروههای افراطی متعددی ملاقات کند... چند روز بعد مشاور سیاسی "تامست"، با شریفی ملاقات کرده و او از امریکا تقاضای کمک کرده است.»
در ادامه درباره ارتباط امریکا با رابط گروهکهای مخرب از جمله فرقان آمده است: «در روز 8 ژوئن، پیروز شریفی، مشاور سیاسی را برای ملاقات با رئیس گروه که شریفی راجع به کوششهایش برای ایجاد یک جبهه مخالف به جای حرکت اسلامی شرح داده بود، برد. بعد از طی یک مسیر غیرمستقیم در شمال تهران معلوم شد مقصد ما منزل یک مهندس ساکن امریکاست که به نام "فرد" مشهور است. فرد فورا سر اصل مطلب رفت و گفت: او یک گروه متشکل از 200 نفر که مخالف خمینی بوده و موافق سلطنت میباشد تشکیل داده... فرد گفت که گروههای زیادی در تهران چون خود او، علیه خمینی فعالیت میکنند. ما حداقل 117 تا را میشناسیم و با اکثرشان در ارتباط هستیم. این گروهها از 50 تا 2هزار نفر عضو دارند.» آنها سپس درباره تامین مالی این گروهها با هم صحبت میکنند.
روزنامه جمهوری اسلامی با استناد به اسناد کشف شده از لانه جاسوسی از فرد دیگری به نام "تامست" اسم میبرد که با گروهک فرقان ارتبط داشته است. این روزنامه در اینباره می نویسد: «تامست یکی از برجستهترین جاسوسان امریکا در ایران بوده است. وی همکار لینگن بوده است... تامست مستقیما با گروه فرقان ارتباط داشته است و براساس اسناد موجود وی در توطئهها و ترورهای گروه مذکور دست داشته است. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام معتقد بودند که تامست به همراه اعضای دستگیر شده گروه فرقان باید محاکمه شود.»
با توجه به شواهد و اسنادی که در فوق ذکر شد، روشن میشود که تغذیه گروهکهای تروریستی در ایران توسط امریکا صورت میگرفته است و امریکا در ترورهای دهه 60 نقش غیرقابل انکاری داشته است.