افزایش آسیبهای اجتماعی در بین نوجوانان یکی از خطراتی است که جامعه شناسان و روانشناسان نسبت به آن هشدار میدهند و در تحقیقاتی که اخیراً منتشر شده برخی آسیبهای اجتماعی از جمله گرایش به مصرف سیگار و قلیان، ارتباط با جنس مخالف و کتک کاری در بیرون از خانه، همهگیرترین رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان گزارش شده است.
اگرچه آسیبهای اجتماعی از جامعه به مدارس وارد میشود اما برای امن ماندن محیط مدارس و مراقبت از دانش آموزان در برابر آسیبهای اجتماعی نیاز به برنامهریزیهای کوتاه مدت و دراز مدت و اجرای برنامههای آموزشی ویژه نوجوانان است و در این رابطه آموزش و پرورش نقش کلیدی دارد هرچند نمیتوان ضرورت همکاری سایرنهادها با دستگاه تعلیم و تربیت برای واکسیناسیون دانش آموزان در برابر آسیبهای اجتماعی است.
اعتیاد یکی از آسیبهای اجتماعی مهم در جامعه دانشآموزی است و آنگونه که مسئولان ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام میکنند، یک درصد از دانشآموزان اعتیاد دارند.
ابتلا به اعتیاد در میان دانشآموزانی که یکی از اعضای خانوادهشان معتاد است یا در محیطهای پرخطر زندگی میکنند دو چندان است در همین رابطه ارائه آموزشهای خاص به دانش آموزان و خانوادهها ضروری است.
دفتر مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی وزارت آموزشوپرورش محتوایی را تحت عنوان « پیشگیری از اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در مدارس » منتشر کرده و نسخهای از آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است تا خانوادهها از شیوههای مصون سازی فرزندانشان مطلع شوند.
آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر یکی از دغدغههای مهم در حوزه تعلیم و تربیت است که بی توجهی به آن میتواند تلاشهای نهاد مدرسه را جهت بههنجارسازی تربیتی کودکان و نوجوانان با چالش روبرو کرده و دچار شکست کند.
از سوی دیگر عوامل مخاطره آمیزی که سلامت روانی-اجتماعی دانش آموزان را تهدید میکند، گسترش پیدا کردهاند که این خطرآفرینی با نفوذ رسانهها، گرایش به رفتارهای پرخطری همچون دخانیات، سوءمصرف مواد و خشونت را بیش از گذشته کرده است. در چنین شرایطی برنامه ریزی و اجرای فعالیتهای پیشگیرانه و توانمندساز جهت مصونیت بخشی دانش آموزان در برابر آسیبهای اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که اقدامات آموزش و پرورش در زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی زمانی کارامد و موثر است که رصد، تبیین و تحلیل عوامل سبب ساز آسیبهای اجتماعی، هم افزایی ظرفیتها برای پوشش حداکثری جامعه هدف، تعیین سیاستهای یکپارچه جهت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و رویدادهای مختلف تهدید کننده دانش آموزان، مداخله به موقع در جهت کاهش عوامل مخاطره آمیز و استقرار نظام مراقبت اجتماعی در مدارس رعایت شود.
در بین آسیبهای اجتماعی رفتارهای پرخطر به دلیل ویژگیهای سنی کودکان و نوجوانان نیاز به توجه بیشتری دارند. تحلیلهای مختلفی در مورد عوامل خطرپذیری نوجوانان از جمله در زمینه گرایش به مصرف مواد ارائه میشود که میتوان به عوامل روانی-عاطفی از قبیل افسردگی، استرس، کمتوجهی و کمبود عاطفی و تحقیر شدن، عوامل خانوادگی از جمله بدسرپرستی و جدایی والدین، عوامل تحصیلی از جمله افت تحصیلی و سابقه فرار از مدرسه، عوامل نوپدید از جمله تأثیرپذیری از رسانهها و بازیهای رایانهای و عوامل ناشی از تجربه رفتارهای پرخطر از جمله تجربه حداقل یک بار گرایش به رفتارهای پرخطر هرچند به صورت سرگرمی و تفریح اشاره کرد.
نکتهای که حائز اهمیت است و در تحلیلها کمتر به آن اشاره میشود متغییر مهم سبک زندگی است. میتوان گفت که باید در کنار تحلیلهای موجود در رابطه با دلایل خطرپذیری نوجوانان توجه ویژهای نیز به موضوع سبک زندگی آنها داشته باشیم.
متغیر سبک زندگی شامل طیفی از اولویتها، نگرشها، عادتها و رفتارها از جمله در زمینه رفتارهای فراغتی، مصرف کالاهای فرهنگی، الگوی پوشش و شیوههای زندگی روزمره است که روز به روز بر وزن و اهمیت آن بر گرایشهای مخاطره آمیز نوجوانان افزوده میشود.
برخی نوجوانان ممکن است از وضعیت خوبی در زمینه شاخصهای روانی و اجتماعی برخوردار باشند اما به دلیل وضعیت سبک زندگیشان دچار مخاطره میشوند به عنوان مثال نوجوان ممکن است از نظر درسی و تحصیلی وضعیت مطلوبی داشته باشد، وضعیت بهداشت روانی وی خوب باشد و از نظر محیط زندگی نیز وضعیت مناسبی داشته باشد. اما از نظر رفتار فراغتی یا نوع مصرف کالاهای فرهنگی که از متغیرهای سبک زندگی هستند دارای گرایش مخاطره آمیز باشد که این توجه ویژه والدین را میطلبد.
راهکارهای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در بین نوجوانان
در کشورهای مختلف در زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی برنامههای مختلفی اجرا میشود و نتایج ارزیابی بین المللی بر روی چند نکته تأکید میکنند. نخست اینکه بهتر است به تناسب ویژگیهای رشد کودکان مهارتهای لازم برای خود مراقبتی را به آنها بیاموزیم که میتواند شامل آموزش مهارتهای شخصی و اجتماعی باشد. نکته دوم اهمیت فرزندپروری است که بسیار به آن تأکید شده و نکته سوم اهمیت توجه به آموزش خودمراقبتی در دوره کودکی است.
برای تمام کودکان و نوجوانان باید سطحی از آموزشها و مهارتها درنظر گرفته شود به عنوان مثال تا سن 5 سالگی باید مهارتهای افزایش تعلق و دلبستگی، مهارتهای اجتماعی و خودکنترلی، یادگیری عاطفی، تصمیم گیری و آماده سازی تحصیلی، از 6تا 11 سالگی مهارتهای اجتماعی و خودکنترلی، احساس تعلق به مدرسه، مدیریت رفتار، آگاهی و سواد رسانهای و شناخت پیامدهای رفتارهای پرخطر، از 12تا 15 سالگی، مهارتهای اصلاح نگرش در مورد شیوع مصرف دخانیات و مواد، مهارت امتناع و نه گفتن، موفقیت تحصیلی، مهارتهای ارتباطی خانوادگی و همسالان و شناخت پیامدهای رفتارهای پرخطر و از 16تا 17 سالگی مهارتهای تقویت و افزایش انگیزه، مقابله با استرس، مهارتهای ارتباطی و خودکنترلی و مهارتهای شغلی و حرفهای ارائه شود.
در این رابطه خانوادهها نیز نقش مهمی را برعهده دارند که میتوان به این مواد اشاره کرد: ویژگیهای رشدی فرزندانشان را بشناسند، به تناسب این ویژگیهای رشد مهارتهای خودمراقبتی به فرزندان بیاموزند، به فرزندان خود توجه کنند، به آنها گوش کنند و زمینه گفتگو با آنها را فراهم کنند.
زمینه عزت نفس و اعتماد به خود را در فرزندانشان تقویت کنند. خطرات تهدیدکننده همچنین عوامل مخاطره آمیز و استرس زا برای فرزندانشان را بشناسند و آنها را کنترل و پیشگیری کنند.
جو مناسبی در خانواده ایجاد کنند. زمینههای ارزشی و هنجاری فرزندان خود را تقویت کنند. احساس خود ارزشمندی را در فرزندان تقویت کنند. محیطهای دوستی و گروههای همسالان فرزندانشان را بشناسند و نظارت کنند. قواعد روشن تربیتی برای فرزندانشان وضع کنند و ضمن پایبندی به رعایت آن خود نیز الگوهای خوبی برای آنان باشند. آگاهیهای خود را در مورد علایق و ویژگیهای گروههای سنی فرزندان خود افزایش دهند و در این زمینه با مدرسه و مشاوران معتمد مشورت و تبادل نظر کنند.