به گزارش افکارخبر، اصلاً پایه و مبنای این مخالفخوانیها چیست و از کجا نشأت میگیرد؟ به تدریج هرقدر جلو میرویم، تعداد مخالفانی که زبان بیادب و گستاخانهای دارند، روز به روز در حال اضافه شدن است. افرادی که چنین میپندارند که هر اتفاقی که به میل و اراده آنها نیست، باید با توهین و فحاشی مواجه شود!
این همه فحاشی و دشنام انصافاً در کجای قاموس ورزش میگنجد؟ از انسانهایی که تا از آنها میپرسیم الگوی ورزشیشان کیست، میگویند جهانپهلوان تختی در عجبیم چرا مرام و ادب ورزشکاری را از او نمیآموزند؟
مردمی که بابت استفاده اشتباه از یک اسم تاریخی در یک سریال طنز، به جوش و خروش میآیند، چرا وقتی وارد ساحت فوتبال میشوند، زبان به دندان نمیگیرند و دهان را هرطور و هر اندازه که دلشان خواست، باز میکنند؟
گیریم که در برنامه 90 باید گزینههای دیگری منهای اشکان دژاگه را قرار میدادند و باز گیریم که چپپاهای دیگری هم بودند که میتوانست نامشان در آن نظرسنجی مطرح شود اما این فقط یک نظرسنجی با سلیقه چند نفر است و وحی منزل نیست. چرا تصور میکنیم هر کاری که عادل فردوسیپور انجام میدهد، یعنی پایان دنیا؟
چرا تصور میکنیم هر آنچه در 90 میبینیم، یعنی آخر فوتبال؟ برنامهسازان 90 نیز سلیقه خودشان را دارند. انسانهایی هستند هرکدام با نظر و ایدههای متفاوت و آنها دارند هفتهای یک بار برای ما برنامه میسازند. شما هم میتوانید صاحب سبک و سلیقه باشید. پس چرا به هم توهین میکنید؟ چرا اشکان دژاگه را که برای فوتبال ملی ما زحمت کشیده وجهالمصالحه قرار میدهید؟
از مصاحبه این پسر پیداست که روحش از همه چیز بیخبر است. خوشبختانه شاید نداند که در ایران چگونه اول شدن او را در یک نظرسنجی قضاوت کردهاند.
او چقدر ساده گفت: واقعاً از هواداران ممنونم. متأسفانه نتوانستم دوشنبه قبل برنامه ٩٠ را تماشا کنم و پدر و مادرم من را از این موضوع مطلع کردند.
واقعاً افتخار میکنم هواداران من را انتخاب کردند. همیشه سعی میکنم برای تیم ملی کشورم مفید باشم و هر وقت این فرصت نصیبم شده پیراهن تیمملی را بر تن کنم، با قلب و تمام وجودم برای پیراهن کشورم ایران جنگیدهام.