«برف روی کاج ها» گام اول پیمان معادی

گروه فرهنگی -فرشاد شجاع؛ رویا(مهناز افشار) که مدرس پیانو است زندگی اش با همسرش دچار یکنواختی شده است. او متوجه می شود شوهرش(پاکدل) با یکی از شاگردانش رابطه داشته و به همین دلیل او را ترک کرده است. این اتفاق مسیر زنگی رویا را تغییر می¬دهد و او در یک دو راهی تصمیم به تغییر زندگی و ایجاد رابطه با شخصی دیگر برمی‌آید.

به گزارشافکارنیوز،موضوع فیلم خیانت است که در سال‌های گذشته به یک کلیشه نه تنها در سینمای ما بلکه در سینمای جهان تبدیل شده است. البته این نکته قابل ذکر است که صرف کلیشه بودن یک موضوع دلیل بر بد بودن یک اثر نمی تواند باشد، در این مورد من یاد یک جمله از هیچکاک می‌افتم که می‌گوید «از کلیشه شروع کنیم ولی به کلیشه نرسیم» در واقع منظور نحوه پرداخت یک موضوع است.

در این فیلم فیلمساز سعی کرده است با به کار بردن چند عنصر از کلیشه شدن آن جلوگیری کند و بتواند فیلمی متفاوت تر از سایر کارهای گذشته که همین تم را داشته‌اند ارائه دهد. از جمله این عناصر(که از نکات مهم فیلم نیز هستند) می‌توان به مواردی مثل اهمیت دادن بیشتر به شخصیت زن فیلم اشاره کرد، فیلم های گذشته در اکثر مواقع مرد را فاعل و زن را منفعل نشان داده‌اند. البته در این فیلم هم عامل خیانت در ابتدا مرد است، اما نکته ای که تفاوت را ایجاد می‌کند واکنش شخصیت زن داستان(رویا) به این اتفاق است. رویا(افشار) با موضوع خیانت شوهرش بسیار خونسرد و آرام کنار می‌آید که بر خلاف روال معمول است. او سعی در حل مسئله به صورت کاملا منطقی در درون خود دارد، و با این موضوع به تنهایی روبه‌رو می‌شود بدون هیچ فرافکنی. در واقع شخصیت زن فیلم درون‌گراست نه برون‌گرا.



عامل دیگر سیاه و سفید بودن فیلم است که تاکید بر سرد بودن فضای فیلم دارد و می‌خواهد این سردی درونی شخصیت‌ها را نیز به تماشاگر انتقال دهد.
مورد دیگر ریتم کند فیلم و شخصیت محور بودن آن است. در فیلم اتفاقات زیادی رخ نمی‌دهد و کشمکش‌های زیادی ایجاد نمی‌شود. و تماشاگر هیجان را احساس نمی‌کند. فیلم بر آن است چالش های اخلاقی در مخاطب خود ایجاد کند و او را با تجربه ای از جنس شخصیت اصلی فیلم همراه کند.

حال اینکه فیلم در این موارد موفق بوده است یا نه سوال دیگری است؟

در این فیلم جرئیاتی وجود دارد که نه تنها باعثپیش برد داستان نمی شوند بلکه تماشاگر را از خط داستان به بیرون پرت می کند، و گاهی موجب آزار مخاطب نیز می شود. از جمله اشاره های بی هدف به مستخدم ساختمان یا صحنه ای که در آن یک تعمیر کار در حال تعمیر شوفاژها است و مواردی دیگر می توان اشاره کرد که گاهی کاملا فیلم را از سیر داستانی خارج می کنند و فیلم ساز روی مواردی انگشت می گذارد که هیچ نیازی به آنها احساس نمی شود. شاید فیلنامه نویس سعی در ایجاد موقیعت های باور پذیر دارد که البته اینکار به درستی انجام نمی پذیرد.

بر روی شخصیت های فیلم(به جز مهناز افشار و صابر ابر) بسیار کم کار شده است، به طوری که تماشاگر آنها را باور نمی کند. این امر با بازی ضعیف آنها تکمیل می شود. فیلم ساز از شخصیت علی(حسین پاکدل) به سادگی هر چه تمام گذشته است و ما در نهایت هیچ چیز جز اینکه او یک مردی بی اراده و ضعیف است نمی دانیم. اینکه فیلم بیشتر تاکید بر رویا شخصیت اول داستان دارد دلیل بر اهمیت ندادن به شخصیت های فرعی نمی شود(که یکی از معضلات اساسی در سینمای ماست).



زانیار خسروی در صحنه دوم حضورش کاملا اضافی احساس می شود، که تاکیدی است بسیار شعارگونه بر قدرت درونی و خونسردی رویا که تماشاگر از قبل به آن پی برده است و نیازی به آن صحنه نیست همچنین حضور زن صاحبخانه نیز در فیلم هیچ کمکی به پیشبرد داستان نمی کند.
البته شخصیت های مهناز افشار و صابر ابر خوب پرداخته شده اند. که بازی خوب این دو بازیگر(به ویژه افشار) به آن یاری می رساند.

نکته ای دیگر که در فیلم غیر قابل باور به نظر می رسد، تغییر شخصیت رویا در یک زمان بسیار کوتاه است. به نظر عجیب می رسد او از یک شحصیت نسبتا بسته که هنوز حتی نمی تواند رانندگی بکند(آن هم در میان قشر متوسط جامعه) ناگهان تبدیل به شخصیتی شود که به سرعت اتفاق های زندگی خود را به فراموشی سپرده و قدم در ایجاد رابطه با شخصی دیگر بگذارد.

در نهایت می توان گفت هم در فیلنامه و هم در کارگردانی ضعف هایی احساس می شود اما بیشترین ضربه را فیلم از کارگردانی می خورد، و احساس می شود محتوای نسبتا خوب بعضی از صحنه ها به دلیل همراه نشدن با یک فرم مناسب در نهایت ساختاری در خور خود را نمی یابد. اما یادمان باشد این فیلم اولین تجربه کارگردانی پیمان معادی است.
«برف روی کاج ها» فیلمی است خوش‌ ساخت و تماشاگر پسند که هرچند در بسیاری از صحنه‌ها مخاطبان خود را نمی‌آزارد، اما در سطح می ماند.

زندگینامه فیلم ساز:



پیمان معادی در سال ۱۳۴۹ در نیویورک متولد شد. او در رشته مهندسی متالوژی تحصیل کرده است.معادی با نوشتن فیلنامه آواز قو در سال ۱۳۷۹ وارد سینما شد و پس از آن هم فیلنامه های دیگری را نوشت . از جمله آنها می توان به عطش،کما،کافه ستاره وشام عروسی اشاره کرد. او سپس در سال ۱۳۸۷ با فیلم درباره الی وارد دنیای بازیگری شد. بازی خوب و قابل قبول او در این فیلم موجب شد به عنوان نقش اصلی فیلم بعدی فرهادی یعنی جدایی نادر از سیمین انتخاب شود.که موجب موفقیت و شهرت بسیار او شد.برف روی کاج ها اولین فیلم پیمان معادی به عنوان کارگردان است.