سعید عزیزی حافظ قرآن، دکترای ادیان و عرفان و پژوهشگر حوزه روانشناسی و تربیت کودک در نشست «سبک زندگی اسلامی» که در سازمان بسیج جامعه زنان کشور برگزار شد در خصوص تفاوت هوش هیجانی(EQ) و هوش شناختی(IQ) در کودکان گفت: هوش هیجانی همان قدرت کنترل و مدیریت هیجانات، احساسات و عواطف خود و دیگران است که به روابط اجتماعی می انجامد اما هوش شناختی مربوط به قدرت حافظه است، به طور مثال کسی که بسیار مهربان است و یا اصلا مهربان نیست، هوش هیجانی بالایی ندارد و یا کسی که زود عاشق می شود و در مقابل آن کسی که اصلا عاشق نمی شود، این دو نفر نیز هوش هیجانی پایینی دارند.
وی افزود: در نسل قدیم چون اکثریت افراد جامعه ایرانی دارای هوش هیجانی بالایی بودند هوش شناختی مهمتر بود و به همین خاطر روابط اجتماعی خوبی داشته باشد مورد توجه قرار می گیرد.
این پژوهشگر در خصوص علل موثر بر هوش هیجانی گفت: هرچه تعداد فرزندان یک خانواده کمتر باشد، هوش هیجانی این افراد نیز کمتر خواهد بود و بر همین اساس در برخی از کشورهای اروپایی و آمریکایی اگر دانش آموزی از خانواده ای با تعداد فرزندان کم باشد، غیرمعمولی شناخته می شود و باید برای ادامه تحصیل به مدارس غیردولتی که سطح پایین تری نسبت به مدارس دولتی دارند، برود.
از هر 100 نفر تنها 3 نفر بیش فعالند
عزیزی در خصوص بیماری «بیش فعالی» نیز گفت: از هر 100 نفر تنها 3 نفر بیماری بیش فعالی را دارند اما متاسفانه در کشور ما اکثر افراد در مواجه با کودکی که تحرک و جنب و جوش زیاد دارد سریع برچسب بیش فعالی را به وی می زنند و دکتر هم بدون انجام تست های مختلف و دقیق روانشناسی مانند تست هوش و رفتارسنجی انواع ویتامین ها را به او تجویز می کند که این بزرگترین سم برای کودک است.
وی افزود: عدم تمرکز کودکان در غرب به انرژی مازاد آپارتمانی معروف است که منجر به بلوغ زودرس و پرخاشگری شدید می شود و راه حل مفید برای پسرها که تحرک زیادی لازم دارند شرکت در ورزش هایی مانند شنا، دومیدانی و یا دوچرخه سواری است و در مرحله بعد ورزش های رزمی مانند تکواندو و کاراته مفید است و پس از آن شرکت در ورزش های جمعی مانند فوتبال و والیبال برای تعدیل این انرژی مازاد مفید است.
این حافظ قرآن با بیان این مطلب که تعداد فرزندان بالا از نظر تربیتی اثبات شده است، گفت: در اروپا معتقدند که فرزند اول درون گرا، دومی برون گرا و سومین فرزند حالت بینابینی بین درون گرایی و برون گرایی را داراست که باعث تعادل رفتاری بین دو فرزند دیگر نیز می شود اما در آمریکا معتقدند که 4 فرزند اول خانواده همین حالت درون گرایی و برون گرایی را دارا هستند و فرزند پنجم خانواده به این حالت تعادل می رسد و بر اساس فرزند اول و سوم با هم سازگاری دارند.
وی در خصوص رفتار افراد برون گرا گفت: این افراد کلی نگر بوده، قدرت ریسک پذیری بالایی دارند، شاد، خونسرد و جمع گرایند ولی با اینکه عدم تمرکز زیادی دارند به جهت بالابودن اعتماد به نفس اگر مشکلی برای این افراد پیش بیاید، از پس حل آن بر می آیند.
این کارشناس افزود: در مقابل افراد درون گرا حساس، زودرنج، محتاط، جزئی نگر، دقیق و فردگرا هستند و در زمانی که میخواهند مطلبی را بخوانند باید اتاق ساکت و آرام باشد و در این صورت نیز ممکن است که هر صفحه را چند بار بخوانند تا متوجه بشوند، زیرا به دلیل استرس بالای درون گراهاست.
وی در خصوص اختلافات میان کودکان نیز گفت: درگیری به صورت روزی 3 تا 11 بار بین فرزندان طبیعی است و اگر کمتر باشد این مشکل دار است ولی درگیری انواع مختلف دارد، دختران بیشتر درگیری گفتاری دارند و پسرها فیزیکی و خواهر و برادر با هم درگیری و برخوردهای رفتاری دارند اما نکته قابل توجه والدین این است که این گونه از بچه ها بیرون از منزل افراد سازگاری خواهند بود.
والدین نباید در درگیری کودکان دخالت کنند
عزیزی با اشاره به نحوه رفتار صحیح والدین در برخورد با کودکانی که با هم منازعه دارند گفت: در زمان درگیری والدین نباید دخالت کنند و فقط باید نقش نظارت را داشته باشند تا آسیبی در درگیری ها متوجه کودکان نشود، پس از دعوا نیز نقش قاضی ای که حکم نمی دهد را بازی کنند، یعنی از فرزندان اگر فرزندان به سراغشان آمدند بخواهند که ماجرا را از زبان خودشان نقل کنند ولی در نهایت حکم ندهند و قضاوت نکنند و مرحله آخر این است که بین بچه ها کسی را مقصر معرفی نکنند و آنها را با هم مقایسه نکنند.
وی با تاکید بر اثرات مثبت داشتن فرزندان زیاد در تربیت صحیح آنها یادآور شد که بهترین فاصله سنی بین فرزندان 2 تا 4 سال است و اگر والدین در نحوه رفتار با فرزندان به نکات روانشناسی اسلامی دقت کنند انسان های موفقی را تحویل جامعه خواهند داد.
این کارشناس حوزه سبک زندگی اسلامی در خصوص رشته های تحصیلی افراد درون گرا و برون گرا گفت: افراد درون گرا در رشته هایی که نیازمند به فکر و تمرکز عمیق است مانند مهندسی نرم افزار، الکترونیک، عمران، گرافیک، طراحی، نقاشی، ادبیات، پزشکی تخصصی و به طور کلی رشته هایی که نیازمند تخصص است اما افراد برون گرا در رشته های سطحی و کلی که با جمع سر و کار دارد مانند وکالت، حقوق، بازیگری، تدریس و تبلیغ موفقند.
عزیزی در پایان تصریح کرد: اوج نمود تیپ شخصیتی افراد سن بین 18 تا 21 سال است که در سن 22 تا 40 سالگی این حالت تعدیل می شود و برای ازدواج باید حتما این ویژگی های شخصیتی مورد نظر باشد و تیپ های شخصیتی باید شبیه به هم باشد.