اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک بین کشورهای منطقه که با دخالت کشورهای فرامنطقهای به اوج خود رسیده است؛ باعث اتخاذ تصمیمات کاملاً سیاسی در بیشتر حوزهها شده است. با توجه به شرایط ویژه در غرب آسیا، در حوزه اقتصادی به ویژه بازار نفت و اوپک، بیشترین تأثیر را از این تصمیمات سیاسی داشتهاند.
برخی از کشورهای منطقه از جمله عربستان، به دنبال تشدید اختلافات بر سر مسائل منطقهای و ضربه زدن به اقتصاد ایران و روسیه و نیز حفظ قدرت لابیگری خود در آمریکا، سیاست کاهش قیمت نفت را دنبال میکند.
همواره عوامل مختلفی در کاهش قیمت نفت مؤثر بودهاند. تسریع بحران مالی آمریکا در اروپا، رکود اقتصادی چین، و افزایش سرمایه گذاری در انرژیهای پاک و کاهش نیاز به انرژی در سطح جهان در طرف تقاضا مهمترین عوامل کاهنده قیمت نفت بودهاند؛ در طرف عرضه نیز، توجیه اقتصادی پیدا کردن تولید نفت شیل (که هزینههای استخراجی آن بین 60 تا 80 دلار برآورد میشود)، افزایش ارزش دلار در مقابل سایر ارزها، ورود ایران به بازار نفت بعد از اجرای توافق هستهای در طرف عرضه مهمترین عوامل برای افزایش تولید و کاهش قیمت نفت بودهاند.
در کنار عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی نیز در کاهش قیمت اثر گذار بودهاند، تغییر سیاست هستهای ایران، کاهش انسجام بین اعضای اوپک، تغییر نگاه آمریکا از غرب آسیا به شرق آسیا، کم اثر بودن تحریمهای اقتصادی علیه روسیه بر بازارهای بین المللی نفت و گاز، عدم کاهش تولید نفت در عراق بعد از ظهور گروه تروریستی داعش از دیگر عوامل مؤثر در کاهش قیمت نفت خام بودهاند.
انگیزههای عربستان برای کاهش قیمت نفت
سیاستهای نفتی عربستان به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت خام که دومین ذخایر نفت خام جهان را نیز در اختیار دارد، همیشه بر مبنای رهبری بازار بوده است لذا از گذشته نیز بر قوانین اوپک و میزان سهمیه تعیین شده برای هر یک از اعضا آن پایبند نبوده است.
هر چند بعد از انجام توافق هستهای درآمدهای نفتی کاهش یافت ، اما میزان صادرات نفت خام ایران به مصرف کنندگان عمده آسیایی (چین، ژاپن، کره جنوبی)، افزایش داشته است. آمارهای دولتی و شرکت ملی کشتیرانی نشان میدهند، خرید نفت ژاپن 28 درصد، هند 63 درصد، و واردات کره جنوبی بیش از 2 برابر رشد داشته است. در حالی محمولههای تحویلی به چین تنها 2.5 درصد افزایش داشته است.
همچنین روسیه به لطف خط لوله شرق سیبری- اقیانوس آرام که توسط چین ساخته شده است در طی سالهای گذشته توانسته سهم خود را از واردات نفت خام چین افزایش دهد. آمار گمرک چین برای نیمه اول سال 2016 نشان میدهد، روسیه و عربستان هر کدام 14 درصد از سهم واردات نفت چین را بر عهده داشتهاند. این آمار در مقایسه با سال قبل، 15 درصد سهم عربستان در برابر 13 درصد سهم روسیه بوده، که برای سال 2014، این نسبت 16 به 11 درصد به نفع عربستان بوده است.
عوامل مذکور موجب کاهش سهم عربستان از بازار واردات نفت خام چین شده و لذا انگیزههای این کشور برای افزایش تولید و باز پسگیری بازار را به شدت افزایش داده است. به طور کلی مهمترین انگیزههای عربستان در دو بعد اقتصادی و سیاسی برای کاهش قیمت نفت به صورت زیر تقسیم بندی میشوند:
مهمترین انگیزههای اقتصادی:
- رهبری بازار نفت: عربستان به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت جهان، این حق را برای خود قائل است که به جای پیروی از مدل سهمیه بندی شده اوپک، مدل رهبری بازار را اجرایی کند. به طوری که این کشور بیشترین حد تولید را داشته باشد و بقیه تقاضای بازار توسط کشورهای دیگر تأمین شود، یعنی رقابت برای دریافت باقی مانده سهم بازار در بین سایر تولید کنندگان برقرار شود.
- رقابت با نفت شیل: بالا بودن قیمت نفت، استخراج و تولید نفت شیل را دارای توجیه اقتصادی میکند، و همین امر باعث ورود آمریکا به جمع کشورهای صادر کننده نفت میشود، که مسلما به ضرر کشورهای تولید کننده نفت خصوصاً عربستان خواهد شد.
- فشار بر تشکیل اوپک گازی: بالا بودن قیمت نفت خام، این فرصت را برای کشورهایی مانند ایران، روسیه و قطر فراهم میکند، تا با تشکیل و تقویت اوپک گازی ضمن صادرات آن برای کشورهای مختلف قدرت چانه زنی و سهم خود را در بازار انرژی جهان افزایش دهند. بر همین اساس عربستان در تلاش است تا با کاهش قیمت نفت این روند را طولانیتر کند. همچنین با زیر سوال رفتن موفقیت کارتل نفت، تشکیل کارتلی دیگر و رقیب برای نفت با محدودیت مواجه خواهد شد که قطعاً به نفع عربستان خواهند بود.
- کاهش سرمایه گذاریها در صنایع انرژی پاک: بالا بودن قیمت نفت، انگیزهها برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی را تقویت میکند. البته مشکلات گوناگون زیست محیطی مانند تغییرات اقلیمی همواره محرک کاهش وابستگی به نفت بوده است، اما بالا بودن آن میتواند روند کاهش وابستگی را سرعت ببخشد. لذا عربستان در این شرایط میتواند علاوه بر کند کردن حرکت به سمت انرژیهای پاک فرصت خود را برای کاهش وابستگی به نفت را افزایش دهد. عربستان در تأمین انرژی خود برنامهریزی زیادی در زمینههای انرژی پاک داشته است هر چند بسیاری از کارشناسان این برنامهها را بلند پروازانه و خارج از توان این کشور میدانند، اما این کشور تصمیم دارد تا سال 2040، میزان سرمایه گذاری خود در انرژیهای تجدید پذیر را به 100 میلیارد دلار افزایش دهد .
مهمترین انگیزههای سیاسی:
- اختلاف با ایران و روسیه: عربستان به دلایل مختلف منطقهای که چالشهای بزرگی را با ایران و روسیه داشته است، به دنبال ضربه زدن به اقتصاد این کشورها و تغییر رفتار آنها، از سلاح نفت بهره برد؛ تجربهای که قبلا از این سیاست در قبال کشورهای غربی و نیز شوروی سابق بهره برده است. سیاستهای نفتی عربستان در فروپاشی شوروی به اندازه موثر بوده است که یگور گایدار، مشاور اقتصادی بوریس یلتسین، رئیسجمهوری پیشین روسیه، در کتاب خود با عنوان «فروپاشی یک امپراتوری: درسهایی برای روسیه مدرن» مینویسد: «نقطه آغاز پایان اتحاد جماهیر شوروی وقتی بود که عربستان تصمیم گرفت تا در سال 1985 از سیاست افزایش قیمت نفت حمایت نکند» .
- افزایش نفوذ در شرق آسیا: توافق هستهای صورت گرفته بین ایران و آمریکا هرچند که انتظارات ایران را برآورد نکرده است، اما فشارهای زیادی را بر کشورهای منطقه خصوصاً عربستان وارد کرد، بر همین اساس عربستان با افزایش تولید نفت و کاهش قیمت آن علاوه بر تقویت موضع چین (به عنوان رقیب اقتصادی آمریکا) از طریق کاهش قیمت نفت و تأمین انرژی ارزانتر برای آن، حوزه نفوذ خود را تا شرق آسیا افزایش میدهد.
- کاهش قدرت لابیگری: افزایش قیمت نفت علاوه بر توجیه پذیر کردن تولید نفت شیل در آمریکا، سرعت کاهش وابستگی به انرژیهای فسیلی در جهان خصوصاً غرب را افزایش میدهد، و همین موضوع میتواند قدرت نفوذ و لابیگری عربستان بر سایر کشورهای وارد کننده نفت را کاهش دهد.
- گسترش روابط با اتحادیه اورپا: رکود اقتصادی در اروپا قدرت و برخی بحرانهای دیگر مانند بحران مهاجران، بحران مالی یونان و خروج بریتانیا وضعیت این اتحادیه را در مقابل آمریکا را به شدت تضعیف کرده است . هر چند رکود این کشورها از دلایل کاهش قیمت نفت بوده، اما کاهش قیمت انرژی در دوران رکود میتواند به عنوان یک شوک عرضه مثبت برای اقتصاد این کشورها محسوب گردد. به همین دلیل عربستان با پیشنهاد افزایش تولید به دنبال تقویت روابط خود با این اتحادیه است.
عربستان به دنبال تسخیر بازار شرق آسیا
تحریمهای اقتصادی علیه ایران و مشکلات ناشی از آن و در ادامه توافق هستهای با غرب فرصتی را برای عربستان ایجاد کرد که سیاستهای نفتی را در پیش بگیرد که بتواند خود را به عنوان مهمترین و با ثباتترین کشور در تأمین انرژی معرفی کند.
هر چند انتظارات ایران از برجام برآورده نشده است، اما ورود ایران به بازار نفت باعث کاهش سهم عربستان از بازار نفت شده است، لذا همین امر سیاست کاهش قیمت نفت و تداوم فشار بر رقبا را تداوم بخشیده است.
- شرکت آرامکو، بزرگترین صادر کننده نفت جهان قیمت نفت سبک خود برای عرضه در بازار آسیا را به بیشترین میزان در 10 ماه گذشته کاهش داد و نشان داد که ریاض برنامهای برای عقب نشینی در برابر تلاشهای ایران به منظور گرفتن سهم بیشتر از بازار ندارد. شرکت نفت دولتی عربستان اعلام کرد، محمولههای نفت سبک خود در بازار آسیا را در ماه سپتامبر یک دلار و 10 سنت ارزانتر از شاخص منطقهای آسیا به فروش خواهد رساند. این رقم یک دلار و 30 سنت پایین تر از قیمت ماه اوت بود و بیشترین کاهش از ماه نوامبر تاکنون به شمار میرفت. در حالی که انتظارها این بود که آرامکو تنها یک دلار قیمت نفت خود را پایین بیاورد.
- عربستان برای پیگیری رقابت بر سر افزایش سهم بازار نفت و نیز تقویت روابط دو جانبه، مخازن ذخیرهای در ژاپن و چین به عنوان بزرگترین خریداران آسیایی نفت خود، به طور همزمان توسعه میدهد. بزرگترین صادرکننده نفت جهان، میزان ظرفیت ذخیرهای خود را در جزایر اوکیناوای ژاپن افزایش میدهد. شرکت دولتی تولید کننده نفت آرامکو، برای پروژههای ذخیره سازی نفت خام تجاری در چین برای کمک به واردات نفت خام از عربستان وارد مذاکره شده است. سرمایه گذاری در پالایشگاههای نفت و گسترش ذخایر راهبردی به عربستان کمک میکند، در طول حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی، بهترین عکس العمل را نسبت به سایر رقبای خود داشته باشد.
نزدیکی، ذخایر نفت به خریداران این امکان را برای تولید کننده میدهد که بالاترین انعطاف پذیری را در مقابل شوکهای تقاضای محلی داشته باشد، همچنین کمک میکند، به عنوان یک تأمین کننده قابل اعتماد در مواقع اضطراری عمل نماید. این امر ممکن است عربستان را که به دنبال تقویت سهم بازاری خود است، در شرایطی که قیمت نفت به نصف کاهش یافته و تعداد خریداران نیز کاهش یافته است، کمک کند. عربستان اخیراً با افزایش ذخایر خود در ژاپن به دنبال افزایش فروش خود به کشور چین است، تا با نزدیک کردن ذخایر راهبردی خود به این کشور میزان صادرات خود را در سطح مطمئنی نگه دارد.
کشور ژاپن صد در صد نیازهای نفتی خود را وارد میکند. این کشور به تازگی اجازه ساخت ذخایر راهبردی را به عربستان داده است که هدف از ساخت آنها فروش نفت در مواقع اضطراری است. عربستان در نظر دارد ذخایر خود در اوکیناوای ژاپن را، 2 میلیون بشکه افزایش دهد. ظرفیت فعلی این ذخایر برابر 6 میلیون 29هزار بشکه میباشد. همچنین به این کشور در پی توافق ابوظبی، اجازه داده شده است؛ به میزان یک میلیون کیلو لیتر (1 میلیارد لیتر) نفت خام در استان کاگوشیما در جنوب غربی ژاپن ذخیره نماید. عربستان بزرگترین تأمین کننده نفت خام ژاپن، توانسته است در سال 2015، 65 میلیون کیلو لیتر نفت خام معادل 33.5 درصد از مصرف کشور ژاپن را تأمین کند.
- مخالفت با طرح فریز نفتی که عمدهی کشورهای تولید کننده نفت از جمله ونزوئلا، عراق و روسیه نیز موافق آن هستند، از سیاستهای دیگر عربستان بوده است. در حاشیههای نشست گروه 20 در سال 2016 نیز مذاکرات بین دو کشور روسیه و عربستان به عنوان بزرگترین تولید کنندگان نفت در جهان با چالشهایی رو به رو شده است که امیدها برای افزایش قیمت نفت در آینده نزدیک را کمرنگتر کرده است.
نتیجه گیری
عوامل یاد شده هر کدام در کاهش قیمت نفت موثر بودهاند سیاستهای نفتی عربستان برای وارد آوردن فشار بر ایران و روسیه و افزایش توان تأثیر گذاری ولو اندک بر حاکمان آمریکا جزو مهمترین دلایل آن بوده است، سیاستی که به تعبیر بسیاری از کارشناسان به «جنگ نفتی» یاد میشود. چرا که تحریم نفتی غرب در سال 1973 و سیاستهای نفتی عربستان علیه شوروی در سال 1985 مؤثر بودن این سلاح را به خوبی نشان داده است.
کاهش قیمت نفت باعث افزایش فشار اقتصادی به عربستان شده است، به طوری که این کشور مجبور شد، بخشی از سهام بزرگترین شرکت نفتی خود آرامکو را در چین به فروش برساند. هر چند دولت عربستان اظهار داشته است این تصمیم را در راستای انجام اصلاحات اقتصادی اتخاذ کرده اما به تحلیل برخی از کارشناسان کاهش قیمت نفت و افزایش هزینههای جنگ یمن یکی از مهمترین دلایل این تصمیم بوده است .
با توجه به تمامی موارد ذکر شده آنچه مسلم به نظر میرسد این است که انسجام کشورهای اوپک مثل گذشته نیست، عدم موفقیت این سازمان در توافق بر سر میزان تولید و نیز برگذاری نشست دو جانبه بین عربستان و روسیه در حاشیه G20 برای تعین سقف تولید و حضور تولیدکنندگان غیر اوپک در تصمیمات آن حکایت از این موضوع دارد. درجه آسیبپذیری اقتصاد کشورهای صادر کننده نفت از کاهش قیمت آن متفاوت است، افزایش هزینههای جنگ یمن، فشار کشورهای عضو و غیر عضو اوپک مبنی بر کاهش میزان تولید و عدم تمایل کشورها برای واردات انرژی از یک کشور خاص خصوصاً بعد از مشاهده وابستگی کشورهای اروپایی، اوکراین و ترکیه، به انرژی روسیه؛ ادامه این سیاست را برای عربستان بسیار پر هزینهتر خواهد کرد.