اظهارات جناب آقای دکتر عباس عراقچی معاون وزیر خارجه دولت یازدهم در رابطه با اظهارات آقای سیف و مصادره 2 میلیارد دلار از دارایی های ایران، نکات بسیار مهمی در دل دارد که نوعی آشفتگی گفتمانی در سیاست خارجی دولت یازدهم و استیصال از وضع امروز برجام را به نمایش می گذارد. خطر بزرگ اما این است که این استیصال، که با تلاش برای حفظ حیات تنها حاصل عمر دولت یازدهم یعنی برجام توامان است، موجب شود دولت ضمن اعتقادی که به جایگاه کدخدایی آمریکا دارد، برای مقابله با فشار مطالبات داخلی، نوعی «دیپلماسی التماسی» در خارج را در دستور کار گذاشته و روز به روز بر خسارات غیرهستهای برجام بیفزاید. این است که در شرایط کنونی، نهادی چون مجلس که به دلایل متعدد و غیرمعقول، سکوت پیشه کرده است، باید وارد فاز یاری و البته مدیریت قانونی دولت شود.
1- برادر عزیزم جناب آقای عراقچی گفتهاند اقدام آمریکا در مصادره 2 میلیارد دلار اموال بانک مرکزی «دقیقا خلاف قواعد حقوق بینالملل است و به تعبیری میتوان آن را یک راهزنی بینالمللی دانست. این مبلغ متعلق به بانک مرکزی است و از مصونیت بینالمللی برخوردار است. به شیوهای کاملا غیرحقوقی و خلاف قوانین بینالمللی داراییهای ایران را مصادره کرده و در حقیقت به سرقت بردهاند». اینکه تصویر آمریکا در ذهن دولتمردان آقای روحانی واقعیتر شده و از «کدخدای مودب و باهوش» به «راهزن و سارق بینالمللی» تغییر کرده است، خود یک دستاورد بزرگ است. اما متاسفانه، همانگونه که در ادامه توضیح خواهیم داد، هنوز نه نگاه آسیبشناسانه به توافق هستهای بر مبنای این تصویر جدید دوستان دولت از آمریکا دیده میشود و نه برخورد فعلی این عزیزان با واشنگتن، رفتاری در خور یک راهزن و سارق است. تعریف «کدخدای مودب و باهوش» از آمریکاست که همچنان به رفتار عملی دولت جهت می دهد.
2- نکته دیگری که در صحبت های آقای عراقچی هست و به نوعی ادامه راهبرد «ماله کشی روی جنایات آمریکا» با هدف حفظ برجام محسوب می شود، تلاش برای توجیه این راهزنی آمریکاست. ایشان تلاش کردهاند ثابت کنند مصادره 2 میلیارد دلار مربوط به یک پرونده قدیمی است، لذا ارتباطی به برجام ندارد و در نتیجه آمریکا را تبرئه نمایند. سوال باید کرد که اگر مصادره 2 میلیارد دلار مربوط به قبل از برجام است و ارتباطی به آن ندارد، حکم به مصادره 21 میلیارد دلار از داراییهای کشور بابت ادعای مضحک دست داشتن ایران در حوادث 11 سپتامبر نیز مربوط به قبل از برجام است یا چند روز پس از اجرای برجام صادر شده است؟ تحریمهای جدیدی که پس از اجرای برجام وضع شده است چطور؟ دوستان ما در دولت یقین بدانند تا زمانی که به بند 2 از ماده 3 نامه رهبر معظم انقلاب درباره اجرای برجام عمل نکنند(در سراسر دوره هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند 3 مصوّبه مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند)، این تحریمهای جدید و مصادرهها ادامه خواهد یافت. مصادره، صدها برابر بدتر از وضع تحریم است؛ چه، دزدی، تصاحب پول نقد است و قابل دور زدن هم نیست. دولت آقای روحانی مطمئن باشد به جای تنظیم برنامه گفت و گوی ویژه برای دکتر عراقچی و توجیه تحریم های پسابرجامی، اگر به این دستور رهبر انقلاب عمل کند، هیچ تحریم جدیدی وضع نخواهد شد و منافع اقتصادی مورد انتظار از برجام نیز حاصل خواهد شد. و اگر عمل نکند، نه تنها در مقابل ملت به دلیل دستاوردهای هیچ سرافکنده خواهد شد، بلکه در آینده ای نه چندان دور باید بابت این قانون شکنیهای پی در پی نیز پاسخگو باشد.
3- آقای عراقچی گفتهاند «من از کسانی که این موضوع را ارزیابی میکنند و به این اقدام اعتراض میکنند درخواست دارم که از برجام توقع دوستی ایران با آمریکا را نداشته باشند». اساسا راهزن با کسی رابطه دوستی برقرار نمیکند. با راهزن نمیتوان معامله برد-برد انجام داد. عبارت «برد-برد» شاید در چنین معاملهای به کار رود، اما نه توصیف ماحصل، که صدای فریاد اعتراض مالباخته است که «برد، برد...»! راهزن، با تقدیم بخشی از داشتههایتان نیز از شما راضی نخواهد شد. راهزن شما را ضعیف میخواهد تا بر قدرت نسبیاش افزوده شود و تا تمام داراییتان را به تاراج نبرد، رهایتان نخواهد کرد. راهزن، خیر و صلاح شما و رفاه و خوشبختی ملت شما را نمیخواهد، بلکه صرفا چشم طمع به ثروت این کاروان دارد. کسی در ایران از برجام انتظار دوستی از آمریکا را ندارد. در آمریکا نیز در دوره پسابرجام، یاوهگوییها علیه جمهوری اسلامی بیشتر شده و کمتر نشده است. این آقای دکتر ظریف است که در خاک آمریکا، وزیر خارجه راهزن را در مقابل پرچم جمهوری اسلامی قرار می دهد و خود در مقابل پرچم راهزن میایستد تا با آن اظهار دوستی کند؛ پرچمی که همواره در جشن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و هر راهپیمایی مرتبط با غیرت و استقلال و آزادی و باورهای دینی این ملت، به آتش کشیده شده است. لذا مخاطب این بخش از سخنان دکتر عراقچی، کسی جز دکتر ظریف نمیتواند باشد.
4- طنز به یادماندنی در اظهارات اخیر دکتر عراقچی این است که با اشاره به عبارت توصیفی «تقریبا هیچ» آقای سیف درباره ماحصل برجام، گفتهاند «اینکه رئیس محترم بانک مرکزی در حاشیه اجلاس صندوق بینالمللی پول، خطاب به مخاطبین آمریکایی صحبتهایی را مطرح کردهاند برای آن بوده که مشکلات موجود زودتر و سریعتر حل شود. این سخنان را باید در قالب مخاطبین آن نگاه کرد. در حقیقت در حال پیشبرد دیپلماسی بانکی کشور بودند. در دیپلماسی باید توجه داشت که مخاطب دیپلمات، طرف خارجی است و این را با مخاطبین داخلی نباید اشتباه گرفت». یحتمل منظور آقای عراقچی این است که اظهارات آقای سیف درباره اینکه چیزی از برجام عاید ایران نشده، نوعی «اعمال فشار» بوده و از نظر روانی تاثیر بسیار زیادی روی آمریکاییها گذاشته و ناراحت و غمگینشان کرده و لذا این روزهاست که این «دیپلماسی التماسی» اثر کرده و باعث شود آنها به برجام عمل کنند. آقای عراقچی ظاهرا فراموش کردهاند که یکی از مباحث اصلی که در جلسات استماع کنگره در جریان مذاکرات مطرح میشد، این بود که این توافق نباید باعث تقویت ایران شود. وندی شرمن در موردی صریحا گفت که می توانید عنوان هسته ای را از تحریم ها بردارید و تحت عناوین دیگری همانها را وضع کنید. این است که اظهارات آقای سیف بیش از اینکه راهزنان آمریکایی را ناراحت کرده باشد، موجب خوشحالی آنان شده و به نوعی سند افتخار مذاکرهکنندگان آمریکایی است! همین «دیپلماسی التماسی» خود شاهد دیگری است بر این مدعا که هرچند در عالم نظر، تصویر آمریکا در نظر دولت آقای روحانی از «کدخدای مودب و باهوش» به «راهزن» تغییر کرده، اما اولا با واقعیت آمریکا یعنی «شیطان بزرگ» هنوز فاصله دارد و ثانیا، همین نظریه راهزن، از آسمان نظر به عرصه عمل پایین نیامده است. شاعر گفت «اظهار عجز بر در ظالم روا مدار/ اشک کباب مایه طغیان آتش است».
نکته آخر اینکه خوب است اعضای تیم هستهای و مرکزیت و ستاد دولت یازدهم، بر مبنای همین نگاه حداقلی «راهزن»، متن برجام را آسیب شناسی کنند. ببینند از اعتمادی که به راهزن کردهاند و فی المثل پذیرفتهاند ابتدا همه تعهدات خود را انجام دهند و سپس نوبت راهزن فرا برسد، یا در همان متن بدون پشتوانه، قبول کرده اند که آمریکا در موارد بسیار مهم به جای عبارت «تعهد می دهد»، بنویسد «تلاش خواهد کرد»، یا زیر بار تعلیق به جای لغو تحریم ها رفتهاند، از خطوط قرمز رهبر انقلاب عدول کرده و با صدای بلند در مجلس رعایت آنها را افتخار خود دانستهاند، چه خساراتی متوجه کشور شده است؟ از اعتمادی که به راهزن شد، چه محصولی برداشت شده است؟ دولت محترم باید این سنت الهی در کلام حضرت امام خمینی(ره) را در مواجهه با آمریکا الگوی خویش قرار دهد؛ که اگر اینگونه شد، هم دستاوردهای مادی عاید ملت شده و جلو انباشت خسارات گرفته میشود، و هم خود دولت بهعنوان یک جریان سیاسی در کشور موفق و محبوب خواهد شد: «وقتى که شما خودتان مهیّا شدید براى اینکه زیر بار ظلم بروید، ظالم پیدا میشود، این سبب میشود که ظالم پیدا بشود. هرچه بیشتر ما خضوع بکنیم براى ظالم، ظالم بیشتر فشار میآورد. وقتى که مهیا بشویم براى جلوگیرى از ظالم، ظالم عقب مینشیند. هرچه زیادتر فشار بیاورید، او عقبتر مینشیند. یک قدم شما که عقب بنشینید، او جلو میآید. یک قدم شما جلو بروید، او عقب میرود. این سنت الهى است».