جمعه گذشته دوازدهمین دوره انتخابات ریاست برگزار شد و در پایان یک ماراتن نفسگیر از بین شش نامزدی که انتخابات ریاست جمهوری را آغاز کرده بودند حسن روحانی با کسب 23.5 میلیون رای که 57 درصد آرا بود به عنوان رئیسجمهور دوازدهم کشور معرفی شد از سوی دیگر سیدابراهیم رئیسی هم 15.7 میلیون رای آورد که معادل 38 درصد آرا ماخوذه بود.
اکنون با گذشت یک روز از اعلام قطعی نتایج انتخابات به سراغ برخی از کارشناسان رفتهایم تا ببینیم آنها اتفاقات که در این انتخابات گذشت را چگونه تحلیل میکنند. در ادامه نظرات برخی از کارشناسان سیاسی در خصوص دوازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری میآید.
فرصت دوباره!
سیدعزتالله ضرغامی رئیس اسبق سازمان صدا و سیما در مطلبی در خصوص نتیجه انتخابات در کانال تلگرامی خود نوشت:
جناب آقای حسن روحانی، با کسب اکثریت آراء ملت ،برای بار دوم رئیس جمهور قانونی جمهوری اسلامی ایران شد.
این پیروزی را به ایشان تبریک می گویم و برایشان آرزوی موفقیت دارم.
آقای روحانی در سه هفته آخر رقابتهای انتخاباتی با گذشته متفاوت نشان داد. او با اقدامات متعدد و استفاده هوشمندانه و حداکثری از همه مزیت های نسبی خود توانست از لاک دفاعی بیرون آمده و نسبت به رقبا موضع تهاجمی بگیرد.
موفقیت رئیسجمهور آرزوی هر ایرانی است. اگر او با همین انگیزه و روحیه و پشتکار روزهای اخیر به جنگ مشکلات کشور به ویژه در عرصه اقتصاد و معیشت مردم برود حتما توفیقات خوبی نصیب ملت خواهد شد.
به جناب آقای رئیسی هم خدا قوت می گویم. او با پشتوانه قریب به ۱۶ میلیون رای که در تاریخ انتخابات کشور به عنوان نفر دوم بی سابقه است ،وضعیت استثنایی دارد و میتواند در جایگاه نظارتی و آلترناتیو قوی نسبت به دولت، در پی گیری مطالبات مردم و ضمانت اجرایی و عده ها نقش تاریخی ایفا کند.
ملت به همه مسئولان و مدیران و سیاسیون فرصت دوباره داد. مثل همیشه!
به جناب آقای رئیسی خدا قوت میگویم. او با پشتوانه قریب به ۱۶ میلیون رای که در تاریخ انتخابات کشور به عنوان نفر دوم بی سابقه است، وضعیت استثنایی دارد و میتواند در جایگاه نظارتی و آلترناتیو قوی نسبت به دولت، در پی گیری مطالبات مردم و ضمانت اجرایی و عده ها نقش تاریخی ایفا کند.
علت باخت جبهه انقلابیون همان علت باخت اصلاحطلبان در انتخابات 88 است
عبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان در تحلیلی از دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
روحانی رئیسجمهور کشور شد و تخلفات محتمل سرنوشت انتخابات را عوض نمی کند. جنس نیروهای انقلاب نیز از جنسی نیست که به رای مردم تمکین نکنند.
نتیجه اول انتخابات که پیروزی نظام بود محقق شد ولبخند بر لبان رهبری و معتقدین به انقلاب اسلامی نشست.
این که چرا روحانی رای آورد و دیگری نیاورد را نبایدتک عاملی بررسی کرد.
روحانی واقعا رای آورد و بنده در هفته گذشته به هر کس سوال کرد گفتم روحانی رئیس جمهور است. اما او رای آورد اما پیروز نشد.
اما مهمترین علت باخت جبهه انقلابیون همان علت باخت اصلاح طلبان در انتخابات 1388 است_با این تفاوت که انقلابیون جلوی نظام نمی ایستند- آنها در رقابت با رئیس جمهور مستقر که در سنت دو دوره ای بود با برترین مهره و با حداکثر ظرفیت آمدند. امروز نیز اشتباه انقلابیون این بود که برای مبارزه با رئیس جمهور مستقر با حداکثر ظرفیت آمدند و شرایط اصلاح طلبان در 1388 را برای خود رقم زدند.
جبهه انقلاب قطعا نمی تواند به اصل مردم سالاری بی تفاوت باشند و صرفا رای بدهند باید به میدان می آمدند و کوره انتخابات را گرم می کردند اماباید با مهره دست دوم میآمدند و هزینه ای پرداخت نمی کردند.حتی می شد با قالیباف ببازند که نه شخص هزینه زیادی بپردازد و نه جبهه.
اما اینکه برآورد آنان از صحنه مانند براورد اصلاح طلبان در ماهای منتهی به انتخابات 88 شد بر سه عامل استوار بود.
1- نبود احمدی نژاد
2- کارنامه روحانی در اقتصاد و معیشت (روحانی توانست دو قطبی را از اینجا دور کند)
3- رای منفی روحانی که تا 40 درصد پیش رفت.
اما مهمترین آسیب جبهه انقلاب -که در باره آن بیشتر خواهم نوشت- عدم درک عمیق از تحولات اجتماعی و چگونگی تجمیع بین مردمسالاری و ارزشگرایی است. فهم اجتماعی در جبهه انقلاب به اندازه فهم اعتقادی و سیاسی رشد نکرده است.
گنجی همچنین آورده است:
شانزده میلیون رای کمی نیست و از نگاه اجتماعی تولید آن منحصر در شخص رئیسی و تا حدودی قالیباف است.
تراز ظرفیت های در اختیار روحانی هیچ کدام در اختیار رئیسی نبود.
اما مهمترین آورده این رای، انسجام جبهه انقلاب برای اولین بار در بیست سال گذشته بود.
اما در جبهه مقابل ظرفیت های زیر فقط ۶در صد به رای روحانی افزود
معاون پوششی و تریبون۲۴ساعته از رسانه ملی
امکانات کشور
خاتمی
ظریف
سیدحسن خمینی
روح و جسم هاشمی
دست باز رسانه های همسو
بیبیسی فارسی
آمدنیوز، مملکته و وحید آنلاین
شبکه مدیریت کشور
و.......
معتقدم این ظرفیتها بعلاوه شیوه عمل خود روحانی برای رشد ۶ درصدی رای آورده قابل توجهی نیست.
اکنون حفظ و انسجام جریان همگون ۱۶ میلیونی و ظرفیت اجتماعی آن نباید با تغافل مواجه شود.
نظرسازی مشروع! و تغییر معنای انتخابات!
پرویز امینی جامعهشناس سیاسی در تحلیل دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
چند روز قبل از انتخابات، مطلب کوتاهی نوشتم درباره نظرسنجیها و اعتبار آنها در روزهای پایانی که با واکنش دو نفر از کسانی که به طور شناخته شده کار نظرسنجی میکنند، مواجه شد. مهندس عباس عبدی که از طرف یکی از دوستان به من پیغام اعتراضی دادند و آقای دکتر محسنی افکار سنجی دانشگاه تهران که باز از طرف یکی دیگر از دوستان، اعتراض ایشان را منتقل شد.
درباره نظرسنجی همچنانی که در تجربه بحثهای بنده روشن است، آنها را ابزار مؤثری در فهم تحولات و تغییرات سیاسی و اجتماعی میدانم و اینقدر تجربه کار بر روی نظرسنجیهای گوناگون را دارم که میتوانم اعتبار و عدم اعتبار آنها را نیز تشخیص دهم (مثلا نظرسنجیهای یک نهاد خاص را در همه انتخاباتها بیاعتبار میدانستم که در این انتخابات نیز از اول نسبت به سایر نظرسنجیها، جناب رئیسی را در وضعیت بهتر و در روزهای آخر پیروز انتخابات میدانست).
بحث من در آن مطلب کوتاه که به ناچار مجبور بودم مبهم آن را بیان کنم، بر روی نظرسازیهای روزهای آخر بود که اتفاقا در هر دو طرف انجام میشد و بیشتر نگرانی من بر روی هواداران رئیسی بود. به عینه میدیدم که در اعلام اعداد نظرسنجی دروغ گفته میشود و البته بیگمان از اینکه برخی چهرههای مذهبی این دروغها را به عنوان نظرسنجی واقعی بیان میکردند، بیشتر متأثر بودم.
قطع نظر از ذم شرعی دروغگویی، اثر سیاسی این نظرسازیها برایم نیز مهم بود که انتظارات از نتایج انتخابات را در ذهن مخاطب غیرواقعی برمیسازد و «معنای پیروزی و شکست» را بعد از اعلام نتایج واقعی، به شکل غیرواقعی تغییر منفی میدهد.
تجربه سال ۸۸ را نیز داشتم که خسارات آن نظرسازیها به چه میزان در طرف غیرپیروز و هواداران آنها مخرب بود. اما آن هشدار من ناکام بود و نظرسازیها از طریق چند چهره که به نسبت نیز دارای مرجعیتهای نسبی در مجموعه مذهبی هستند، مکرر در مکرر گفته شد.
همه کسانی که در روز پنجشنبه و جمعه با من تماس داشتند و وضعیت آراء را از من می پرسیدند، به آنها میگفتم که روحانی پیروز انتخابات است و رأی روحانی بین ۵۵ تا ۶۰ است و مستند اصلی من نیز همین نظرسنجیها و روندهای آنها بود. حتی صبح سهشنبه قبل از انتخابات، یک سخنرانی عمومی داشتم درباره تحلیل انتخابات در جمعی که عمدتا هواداران رئیسی بودند و گفتم که روحانی پیروز انتخابات است که البته با اعتراض آنها روبرو شدم و دیدم که آنها تحت تأثیر همین القائات منفی، تحت عنوان نظرسنجی هستند و فکر میکنند رئیسی پیروز انتخابات است.
این نظرسازیها بر روی هواداران رئیسی بعد از اعلام نتایج واقعی، تأثیر مخربی داشت. چرا که آنها بر اساس این نظرسازیها منتظر پیروزی رئیسی بودند و شکست برایشان غیرمنتظره بود و این مسئله «احساس شکست» در آنها را مضاعف کرد.
وگرنه کسب ۱۶ میلیون رأی برای آقای رئیسی، عدد کمی نیست خصوصا اینکه این جریان، الگوی رقابت غلطی را انتخاب کرد و با کنار گذاشتن قالیباف، بر شدت این خطا در طراحی افزود، همچنین استراتژی غلطی نیز داشت و از نظر اجرا و عمل سیاستورزی نیز با تخفیف و ارفاق نیز متوسط و بعضی جاها ماننند وارد کردن امیرحسین مقصودلو ( معروف به تتلو) به فضای انتخابات، «بد» ظاهر شد.
رئیسی باید با تمام توان از ظرفیت ۱۶ میلیونی بهرهبرده و بر آن بیفزاید
سیدیاسر جبرائیلی کارشناس مسائل سیاسی در تحلیلی از دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
کسب حدود ۱۶ میلیون رای در برابر رئیس جمهور مستقری که همه امکانات کشور در ید او بود و معالاسف دست به تخلفات عدیدهای نیز زد، یک دستاورد بزرگ برای جریان انقلابی است.
یقین داریم که این ظرفیت عظیم میتواند هم در طول ۴ سال آینده و هم در انتخابات ۱۴۰۰ شگفتی ایجاد کند.
این دستاورد ۱۶ میلیونی، محصول مجاهدت شبانهروزی جوانان مومن و انقلابی بسیاری است که شاید هیچگاه نام و نشانشان را در جایی نبینیم... و من به سهم خودم از تک تک آنان تشکر و قدردانی میکنم.
این انتخابات، برای جوانان انقلابی یک قهرمان نیز داشت و او کسی نیست جز محمدباقر قالیباف.
قالیباف با ایثار بزرگ خود، نقش بسیار مهمی در این دستاورد داشت و برای همیشه محبوب قلوب جوانان انقلابی شد.
امروز دیگر حامیان دولت نمیتوانند رقیب خود را اقلیت ۴ میلیونی بخوانند، آنها با یک ۱۶ میلیون قدرتمند مواجهند که میتواند منشا آثار بسیار مهمی در عرصه سیاسی و اجتماعی باشد.
حجتالاسلام رئیسی، میتواند و باید با تمام توان از این ظرفیت بهره برده و بر آن بیفزاید.
انشاءالله در این باره بیشتر خواهم نوشت.
4 سال سخت پیشروی روحانی
جبرائیلی همچنین در تحلیل دیگری در کانال تلگرامی خود نوشته است:
آقای حسن روحانی رئیس جمهور مستقر پس از ۴ سال حضور در راس قوه مجریه، بسیج تمامی امکانات دولتی و تخلفات عدیده انتخاباتی، حدود ۵۷ درصد آراء را کسب کرده و رئیس دولت دوازدهم خواهد بود.
نجیبانه به ایشان تبریک گفته و در مسیر خدمت به مردم برایشان آرزوی موفقیت می کنیم.
پیشتر اشاره کردیم که هرکسی رئیس جمهور شود، به این تخلفات به صورت جدی باید رسیدگی شود.
آقای روحانی ۴ سال سختی را در پیش دارد. رای بسیار قابل توجه و حدود ۱۶ میلیونی آقای رئیسی در مقابل وی، نشاندهنده این است که روحانی با یک اقلیت قدرتمند روبروست که باید به مطالبات آنها پاسخ گوید. روحانی تنها رئیس جمهور مستقر تاریخ ایران است که رقیبش ۱۶ میلیون رای کسب کرده است.
اصلیترین مطالبه این اقلیت قدرتمند، حرکت دولت در ریل انقلاب اسلامی است.
از یک نظر پیروزی روحانی بسیار مفید است و آن اینکه از امروز نمیتواند با نقاشی اوضاع اقتصاد را مناسب جلوه دهد.
روحانی رئیس دولت جمهوری اسلامی است. از امروز او باید با تمام توان کار را جایگزین حرف کند و ما نیز انشاءالله در این مسیر به او کمک خواهیم کرد.
با این وجود، کسانی که به حسن روحانی رای دادند و از او حمایت کردند، باید مسئولیت عملکرد او را بپذیرند و صراحتا عرض کنم، حق ندارند از وضعیت اقتصاد کشور، گلایه کنند.
ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم
با صبر استراتژیک باید به مردم فرصت داد تا به درکی واقعی از وضع موجود برسند
رضا سراج کارشناس مسائل سیاسی به شکل دنبالهدار انتخابات اخیر را در کانال تلگرامی اینگونه تحلیل کرده است:
نتایج مؤید انتخاب مجدد آقای روحانی است. سوال اول این است که آیا تحلیلها و پیشبینیها اشتباه بوده؟
چرا پیشبینیها به وقوع نپیوست؟
در تحلیلهای اولیه سقف مشارکت 63 تا 65% پیشبینی میشد و برای آقای رئیسی 18 میلیون رای برآورد میگردید. با سه اتفاق مهم، تغییراتی در نتیجه پیشبینیها ایجاد شد. 1) تا صبح انتخابات 10% (حدود 5 میلیون) تصمیم نگرفته بودند که به چه کسی رای بدهند و ظاهرا آنان در آخرین لحظات به روحانی رای دادهاند 2) مهندسی توزیع تعرفه موجب کاهش آرای آقای رئیسی شد. 3) دو قطبی سازی کاذب فرهنگی و سیاسی توسط روحانی، علاوه بر افزایش مشارکت، آرای سیاسی- فرهنگی را به سبد وی اضافه نمود.
با این تفاسیر، اولا : به رای مردم احترام میگذاریم، اتوبوس به آتش نمیکشیم و کشور را دچار بحران نمیکنیم. ثانیا : انتظار داریم دستگاههای موظف، با تخلفات انتخاباتی برخورد لازم را انجام دهند. ثالثا : بیش از گذشته وعدههای روحانی و حل مشکلات مردم، بویژه اشتغال جوانان را مطالبه خواهیم کرد. از همه مهمتر اینکه، جبهه انقلاب اگر چه به غایت هدف خود برای تغییر وضع موجود به نفع مردم دست نیافت؛ اما با ایجاد یک جریان منسجم و یکپارچه انقلابی- مردمی، به یک پیروزی ارزشمند و راهبردی دست یافته که حتما نیروهای مومن به انقلاب با درک اهمیت آن، در جهت حفظ و توسعه آن اهتمام خواهند داشت. سخن آخر، در هرحال از مردم سپاسگزاریم و راضی به مشیت الهی هستیم.
پس از اعلام نتیجه انتخابات، برخی معتقدند که جریان انقلابی در راهبرد شکست خورد و این جریان نباید با رئیسجمهور مستقر که احتمال پیروزی مجدد او 85% است؛ وارد رقابت میشد. برخی با دیدن نیمه خالی لیوان نتیجه انتخابات، معتقدند که جریان انقلابی میبایست با معرفی گزینه حداقلی، خود را برای رقابت 1400 مهیا میساخت.
پاسخ به این موضوع، به فهم از وضع موجود کشور و مناسبات اشرافیت دولتی با مردم باز میگردد. جریان منتقد روحانی، با درک تهدیدِ ادامه وضع موجود برای مردم، میبایست به صورت حداکثری در انتخابات حاضر میشد تا شرایط تغییر به نفع مردم فراهم گردد. اتخاذ راهبرد حداکثری، دستاوردهای مهمی برای جریان انقلابی به همراه داشت. 1) ایجاد انسجام حداکثری در نیروهای انقلابی برای تغییر 2) ایجاد جریان اجتماعی نه به وضع موجود 3) اتکای به رای 17 میلیونی + (x نرسیدن تعرفه) برای مطالبهگری از وعدههای گذشته و حال دولت روحانی 4) فاصله گذاری از اقدامات ناصواب اشرافیت دولتی و منزه ساختن نظام از این جریان 5) معرفی جریان تغییر و زنده نگهداشتن امید به تغییر در مردم حتی برای آینده، با این تفاسیر باید کمی صبر استراتژیک داشت و به مردم فرصت داد تا همانند جریان انقلابی، به درکی واقعی از وضع موجود برسند. زمان چندانی نمیبرد تا همگان اهمیت و آثار این پیروزی خفیه را ببینند.
روحانی با کمترین رای (50/7%) در سال 92 به پیروزی رسید و اکنون با آرای 23 میلیونی (57/13%) برای بار دوم انتخاب شده است. این آراء، در ادوار ریاست جمهوری، کمترین حد نصاب میباشد.
عوامل موثر بر رای آوری روحانی
1. رئیس جمهور مستقر بودن روحانی
2. بهرهگیری از سناریوی جنگ هراسی
3. شتیبانی تبلیغاتی بیگانگان از روحانی
4. بازی روحانی با کارت یارانه محرومان
5. افزایش حقوق کارمندان در شب انتخابات
6. دخالت بیسابقه مدیران دولتی در انتخابات
7. بهرهگیری از انگاره نیمه راه بودن روحانی
8. بهرهگیری گسترده از تکنیک گذشته هراسی
9. تبدیل دو قطبی اقتصادی به سیاسی-فرهنگی
زمین اصلی و مانور روحانی، سیاست خارجی بود. وی در این زمین تا میتوانست، رقیب هراسی کرد؛ غافل از اینکه با بودن ترامپ، هیچ شانس موفقیتی در سیاست خارجی ندارد. اکنون انتظارات مردم از روحانی بالاتر رفته، منتقدان وضع موجود منسجم و نظارهگرند. کار روحانی سخت تر از قبل شده. تنها کافی است جامعه از فضای انتخابات خارج شود.
آیا خشونت اسم رمز است؟!
سراج همچنین در مطلب دیگری در خصوص شرایط بعد از انتخابات در کانال تلگرامی خود نوشت:
روحانی گفت: "این پیروزی، پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت بود." در عین حال مشاور امنیتی و آشنای روحانی نیز توئیت میکند: "صحنه مستعد درگیریست...شاید بعضی از مدیران میدانی این جریان تندرو بدشان نیاید که با ایجاد درگیری، ریزش نیروهای خود را با حماسه مدیریت کنند." ساخت دوگانه خشونت/آرامش آیا سناریوی منفعل ساختن و منزوی نمودن منتقدان وضع موجود است؟! آیا قرار است خشونتی [!] در جایی انجام شود و به نام منتقدان وضع موجود، ثبت گردد؟! آیا برای عدم پاسخگویی به مردم و فرار به جلو در برابر منتقدان وضع موجود، تکرار حوادث سالهای 77 تا 79 در دستور کار است؟! آیا متهم کردن رقیبان به خشونت و منعل ساختن آنان با مشروعیت قهقرایی، همانند قتلهای زنجیرهای و...مورد توجه نفوذیها قرار گرفته است؟! باید مراقب بازی پیچیده جریان نفوذ و امنیتی چیهای اصلاح طلب بود.
خیر آقای رئیس جمهور!
داریوش سجادی کارشناس اصلاحطلب در مطلبی در خصوص نتیجه انتخابات در کانال تلگرامی خود نوشت:
شما نبُردید. باختید. همه چیزتان را باختید. هم اعتبار و گذشته انقلابی تان را باختید و هم اخلاق و مرام و معنویت را واگذار کردید و از این جا به بعد سهم بنده و امثال بنده از ۴ سال آینده حضور جنابعالی در کرسی قدرت، تیز چشمی و تیز چنگالی است.
اکنون که خود را وام دار اقشار اتینا کردید و با مدیونی به کثیف ترین آرای متصور وارد کاخ ریاست جمهوری شدید مطمئن باشید نسبت تان با فرزندان انقلاب نسبت انذار و تبشیر است.
فرزندان انقلاب تیزچشمانه ۴ سال آینده را در کمین تان خواهند بود تا در این ۴ سال پر حادثه چنانچه قدمی کج خلاف اهداف و آرمان های امام و انقلاب بردارید بدون ملاحظه راست تان کنند.
انتخابات تمام شد اما امتحانات؛ نه!
سجادی همچنین در مطلب دیگری نوشت:
حضرت امام (ره) در پیام قطعنامه فرمودند "دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت. و فردا امتحان دیگری است که پیش میآید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریم. آنهایی که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کردهاند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کردهاند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید.".
️انتخابات هرچه بود، تمام شد و امروز، روز و فرصت تازه ای است که خداوند به برکت اقتدار انقلاب اسلامی به ما ارزانی داشته است . این نعمت بزرگ را باید با اقدام و عمل سپاسگزار بود. انتخابات تمام شد اما مسئولیت دل سپردگان به انقلاب و عزت و اقتدار و پیشرفت کشور، تازه آغاز شده است. اولین و مهم ترین مسئولیت، حفظ و گسترش هم اندیشی ها و همکاری های جمعی است که به بهانه انتخابات بر مدار الفت پدید آمد. این ظرفیت ، مختص انتخابات نبود. اولویت قبل و بعد از انتخابات، "تببین و روشنگری" در تراز "جهاد کبیر " ( عدم تبعیت از دشمن ) و "ایجاد موج مطالبه فراگیر اجتماعی " درباره آرمان های بلند انقلاب و به حرکت و پاسخگویی واداشتن همه دستگاه ها به ویژه دولت است. "
"وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ... وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ". ( آیات 102 و 103 سوره آل عمران )
تکلیف همه ما در پسِ همه فراز و نشیب ها ، همان است که شهید مزرجی در شب عملیات پیروز و دشمن شکن والفجر 8 به شهید شوشتری گفت: " امشب اگر عراقیها ما را نزنند، توی آب کوسهها میزنند. اگر هیچ کدام نزنند، ما لای سیم خاردار و تلههای انفجاری گیر میکنیم. با محاسبات مادی، امشب ما نمیتوانیم از آب رد بشویم. من امشب فقط وارد آب میشوم تا امام که در جماران است، به ایشان خبر بدهند که آقا! بچهها به عشق تو زدند به خط. دیگر برای من مهم نیست که آن طرف خط برسیم یا نرسیم. آنی که وظیفه ماست وارد آب شدن است، از این آب بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آناش با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف اروند قلبش آرام است، آن طرف میترسد، توحیدش مشکل دارد".
هنوز اول عشق است و اضطراب نباید کرد. امیر مومنان به ما آموخت خط شکنی و سر بر آوردن در هنگامه های سخت را " فقمت بالامر حین فشلوا... هنگامی برای اقامه امر خدا قیام کردم که دیگران فشل بودند؛ خود را آن هنگام که دیگران خویش را پنهان میکردند، نمایاندم؛ سخن گفتم هنگام عجز دیگران از سخن گفتن؛ هنگامی که دیگران زمینگیر بودند به نور الهی پیش رفتم و عبور کردم". ( خطبه 37 نهجالبلاغه)
هوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا. ( آیه 4 سوره فتح )
نوید روزهای خوب برای گفتمان انقلاب اسلامی
علیاکبر عباسی کارشناس مسائل سیاسی در تحلیلی درباره انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
آخرین باری که جبههی انقلاب از موضع منتقد وضع موجود با دولت مستقر در انتخاباتی رقابت کرد به سال 80 برمیگردد که رئیسجمهور وقت 22 میلیون رای آورد و نمایندهی جبههی انقلاب حدود 4 میلیون رای آورد. گویا در سال 96 هم دولت آقای روحانی با رایی کمتر از 60 درصد و نزدیک به 57 درصد پیروز انتخابات شده است و رقیبش سید ابراهیم رئیسی به عنوان نماد تغییر وضع موجود 16 میلیون رای آورده است.
میتوان برای پیروزی 57 درصدی حسن روحانی که تنها نسبت به دورهی قبل توانسته یک ممیز را در میزان رایش جابجا کند دلایل فراوانی آورد. میتوان از پولپاشیهای اخیر در روستاها گفت و سه برابر کردن یارانهی فقرا و سامانهی کارانه و... ولی آنچه در تحلیل مهمتر است افزایش والبته انسجام رای حامیان تغییر از 4 میلیون به 16 است؛ اتفاقی که میتواند در آینده نویدبخش روزهای خوبی برای گفتمان انقلاب اسلامی باشد و البته مشکلات عدیدهای را برای حامیان وضع موجود به وجود آورد.
دقت کنید دولت حسن روحانی در پروسهی انتخابات برای عدم شکست پا به پای رقیبان وعده داد و همزمان همان وعدههای آنها را به چالش کشید و کار سختی در ادامهی راه دارد. در مناظرهها حقایقی از دولتش در خصوص اوضاع وزیران یا مدرک تحصیلیاش و نزدیکانش و... مکشوف شد که به راحتی و در افکار عمومی قابل ترمیم نیست.
چرا اصولگرایان پیروز نمیشوند؟
میلاد دخانچی مجری صدا و سیما در یادداشتی در خصوص نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
چرا اصولگرایان پیروز نمیشوند؟
چون فرزندان دو مرد در خانه نمیخواهند.
قبلا گفته بودیم:
"استیت" مرد است و "گاورمنت" زن. "حاکمیت" مرد است و "دولت" زن. فراهم کردن سقف و آذوقه به عهده مرد است و اداره و تربیت، امری زنانه. اصولا عمودی ها مردانه اند و افقی ها زنانه. مردانگی تصلّب است و اقتدار و حفظ وضع موجود و قاطعیت. زنانگی نسبیت است و سیّالیت و خَلق و البته طغیان. مرد و زن برابر نیستند. انها دو انرژی متعارض و در عین حال مکمل اند. فقدان پدر، آنارشی ست و فقدان مادر استبداد.
سرمایه داری نیز زن است. خلق می کند و می زاید و همه چیز را نسبی می کند. گاورمنت نیز تابعی از سرمایه داری است. برای همین گاورمنت زنانه است. برای همین گاورمنت در تعارض با استیت است. اما همزمان او را دوست دارد. دعوای این دو زن و شوهری است. آنها یکدیگر را می خواهند. جامعه "فرزند" است.
سمت راستیها محافظه کارند و مردانه، سمت چپی ها ریفرمیستی اند و زنانه. ارتشی ها مردانه اند و دیپلمات ها زنانه. برای همین قرار است در کار هم دخالت نکنند، یعنی مردها زنانگی نکنند و برعکس. توازن انرژی های مردانه و زنانه سلامت یک چینش را رقم می زند. جامعه پویا، سازمان کارآمد، حاکمیت عادل، جنبش پر انرژی، خانه پر نشاط، خانواده سالم، انسان خوشحال هم در گروِ توازن انرژی های مردانه و زنانه است."
مادامی که اصولگرایان قادر به ارایه یک گفتمان تحول خواه و آلترناتیو نباشند محکوم به شکستند. مردم فقط یارانه نمیخواهند. مردم "تتلو"را هم نمی خواهند. مردم به رسمیت شناختن "تتلو" ها را میخواهند.
۳۰اردیبهشت۱۳۹۶ -ایران-تهران
برای این روزهای دوستان عزیزم در جبهه حزبالله
حسین شمسیان عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان در واکنش به نتیجه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
امام علی علیه السلام: الدَّهْرُ یَوْمَانِ: یَوْمٌ لَکَ، وَیَوْمٌ عَلَیْکَ; فَإِذَا کَانَ لَکَ فَلاَ تَبْطَرْ، وَإِذَا کَانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ!
دنیا دو روز است: روزی به سود توست و روزی به زیان تو. در آن روز که به سود توست مست و مغرور مباش و آن روز که به زیان توست صابر و شکیبا باش.
انتخابات تمام شد و نتیجه آن شد که روحانی 4 سال دیگر در مسند میماند.
درباره انتخابات و آینده پیش رو چند نکته را قابل بیان می دانم:
1- جمع زیادی از بهترین فرزندان انقلاب در این مدت برای سیدمحرومان تلاش کردند. این تلاش خالصانه و از سر اعتقاد،عندالله ماجور است و حساب کتاب الهی با برد و باخت دنیوی فرق دارد.
2- رای روحانی، آخردنیا نیست. مثل و مانند او زیاد بوده اند و رفته اند و نام و یادی هم از ایشان باقی نمانده است.
3- رای مردم (هر مقدار از مردم) محترم است و با رای آنهاست که کسی مثل روحانی،رئیس جمهور است وگرنه او را فی نفسه نه 92 و نه الان واجد هیچ یک از صلاحیت های دینی و سیاسی لازم برای این پست نمی دانم.اما تشخیص شورای نگهبان و رای مردم ، محترم است.
4- رای روحانی، نه بخاطر کارنامه او، بلکه بخاطر بداخلاقی ها و بدعملیهای روزهای تبلیغات و انتخابات بود.وگرنه او هم بر اساس همان نظر سنجی معتبر (که از قضا مدتی بعد نتیجه دقیق انتخابات را پیش بینی کرده بود)تنها 41 درصد رای داشت! اما او حجم عظیمی از رقیب هراسی،تهمت،ترساندن مردم از آینده ای موهوم و سیاه و ... در روزهای تبلیغات به راه انداخت و در نهایت دو قطبی های کاذب و غیر واقعی جنگ یا صلح ،تحریم یا رفاه، دیوار یا آزادی،شکنجه یا عشق بازی! و ... به راه انداخت. دوقطبی هایی که هریک روی گروه های گوناگونی از جامعه(از رای اولی ها تا معیشتی ها و ...) تاثیر گذاشت.
5- به جز این دوقطبی، تخلفات گسترده در روز اخذ رای (که مثلا در یک نمونه منجر به دستگیری 120 نفر به اتهام خرید رای در تهران شد!) غیر قابل انکار و اغماض است،هرچند که در وقت خود مورد برخورد و رسیدگی قرار نگرفت.
6- نمیتوان انکار کرد که روحانی با تلاش فراوان و انواع دوپینگ ها و تخلف ها و... با چنگ و دندان و در میانه راه ،با سختی و مشقت،خود را دوباره به پاستور رساند. او از کسانی رای گرفت که ترس بازگشت تحریم ها را داشتند،ترس پیاده رو های دیوار کشی شده را(سخنرانی در همدان) ترس تکرار گرانی و تورم را (سخنان جهانگیری) ترس موهوم بیکاری دوران 8 ساله احمدی نژاد را(سخنان جهانگیری) و دهها ترس دیگر. اکنون آن ترس ها منجر به رای شده. روزهای خوش جشن به زودی تمام می شود و دولت باید به کسانی که از بین دیوار و گرسنگی و بیکاری و تورم و .... اورا برگزیدند،پاسخ بدهد.هرچند تجربه نشان داده که آنها راه انکار در پیش می گیرند اما برای مردم،آزمونی پربها در پیش است. بزودی مشکلات معیشتی از پشت کوه دروغ ها سر بر می آورند و نشان می دهند که زمان افسوس و ای وای گذشته است...
7- رای حدودا 16 میلیونی حجت الاسلام رئیسی گرچه برای رفتن به پاستور کافی نبود، اما بر خلاف آنچه تصور می شود،بزرگترین پیروزی در تاریخ انقلاب در انتخابات های دور دوم است. میرحسین موسوی و کروبی در 88 روی هم کمتر از 13 میلیون و هفتصد هزار رای داشتند!متقابلا رای دور دوم روحانی هم کمترین درصد در تاریخ دور دوم های ریاست جمهوری است.
8- این رای ارزشمند و عظیم آقای رئیسی، تنها در طول 48 روز ساخته شد!20 فروردین که آقای رئیسی بیانیه حضور در انتخابات داد،51 درصد از شرکت کنندگان در یک نظر سنجی معتبر،حتی اسم اورا نشنیده بودند! اما 48 روز بعد،او حدود 16 میلیون رای آورد! آن هم در برابر دولتی که 48 ماه تبلیغ کرده بود!
9- اما این رای قریب 16 میلیونی ،بیش از هرچیز و بیش از هرکس،مدیون بدنه عظیم اجتماعی و جوانان پرشور نسل سومی است که با بذل عمر و آبرو،در طول 48 روز ،نهضت روشنگری در کشور به راه انداختند.آن هم با دستان خالی و در برابر دولتی که همه امور تبلیغات انتخاباتی را با سازو کار اداری و اجرایی کشور گره زده بود!
10- نوع دیگری از این شبکه (و البته نه به این عظمت) در جبهه مقابل هم وجود دارد اما قابل مقایسه با استعداد بالقوه و حتی بالفعل جبهه خودی نیست و یقینا این توانمندی ها و بویژه گوهر اخلاص این نسل، گوهری بی همتاست که در این فرصت تاریخی و نشات گرفته از تجربیات گذشته پدیدار شده است. نمیتوان از نظر دور داشت که هم این شبکه و هم 16 میلیون رای متمایز با دولت مستقر،بخش عظیمی از جامعه است که نه می توان آن را نادیده گرفت و نه اجازه می دهد هرکاری به جامعه تحمیل شود.این با شکوه ترین و در عین حال متمدن ترین اقلیت شکل گرفته در کشور است.جماعت با شعور و متمدنی که نه فقط برای خانه خدا حرمت قائلند،که در روز پیروزی یا عدم الفتح،سطل آشغال شهرشان را آماج کینه ها و عقده های خودشان نمی کنند.
11- قطعا اعضا این جبهه در روزهای آتی زیر بمباران جماعت سرمست از پیروزی در فضای مجازی و حقیقی قرار خواهند گرفت. این نباید به تضعیف روحیه منجر شود. همه انتخابات های دنیا،یک روی برد و یک روی باخت دارد. ما تجربه هردورا داشته ایم. هم دوم خرداد 76 را به یاد داریم، هم سال 84 را که بزرگترین شخص ممکن را به میدان آوردند و همه پشت سر او ایستادند و...شکست مفتضخانه ای خوردند! و هم البته 88 را که رئیس جهور آمریکا هم علنا وارد میدان شد و غلطی نتوانست بکند. پس نگران این چند روز هیاهو نباشید که گفته اند:«آن کس که اسب داشت،غبار سُمش نشست گرد سُم خران شما نیز بگذرد»!
12- به جای هر دلسردی و نارارحتی، باید به تقویت سازمان داخلی و ایجاد شبکه ای وسیع از همه توانمندان در همه عرصه ها همت گماشت. برای این مهم به زودی پیشنهادی نوشته و تقدیمتان خواهم کرد. اما فعلا یک نکته را بسیار مهم می دانم و آن اینکه: نسل جدید انقلاب (یعنی همان جوانان موج آفرین این روزها و موتور محرک واقعی جامعه) با احترام به کسانی که سالها زحمت کشیده اند،بهتر است با همه پدر خوانده ها(در هر سن و سال و کسوتی) و داعی ابدی کند و خود، طرحی نو دراندازد و رسمی نو به میان آورد.رسمی برخوردار از عقلانیت،علم و دانش روز،رسانه مدرن،توجه به نیازهای مردم،اصول انقلاب و مبتنی بر اخلاق و تشخص. خود را باور کند و منتظر صدور فرمان از فلان اتاق و فلان کارگروه و بهمان دفتر نماند. خود به احیاء گفتمان انقلاب با رویکرد مشارکت همه مردم – و نه فقط دسته و گروهی خاص- کمر همت ببندد و زمام امور را به دست بگیرد. کاری که هم در انقلاب و هم در جنگ و هم در تیر 84 تجربه شد و مردم شیرینی آن را چشیدند و هرگاه از آن راه روشن رویگردانی شد،تجربیاتی مثل حالا حاصل شد.
و بالاخره نباید به وعده الهی کمترین تردیدی داشت، آنجا که می فرماید: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ
بی تردید کسانی که ( از ته دل ) گفتند: پروردگار ما اللَّه است ، سپس ( در مرحله عمل ) پایداری نمودند ، فرشتگان بر آنها (به نحو تأیید غیبی) فرود آیند ( و گویند ) که هرگز مترسید و غمگین نشوید و شما را مژده باد به بهشتی که وعده داده می شدید.»سوره مبارکه فصلت آیه 30
آیا انصراف قالیباف به ضرر روحانی بود؟
محمد سرشار نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی در واکنش به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
در یادداشت قبلی در خصوص ائتلاف رییسی+قالیباف، دو فرضیه را مطرح کرده بودم:
یکم: انصراف قالیباف موجب همافزایی آرای دو نفر و ایجاد موج بزرگ علیه روحانی خواهد شد.
دوم: انصراف قالیباف موجب دو قطبی شدن فضا و تقسیم رأی او بین رییسی و روحانی خواهد شد.
تحلیل نتایج نظرسنجی دانشگاه تهران نشان میدهد بعد از انصراف قالیباف با بیست و دو درصد محبوبیت، سیزده درصد آرایش به سبد رأی رئیسی و نه درصد به سبد روحانی رفته و عملاً طراحان محترم انصراف، با واداشتن آقای قالیباف به استعفا، ناخواسته پاس گل را به آقای روحانی دادهاند!
به بیان دیگر براساس توصیه متخصصان علم آمار و براساس فرضیه یکم، یک رقابت چند قطبی باعث میشد انتخابات به مرحله دوم کشیده شود و با شکستن اقتدار رییسجمهور مستقر در مرحله یکم، احتمال شکست او در مرحله دوم بالا برود.
اما پیران طراح انصراف با دو قطبی کردن فضا، آقای رییسی را مقابل یک رییسجمهور مستقر مقتدر قرار دادند و به شدت شکست خوردند.
امیدوارم این تجربه بزرگ به طراحان محترم انصراف درس لازم را داده باشد تا با اتکا به روشهای علمی گردآوری و تحلیل دادهها، تصمیمگیری کنند و به توصیههای جوانترها، گوشه چشمی داشته باشند.
پسنوشت: نکاتی که عرض کردم نافی ایثار بزرگ آقای قالیباف برای پذیرش انصراف نیست و فارغ از نتیجه انتخابات بر این باورم این اقدام ایشان تصمیم شخصی بسیار دشواری بوده است.
بعد از انتخابات جریان انقلابی صدای مردم مستضعف برای تحقق وعده باشد
امیر زاهد کارشناس مسائل سیاسی در تحلیلی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
ضعیفترین دولت در نظام جمهوری اسلامی با ارای منفی بسیار به انضمام رکود بی سابقه و بیکاری فراوان و ایضاء مدیران پیر و خسته با دریافتهای نجومی توانست برای چهار سال دوم رای مردم را بدزدد انهم با توفیق یافتن در ساختن دوقطبی های کاذب که علاوه بر افزایش مشارکت، اراء سیاسی و فرهنگی را نیز به سبد رای روحانی اضافه کرد! تاکتیک همان تاکتیک ابن زیاد بود در فریفتن مردم کوفه!
وقتی تاکتیک رقیب دوگانه سازی کاذب است هوش سیاسی ایجاب می کند که کاندیداهای جریان انقلابی وارد این بازی نشوند و صرفا به ارائه برنامه و نقد عملکرد دولت بپردازند!
مناظره سوم با موضوع اقتصادی که می توانست پاشنه اشیل دولت شود به نحوی رقم خورد که تیم [روحانی-جهانگیری] می پسندید! یعنی بگم بگم انهم از نوع رئیس جمهور سابق! در این بین انچه مغفول واقع شد عملکرد اقتصادی منفی دولت بود به نحوی که روحانی ارزو میکرد که این مناظره تا صبح به طول انجامد!
حالا باید به اراء خاکستری حق داد که از بین مفاسد افشا شده از حقوق نجومی و املاک رانتی گرفته تا املاک نجومی که بوسیله پروپاگاندای تبلیغاتی رسانه های جریان خاص به حق یا ناحق به پای شهردار تهران نوشته شده کسی را انتخاب کنند که حداقل توانسته تورم را مهار کند! هر چند به بهای افزایش نرخ بهره که خود عاملی است برای افزایش صعودی نرخ تورم در چهار سال دوم دولت روحانی که البته اراء خاکستری از ان بی خبر است!
در مناظره دوم هیچیک از کاندیداهای جریان انقلابی اشرافی کامل به مسئله برجام نداشتند به نحوی که وقتی روحانی به دوربین زل زد و به دروغ اعلام کرد تمام تحریمهای مرتبط با برنامه هسته ای برداشته شده هیچ یک اعتراضی نکردند که مگر تحریم چرخه دلار به بهانه هسته ای و بعد از قطعنامه 1803 وضع نشد؟ پس چرا این تحریم هنوز وجود دارد؟
عدم تسلط کاندیداهای جریان انقلابی به سند مهمی همچون برجام روحانی را در موضعی بالاتر از رقبا قرار داد به نحوی که خسارت محض تبدیل شد به برگ برنده روحانی در مناظره دوم!
دست اخر نیز با کناره گیری بی موقع قالیباف و هدایت کردن بخشی از ارای خود به سبد روحانی عملا جریان اشرافی را در موضعی برتر قرار داد که این نیز از مشاوره غلطی است که قالیباف سالها از ان متضرر شده است! قالیباف باید خوش باشد که متاسفانه از 84 تا به حال خودش نبوده!
به هر حال این نافی ایثار او در این دوره از رقابت ها نیست!
تلاشهای شبانه روزی جوانان مومن و انقلابی در اقناع مردم، گفتگوی چهره به چهره، و حضور پایدار و مستمر در فضای مجازی، شد به عبارتی 16 میلیون رای برای جریان انقلابی که می تواند پشتوانه محکمی باشد نه برای 1400 که برای تمامی فصول!
از امروز برای جریان انقلابی هر روز شب انتخابات است با همان شور و ابتهاج! با همان جدیت و همت! شکست معنا ندارد وقتی تکلیفت را انجام داده باشی! بجنگ با نئو لیبرالها ! این تازه اول راه است، باید پرچم را به دست صاحبش برسانی!
صدای مردم مستضعف باش برای تحقق وعده 950 هزار شغل در سال! برای رفع رکود و بازگشایی کارخانه های تعطیل و نیمه تعطیل شده! برای بهبود تولید ملی و کار برای اقتصاد مقاومتی !
تو دیگر یک اقلیت 4 میلیونی نیستی! تو به مرز 16 میلیون رسیده ای انهم با وجود دولت مستقر و بسیج همه امکانات به سود خود! که میتوانی منشا اثر باشی برای تحولات گسترده در عرصه سیاسی و اجتماعی!
16 میلیون منتقد وضع موجود می تواند نوید بخش روزهای خوبی برای گفتمان انقلاب اسلامی باشد.
دور باید شد از این راهِ غریب!
روحالله رشیدی از چهرههای فرهنگی و مستندساز در تحلیلی در خصوص نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
نخستین و بزرگترین بدآموزیِ سوپرتحلیلگرانِ نواصولگرا این است که انتخابات را صرفاً یک مچاندازیِ سیاسی جا انداختهاند که هر دو سال یکبار مشغلهشان میشود و بعد هم تمام تا دو سال دیگر. انرژیهای متراکم جوانها را با بدافزارهایی مثل «سیاستورزی به قصد کسب قدرت» به هرز میبرند. آنها را از همهی میدانهای واقعی کوچانده و با خود به وهمآبادِ سیاستبازی میبرند. غایتِ انقلابیگری را حصول به قدرتِ سیاسی (انحصاراً از طریق قبضهی قوهی مجریه) جا میاندازند و باقی ماموریتها و مسئولیتها را به تمامی معلق میگذارند. ساختن جامعه و خدمت به انقلاب را فقط و فقط از رهگذر تسخیر دولت دنبال میکنند. با این تلقیهای کانالیزه، نه به خود میرسند و نه به مردمان خود.
حتی بعد از شکستهای چندباره و مکرر هم نه تنها دست از راهبردهای تخدیری برنمیدارند، که مبتنی بر همان راهبردها به توجیه و ماستمالیِ شکست میپردازند و بازهم نمیگذارند نتیجهی انتخابات به تنبه و آگاهی و رشد کمک کند؛ دلیلتراشیهای هپروتی و شهر سقوط کرد و این قبیل حرفها، همه نشانهی رسوب اندیشههای تخدیری مذکور است.
نیروهای انقلاب، تا خود را به صراحت و بیلکنت، از چنبرهی این تحلیلبازانِ رانتی رها نکنند، روی خوشِ انقلابیگری را نخواهد دید و طعم شیرین مکتب خمینی را نه خود خواهند چشید و نه مردم.
زین پس روحانی در استفاده از مفاهیم "مردم" و "ملت" بیشتر دقت میکند
وحید یامینپور کارشناس مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود در خصوص نتیجه انتخابات نوشت:
مهمترین بخش بیانیه جناب آقای رئیسی درباره انتخابات فراز زیر است:
"رأی قریب به ۱۶ میلیون ایرانیِ خواهان تغییر، سرمایه ای مهم و پشتوانه عظیم است که به هیچ وجه نمی توان آن را در عرصه سیاسی و تصمیم گیری کلان کشور نادیده گرفت. اینجانب با اتکاء به همین پشتوانه مردمی، همه ظرفیت ها را برای پیگیری مطالبات مردم در مبارزه با #فساد و #تبعیض و تحکیم ارزش های انقلاب اسلامی به کار خواهم بست و هر اراده و تلاشی در دولت آینده با این جهت گیری را مورد حمایت قرار خواهم داد و همواره زبان گویای #محرومان خواهم بود"
هیچ رئیس جمهوری تا کنون در میانه ی راه با چنین جبهه مستحکم و متراکمی از منتقدان مواجه نبوده است. ۴۰% از اقشاری که غالبا پیشران جریانات اجتماعی و سیاسی ایران هستند.
حسن روحانی زین پس در به کار بردن مفاهیم "مردم" و "ملت" بیشتر دقت خواهد کرد. اظهارات محتاطانه امروزش هیچ شباهتی به سخنرانیهای ساختارشکنانهی ایام انتخابات نداشت؛ گویا او پیام منتقدان میلیونی اش در اجتماعات انتخاباتی را شنیده است
شما قضاوت کنید؛ چه کسی جنگ طلب است؟
علی جعفری عضو سابق شورای مرکزی جنیش عدالتخواه دانشجویی در تحلیلی در خصوص فضای بعد از انتخابات نوشت:
بیشتر از 7ماه برای انتخابات کار کردیم، امروز هم بازنده اعلام شدیم. با وجود تخلف های آشکاری که دیدیم، حتی اعتراض هم نکردیم، به آقای روحانی و طرفدارانش تبریک گفتیم و عصر هم مجبور شدیم زودتر از همیشه از سر کار برگردیم تا در حلقه ی ترافیکی طرفداران آقای روحانی گیر نیفتیم.
اما 8 سال پیش وقتی برنده ی انتخابات شدیم، به همراه دوستانم، قرآن سوخته ها و صفحات پاره ی نهج و البلاغه ی کتابخانه ی امیرالمومنین (ع) دانشگاه شیراز، که صلحطلبهای متمدن آتش زده بودند را جمع میکردم.
آری 16 میلیون جنگ طلب در انتخابات رای نیاوردند، ولی نجیبانه تبریک گفتند و به خانه هایشان برگشتند. 8 سال پیش 13میلیون صلح طلب، رای نیاوردند، اما 8 ماه کشور را به آشوب کشاندند.
آنان که برای خس و خاشاک گریبان دریدند کجا هستند؟!
بهزاد مهرکش روزنامهنگار در تحلیلی در خصوص فضای بعد از انتخابات در کانال تلگرامی خود نوشت:
حسن روحانی ساعتی پیش پس از پیروزی در انتخابات در شبکه خبر گفت: این پیروزی، پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت بود!
دقت دارید؟ این ادبیات یک رئیس دولت پیروز تازه از میدان آمده با مردمش است. از نگاه روحانی 16 میلیون نفری که در این انتخابات به او «نه» گفتند خشونت طلب هستند. این دقیقا همان نگاهی است که رئیس است اما نمی خواهد رئیس جمهور باشد. «جمهور» یعنی 80 میلیون ایرانی!
الان کجا نشسته اند منورالفکرهای معترضی که به خاطر نسبت خس و خاشاک به کسانی که آرامش را بر این مردم حرام کرده بودند و حسابشان از 40 میلیون ایرانی به عنوان پیروز انتخابات جدا شد، رگ گردن متورم کردند و گریبان دریدند؟ ظاهرا قرار است آنجا که نباید حرفی شنیده نشود؛ 16 میلیون ایرانی از نگاه رئیس دولت خشونت گرا و افراطی معرفی می شوند اما صدایی از سلبریتی ها و روشن فکرها شنیده نمیشود.
بگذریم؛ پیروزی حسن روحانی را به طرفداران او و انتخابات 96 را به همه مردم ایران تبریک می گویم.
آقای روحانی بداند 60 درصد واجدان شرایط به او رأی ندادهاند
محمدجواد اخوان فعال سابق دانشجویی در مطلبی با عنوان "واقعیتهای انتخابات۹۶" در تحلیل نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، به پایان رسید و با مشخص شدن نامزد پیروز، فصل رقابتها به دوره آمادهسازی برای شروع کار دولت آتی تبدیل شد. هرچند مدت زیادی از برگزاری انتخابات نگذشته و به دلیل فشردگی رقابت ها، جای تحلیل بسیاری در این باب هست، اما در ادامه تلاش خواهد شد به اجمال به چند نکته کلیدی در این موضوع اشاره شود:
1 ـ مطابق معمول، هر رقابت انتخاباتی دو سر «کسب رأی اکثریت» و «عدم کسب آن» دارد و هرنامزدی که وارد این عرصه میشود و تا انتها میماند با یکی از این دو حالت خارج میشود. از این رو خوشحالی مفرط از پیروزی یا اندوه فراوان از شکست به هیچ روی منطقی نیست.
خوشبختانه جبهه رقیب آقای روحانی از ظرفیت بالایی برای مواجه شدن منطقی در این شرایط برخوردار است و تجربه چند دوره خصوصاً سال 92، جای هیچگونه نگرانی در این مورد نمیگذارد.
در نقطه مقابل بخشی از کسانی که در طیف حامیان آقای روحانی هستند، در فتنه 88 کارنامه خوبی از خود به جای نگذاشته و ثابت کردند با الفبای مردمسالاری بیگانهاند.
اکنون که شاد از یک حماسه 41 میلیونی عظیم ملت ایران هستیم، تصور کنید اگر نتیجه انتخابات 96 به گونهای دیگر رقم میخورد، چه آسیبهایی ناشی از رویه این طیف را شاهد بودیم؟
2 ـ آقای روحانی هرچند با رأی بالاتری از سال 92 انتخاب شده است، اما باید بداند نزدیک به نیمی از شرکتکنندگان در انتخابات و حدود 60 درصد کل واجدان شرایط به او رأی ندادهاند. این بدان معناست که نارضایتی جدی نسبت به وضع موجود به چشم میخورد.
حتی میتوان ادعا کرد که بخش قابل توجهی از رأیدهندگان به آقای روحانی نیز در زمره ناراضیان از وضع موجود بودهاند و تنها مطابق روال دولتها، فرصتی چهار ساله دیگر برای حل مشکلات به وی دادهاند. پیمایشهای اجتماعی و بررسی وضعیت آرا به خوبی نشان از وجود نارضایتیهای اقتصادی و معیشتی در جامعه دارد که خیلی زود برای حل آنها اقدام کرد. به نظر میرسد جزو اولین اولویتهای دولت دوازدهم مسئله معیشت و خصوصاً حل بحران بیکاری است.
رأی مردم، دروغگو را صادق نمیکند
کبری آسوپار روزنامهنگار در مطلبی در خصوص نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
رأی مردم حتماً جای پیروزی و جشن دارد؛ اینکه اکثریت مردم تو را تایید کرده باشند، حتماً حس خوبی دارد؛ به خوبی یک پیروزی عظیم که حالا حتماً حسن روحانی و حامیانش در آن غرق شدهاند. شعارهایشان رأی آورده، رقبا را در نبرد دموکراسی از میدان بدر کردهاند و ۴ سال دیگر میتوانند سرمست پیروزی باشند؛ اما خیلی گزارههای دیگر هم وجود دارد که رأی مردم آنها را تغییر نمیدهد؛ دروغگویی یکی از آنهاست. کسی که دروغ گفته باشد، چه رأی اکثریت با او باشد و چه رای اقلیت، همانی هست که بود.
بی اخلاقی ها، بگم بگم کردنها، تهمت زدنها و دوروییها را رأی مردم تبدیل به حسنه نمیکند و کسی که مناظرات انتخاباتی را از این مسیر پیش برده، با بیشتر رأی آوردن نسبت به رقیبش، ناگاه تبدیل به یک فرد بااخلاق و صادق و خالص نمیشود... فقط میتواند این اندیشه را در ذهن بیاورد که چه مهارتی در بی اخلاقی داشته و چه حرفهای توانسته بخشی از رأیش را با فریب مردم بدست بیاورد. همان طور که سعه صدر، رفتار اخلاق مدارانه، صداقت و ... با کمتر رأی آوردن از رقیب تبدیل به سیئه نمیشود و ارزش خود را از دست نمیدهد.
رأی مردم فقط مقام را تغییر میدهد و یک کاندیدا را تبدیل به یک رییس جمهور می کند؛ آن کاندیدا اگر بیاخلاق باشد، بعد از انتخابات تبدیل به یک رییس جمهور بی اخلاق میشود؛ ارتقای مقام باعث ارتقای ناگهانی اخلاق نیست. خصوصاً وقتی تلاش شده تا "به هر قیمتی" حداکثر باشند. روحانی در اولین ساعات بدست آوردن رأی حداکثری مردم، ۱۶ میلیون نفری را که به رقیبش رأی دادند، تلویحا طرفدار خشونت نامید؛ همان ادبیات تند و بی ادبانهی همیشهی او. گفتم که رأی مردم، بی اخلاقی را تغییر نمیدهد.
به ماجرای رأیی که با تزویر و دروغ بدست آمده و رأیِ حرام بعدتر مفصل میپردازم.
۳۰ اردیبهشت ۹۶
باید با مرزبندی محافظهکاران با به مطالبهگری مسائل مردم به صورت مستمر بپردازیم
محمدصادق شهبازی دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی کارشناس مسائل سیاسی در مطلبی در خصوص نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
الف) عوامل شکست انقلابیها:
1. صورتمسئله غلط، راهحل غلط، نتیجه غلط
محافظهکاران چون همیشه مهمترین معضل خود را وحدت میدیدند
همه ظرفیتهای انقلاب که در انتخابات گذشته حول افراد بسیج میشد پشت سد جمنا ماند و افراد صرفاً به انتظار نشستند و انگیزه پیدا نکردند.
نهتنها نتوانست چیزی به ۱۵ میلیون رأی دور قبل اصولگرایان بیفزاید که حتی کاندید مقابل توانست ۵ میلیون آراء جدید را به خود اضافه کند.
وحدت برای شترگاوپلنگ اصولگرایی (که جز در مقابله با جناح مقابل در هیچ موضوعی کف مشترکی ندارد) مسئله اصلی نیست
2. محافظهکاری
حاکم شدن دوباره رویکرد محافظهکارانه باعث شده اصولگرایان به بازیگری بیتأثیر و برنینگیزاننده برای مردم تبدیل شوند. انقلابیترین کاندیداهای آنها، بدون دستگذاشتن روی مسائل اصلی با محافظهکاری مواضعی میانه گرفتند.
در مقابل طرف دیگر با صراحت نظرات خود را گفت.
3. دوپینگ انتخاباتی فایده ندارد/با شیوه باطل نمیشود حق را بر کسی نشاند/باید غیر از شب انتخابات هم مردم خدمت و ظلمستیزی را ببیند
مردم باید در میانمدت به جریانی اعتماد کنند که به دنبال خدمت یا مقابل فساد و تبعیض است و جز شب انتخابات هم او را در خدمت خود یا مقابله با فساد، تبعیض و ناکارآمدی ببینند تا اطمینان کنند
4. انفعال حزبالله چه در آوردن کاندیداها، چه در مهندسی فضای انتخابات، چه در تبلیغات.
5. برنامهریزی و اقدام جدی جریان پیروز
هرکس بیشتر تلاش و برنامهریزی کند و لوازم پیروزی را مهیا کند، پیروز است. جبهه مقابل، برنامه جدی ریخت و ۱۲ سال تلاش منسجم برای ایجاد وضعیت کنونی انجام داده که نمیتوان در یک هفته پایانی انتخابات بر آن فائق آمد.
6. عدم انسجام ذهنی و شناخت کافی کاندیداهای انقلاب از مسائل مردم
کاندیداهای حاضر در انتخابات و مشخصاً کاندیدای نهایی ذهن منسجم و شناخت کافی از مسائل مردم نداشت. لذا پراکندهگویی کرده و نظریه کلان در نقد دولت و برای اقدامات خود نداشت.
ب) دستاوردها و فرصتها
1. تحقق مشارکت حداکثری
2. رفتن حزباللهیها بهویژه نسل چهارمیها بین مردم و شنیدن سخنان آنها
3. فعالیت مشترک طیفهای مختلف درون جبهه انقلاب
4. تکرار تلاش برای به صحنه آوردن فرد اصلح ولو خودش نمیخواهد
5. ماندن جبهه انقلاب در موضع اپوزیسیون وضع موجود کشور و مطالبهگر
6. فرصت فعالیت در عرصه عمومی و اجتماعی
7. بالا رفتن ظرفیت فکری مردم
ج) چه نباید کرد؟
1. ناامیدی
2. تحقیر مردم
3. تداوم مسیر محافظهکاران
4. انفعال و سکوت تا انتخابات بعدی و دنبال منجی بودن
5. تکرار تجربه معطوف به قدرت در شهرداری تهران در حرم رضوی
د) چه باید کرد؟
1. بازخوانی دوباره اصول انقلاب با محوریت خط امام
انفعال و اقدام غلط حاصل دور افتادن از تفکر انقلابی است.
2. مرزبندی با محافظهکاران و محافظهکاری
باید با تأکید بر حرکتهای انقلابی، بهدوراز محافظهکاری به فعالیت انقلابی پرداختهشود. رفتارهای محافظهکارانه باید نقد شود و تغییر پیدا کند، وگرنه تغییراتی از جنس جایگزینی جوانان محافظهکار با نسل اولیها و دومیهای محافظهکار مفید فایده نیست
3. ارتباط مستقیم با مردم بهویژه مستضعفین: تبیین و آگاهسازی، خدمت، مطالبهگری و سازماندهی مستضعفین.
باید به میان مردم رفت و مرتباً چهرهبهچهره به آگاهسازی آنان پرداخت. با خدمت به مردم و مطالبه مشکلات آنان هم اعتماد آنان را جذب کرد، هم باری از روی دوش انقلاب برداشت. در ضلع دیگر باید مستضعفین را سازماندهی کرد و به خود آنان آموخت چگونه حقوق خود را پیگیر کنند. تهمتهایی مثل خشونت، جنگ و دیوارکشی اینگونه میشکند
4. مقابله با تبعیض و افراد ذینفع آن
5. ثبت تجربیات انتخابات
ثبت صحبتها با مردم و واکنشهای آنان، شعارها و دستنوشتهها و... نشان میدهد دعوا سر چه بود و ضعف و قوتهای ما و طرف مقابل چیست.
وقتی رئیسی ۴۰ روز وقت داشت و روحانی ۱۴۴۰ روز!
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در تحلیلی در خصوص نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
انتخابات ریاستجمهوری با همه فراز و نشیبها و چالشهای ریز و درشتی که داشت به پایان رسید، این انتخابات، درسها و عبرتهایی با خود داشت که اشارهای هر چند گذرا به برخی از آنها ضروری به نظر میرسد.
رأی آقای رئیسی در پائینترین حد ممکن،میتوانست ۲برابر آراء اعلام شده باشد. چرا؟
روحانی، رئیسجمهور مستقر بود و طی ۴ سال گذشته همه امکانات و ظرفیتهای فراوان قوه مجریه را در اختیار داشت، در حالی که آقای رئیسی نه فقط به هیچیک از امکانات مورد اشاره دسترسی نداشت، بلکه با انبوهی از اتهامات ناروا و یکسویه که از تریبونهای بیشمار دولت شلیک میشد نیز روبرو بود.
آقای روحانی برای تبلیغ انتخاباتی - مستقیم و غیرمستقیم - یک فرصت ۴ ساله یعنی ۱۴۴۰ روز را در اختیار داشت ولی آقای رئیسی کمتر از ۲ ماه، یعنی فقط ۴۰ روز بود که به میدان رقابت آمده بود و طی همین ۲ هفته توانسته بود به حدود ۱۶ میلیون رأی دسترسی پیدا کند.
به یقین آقای رئیسی اگر امکانات فراوان و فرصت ۴ ساله آقای روحانی را در اختیار داشت، تقریبا رأی چندانی برای رقبایش باقی نمیگذاشت.
رأی ۱۶ میلیونی آقای رئیسی، نشان میدهد که سخنان، برنامهها و بینش و منش وی در میان تودههای مردم خریداران فراوانی دارد.
دولت در چند ماه نزدیک به انتخابات توان قابل ملاحظهای را برای مقابله با رقبای انتخاباتی به صحنه آورده بود و بسیاری از وزرا، معاونان، استانداران، فرمانداران، بخشداران و رسانههای در اختیار به ستاد انتخاباتی دولت تبدیل شده بود.
این در حالی است که آقای رئیسی نه فقط از این امکانات بهرهای نداشت، بلکه قانونگرایی و اخلاقمداری ایشان باعث شده بود که استفاده از حداقل امکاناتی را که در اختیارش بود نیز بر خود ممنوع و حرام کند.
گفتنی است تخلفاتی نیز در برخی از شعبههای اخذ رأی صورت گرفته بود که شورای نگهبان قول پیگیری آن را داده است.
و اما، مهمترین و اصلیترین حربهای که علیه رئیسی بکار گرفته شد، ترساندن مردم از سایه جنگ بود! دولت در اقدامی غیراخلاقی و تعجبآور که از پشتیبانی گسترده رسانههای بیگانه نیز برخوردار بود، اصرار داشت به مردم بقبولاند، اگر به روحانی رأی ندهند و آقای رئیسی به ریاستجمهوری برسد، باید در انتظار جنگ و حمله نظامی آمریکا باشند!
روحانی پیروز بازنده انتخابات!
سمیرا خطیبزاده نویسنده در تحلیلی در خصوص نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
روحانی در انتخابات دیروز رفوزه درس «اخلاق» شد، هر چند اکثریت آرا را بدست آورد؛ آخر همیشه سربلند شدن به معنای برنده شدن در رقابت و مسابقه نیست!
روحانی قبل تر از آن نیز، در فراهم کردن تدارکات این مسابقه بیشتر از همه جرزنی کرده بود، آنجا که تمام امکانات و بودجه دولتی را با فریبکاری و نیرنگ بکار گرفت تا از رقبای خود عقب نباشد.
آنجا که همه کارهای نکرده این چهار ساله را، یک ماه مانده به انتخابات تازه به یاد آورد!!
اصلا انگار روحانی آمده بود که پیروز بازنده باشد، آمده بود که با بی اخلاقی تمام به کرسی ریاست جمهور لبخند بزند.
اما ای کاش سکوت نجیبانه 16میلیون ایرانی و بسیاری دیگر که حتی دولت پرمدعا نتوانست برایشان تعرفه فراهم کند تا حداقل رأیشان را به صندوق بیندازند، روحانی را کمی به خود میآورد!!
کاش روحانی می فهمید که امروز آرامترین شنبه بعد از انتخابات بود، در حالی که کاندیدای ۱۶میلیون نفر رأی نیاورده است!
کاش روحانی می فهمید این آرامش را مدیون کسانیست که او امروز در اولین نطق ریاست جمهوری دوباره اش، با وقاحت تمام آنها را «خشونت طلب» و «تندرو» میخواند!! 16میلیون خشونت طلبی که حتی یک سطل زباله آتش نزدند!
یکی نیست به این آدم حالی کند که خوشحالی امروز شما مدیون نجابت و قانونمداری رقبای شماست. چیزی که ما در سال 88 از آن محروم بودیم!
اما روحانی باید بداند صلح طلب و متمدن بودن به ژست و قیافه و ادا و اطوار نیست، خشونت طلب و متحجر همان هایی بودند که تا در انتخابات رأی دلخواهشان را بدست نیاوردند، شهر را با میدان جنگ اشتباه گرفتند، نه آنهایی که امروز با وجود تخلفات بسیار، نجیبانه برایت آرزوی موفقیت کردند.
دولت دیسکو نیست؛ غمهای مردم در این غوغا گم نشود
محمد ایمانی عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان در یادداشتی در خصوص نتیجه انتخابات نوشت:
غوغا سالاری یک سبک زیست سیاسی - اجتماعی است. آنها که خود را شهروند تر از دیگران می دانند ، در این سبک زندگی امتیاز طلبانه ، آن قدر تولید مسئله مصنوعی و هیاهو و هیجان خواب آور می کنند که صدای قانون و حقوق عمومی و فریاد محرومان شنیده نشود. با مدیریتی مواجهیم که منطق هایی نظیر "حرف و دیگر هیچ" ، "کنسرت و دیگر هیچ" و این آخر سری "دیسکوی خیابانی و دیگر هیچ" را در اولویت قرار داده است.
در غوغای رقص مختلط و صدای تند موزیک و هلهله و هیاهوی چند صد نفر دم غیمت شمار یا هیجان زده، آن چه بی تردید شنیده نخواهد شد، ناله مردمان از وضعیت کسب و کار و بیکاری و اجاره نشینی و تورم و آسیب های فراوان اجتماعی است که مانند موریانه، ریشه های قوام و دوام اجتماعی را بی سرو صدا می خورد . در این غوغا ، اشراف هم فرصت دارند بار خود را از بیت المال مردم ببندند و به قیمت نابودی زندگی میلیون ها نفر، بساط دنیای خود را رنگارنگ تر کنند. شاید برخی از همین ها که پای دیسکوی فرصت طلبان دست و پا می زنند ، مصداق همان مسافر ساده دلی باشند که رند ها الاغ او را فروخته و سور و سات راه انداخته بودند؛ خود او را هم مهمان کنسرت جمعی خویش کرده بودند و هم آوایی می کردند " خر برفت و خر برفت و خر برفت ... "!
برخی مدیران دولتی تا کی می توانند به جای سختکوشی و خدمتگزاری و گره گشایی و علاج رنج های مردم، آنها را سر کار بگذارند یا مُسکّن بی خبری و هیجان و هوس به آنها بخورانند؟ به یکی دو سال نمی کشد که همین جوان های هیجان زده _ به استثنای اشراف شکم سیر و بد مست از بهره مندی نامشروع اقتصادی _ به مرز افسردگی و سرخوردگی ناشی از احساس بی آیندگی و بی شغلی می رسند. به گمانم همه آنها که حواسشان هست، باید آن سوی سیاه و به تعمد پنهان شده مدیریت غوغاسالارِ دیسکویی را با مردم بازگو کنند ، و البته باید نگران افسردگی پس از دیسکو بازی هم بود.
آزمودن دوباره یک آزموده!
حمیدرضا شاهنظری کارشناس مسائل سیاسی در تحلیل انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
انتخابات به پایان رسید و آقای روحانی با به کارگیری ترفندهای متعدد همچون پول پاشی، خرید رأی، بسیج تمام امکانات دولتی و ... موفق شد دولت خود را تمدید نماید. البته به ایشان تبریک نمیگویم چرا که اخلاق و جوانمردی را باخت، ولی به هواداران ایشان تبریک می گویم و از خوشحالی بخشی از هموطنانم خوشحالم و امیدوارم دولت جدید بتواند حداقل 50 درصد وعده هایش را محقق کند، هرچند قبلاً نوشتم که ناتوان تر از این حرف هاست.
امیدوارم نهادهای مسئول به تخلفات گسترده رخ داده رسیدگی کنند و اجازه ندهند بدعت هایی که در این دوره پایه گذاری شد در آینده تکرار شود. خوشحالم که انقلابیون بلندگوی آن بخش از مردم بودند که صدایشان هیچگاه شنیده نمی شود و توانستند جبهه منسجمی را تشکیل بدهند.
ما منتظر ایجاد 950 هزار شغل در سال خواهیم ماند. منتظر رفع رکود و بازگشایی کارخانه ها و بهبود تولید ملی خواهیم ماند. منتظر درآمد سرشار برای خانواده ها خواهیم ماند ... امیدوارم وام 10 میلیونی دهیاران پرداخت شود و یارانه 3 برابری خانواده های تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی ادامه پیدا کند و ...
بخشی از مردم بار دیگر به آقای روحانی اعتماد کردند و به وی فرصت دادند. از این رو دوران وعده های بی سرانجام به پایان رسیده و آقای روحانی دیگر بهانه ای ندارد و باید به وعده هایش عمل کند. که بسته به آن، 4 سال بعد یا شخصیتی محبوب خواهد بود و یا در صورت عدم عمل به وعده ها یکی از منفورترین شخصیت های معاصر ایران خواهد شد! و البته مسئولیت عملکرد 4 سال آینده وی بر عهده همه کسانی است که می خواهند دوباره آزموده را بیازمایند!
انتخابات 96، بانگ رسوایی فتنه گران!
شاهنظری همچنین در مطلب دیگری در کانال تلگرامی خود نوشت:
تقدیر الهی انتخابات 96 را آینه تمام نمای رسوایی فتنه گران قرار داده است. نتیجه انتخابات کمابیش مشابه سال 88 است. با این تفاوت که طرفداران کاندیدای رقیب، شخصیت بالای خودشان را نشان دادند و علی رغم تخلفات آشکار دولتی ها صبر پیشه کردند. هیچ سطل زباله ای سوزانده نشد. امنیت مردم ملعبه نشد و نجیبانه تعیین تکلیف تخلفات را بر عهده نهادهای قانونی گذاشتند. از سویی علی رغم تمام دروغهای بزرگ گفته شده توسط فتنه گران و خناسان در سال 88، ذلیلانه و وقیحانه از مردم برای حضور در پای صندوق های رأی دعوت کردند و مهر تأیید بر حقانیت نظام و انقلاب زدند! خداوند منان را شاکریم که فتنه گران را رسوا کرد و حقانیت و مظلومیت انقلابی ها را نشان داد. زحمات همه مجاهدان راه انقلاب را ارج می نهیم و این پیروزی را به محضر رهبر دوراندیش، صبور و بزرگوارمان، امام خامنه ای تبریک می گوییم.روحانی برای عدم شکست پابهپای رقیبان وعده داد و کار سختی در ادامه راه دار
وقت تحلیل نیست، زمان تشکر و خدا قوت است
حسین غلامی کارشناس سیاسی در تحلیل انتخابات ریاست جمهوری در کانال تلگرامی خود نوشت:
الان وقت تحلیل نیست. زمان تشکر و خدا قوت به همه آن عزیزانی است که این هفتهها و بلکه ماه ها تا پاسی از شب برای معرفی نامزدهای جبهه انقلاب کوشیدند. هنگام دست مریزاد به همه آنهایی است که به پای سید محرومان خون دل خوردند. هنگام خدا قوت گفتن به همه سعید جلیلی ها و قالیباف ها و میرسلیمها و رئیسی ها و ... است که کوی به کوی و شهر به شهر به انتقال پیام جبهه انقلاب پرداختند.
اکنون ترجیح می دهم تنها بخشی پیام تاریخی پیر جماران پس از شکست عملیات بدر را باز نشر دهم: ... چون گزارش دادند که بعضیها ناراحت هستند میخواستم این مسئله را بگویم که این جای نگرانی نیست. البته من برای شهدا و شما دعا میکنم ولی باید همه بدانیم که ما تابع اراده خدا هستیم، ما از ائمه که بالاتر نیستیم. آنها هم در ظاهر بعضی از وقتها موفق نبودند.... ما که نسبت به مقام اینها چیزی نیستیم. عمده مشیت خداوند است که هرچه بخواهد همان خوب است و چون عسل شیرین. هم باید با آغوش باز پذیرای آنچه او میخواهد باشیم. از هیچ چیز نگران نباشید. محکم باشید و از هم اکنون به فکر عملیات بعد باشید. و مطمئن باشید که پیروزید. امروز هم پیروز هستید. اگر کار برای خدا باشد که شکست ندارد.