سعید بیابانکی، شاعر نامآشنا، مجری و مدیر فرهنگی کشورمان با اشاره به وضعیت فرهنگی-اجتماعی در سالی که گذشت، گفت: بخش عمدهای از سالی که گذشت تحت تاثیر حوادث تلخ اجتماعی بود؛ حوادث تلخی که از دست دادن چند تن از دوستان هنرمند، شاعر و شخصیتهای بزرگ که آخرین آنها استاد عبدالله انوار، مسعود دیانی، علی پورکاظمی و شهرام عبدلی بودند بر تلخی آن افزود.
وی افزود: اما حادثه بد دیگر برای اهل فرهنگ افزایش قیمت کتاب بود. افزایش قیمتی که به دلیل افزایش نرخ ارز و به تبع آن قیمت کاغذ، مشکلات زیادی را برای علاقهمندان به کتاب به وجود آورد و تاثیر زیادی بر تیراژ و خرید کتاب در بازار گذاشت؛ به طوری که امروز اگر بخواهید یک کتاب 100 صفحهای بخرید حداقل 70 یا 80 هزار تومان باید برای آن هزینه کنید که به نظر من این موضوع خطر بزرگی برای حوزه فرهنگ است و گویا رفته رفته کتاب از سبد مصرف فرهنگی خانوار خارج میشود.
دارنده مدرک درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در همین زمینه اضافه کرد: احساس میکنم مردم با برخی چیزها قهر کردهاند؛ با برنامههای فرهنگی، برنامههای موسیقی و حتی رسانه، اما من همچنان امیدوارم با کتاب قهر نکرده باشند و باید این موضوع را در برگزاری نمایشگاه سال جدید دید و تحلیل کرد.
بیابانکی در عین حال خاطرنشان کرد: سال گذشته سال چندان خوبی به ویژه در حوزه معیشت و اقتصاد مردم نبود. امیدوارم اخباری که در این روزهای اخیر درباره برقراری مناسبات سیاسی با کشورهای همسایه مطرح شده، گشایشی باشد تا وضع اقتصادی مردم در سال جدید از سال گذشته بدتر نشود.
وی در خصوص سال جدید نیز با ابراز امیدواری در خصوص رخدادن اتفاقات خوب برای مردم در سال ۱۴۰۲ گفت: من کلا آدم امیدواری هستم و در بدترین شرایط احساس میکنم که آینده روشن خواهد بود و امیدوارم سال ۱۴۰۲ چشم انداز بهتری وجود داشته باشد و شرایط مردم بهتر باشد. واقعا امیدوارم که این اتفاق بیفتد. یکی از دلایلش این است که به لحاظ معرفتی و معنوی سال جدید با ماه مبارک رمضان و بهار قرآن آغاز میشود؛ از قدیم گفتهاند «سالی که نکوست از بهارش پیداست». به خاطر تلاقی بهار قرآن و بهار طبیعت امیدوارم حاصل آن در شئون مختلف زندگی مردم جاری شود.
این طنزپرداز و منتقد ادبی در پاسخ به سوال «آرزوی شما برای مردم در سال جدید چیست؟» گفت: اول از همه برای مردم آرزوی سلامتی و سپس برای آنها آرزوی امیدواری به آینده دارم. چراکه این روزها وقتی با مردم صحبت میکنیم متوجه میشویم که آستانه امیدواری آنها بسیار پایین آمده است؛ بنابراین فکر میکنم یکی از بزرگترین آرزوهای ما باید همین باشد که البته تحقق بخش عمده از این آرزو در حکمرانی فرهنگ و هنر ما نهفته است.
وی تاکید کرد: اساساً کار فرهنگ و هنر ایجاد حال خوش و امید برای مردم است و همیشه شاعران و نویسندگان ما مردم را به آینده و فردایی بهتر نوید میدهند. انشاالله که این هم اتفاق بیفتد و سال خوب، پر از امیدواری و پر از رزق و روزی برای مردم در پیش باشد.
وی در همین زمینه و در توصیه به مسئولان کشور نیز تصریح کرد: توصیه من به مسئولان این است که کمی با مردم زندگی کنند. احساس میکنم که مسئولان حسابشان و سفرهشان را کاملاً از مردم جدا کردهاند. یعنی اصلاً در میان مردم نیستند. مسئولی که دغدغه اجاره خانه نداشته باشد، با اتوبوس، مترو و تاکسی رفت و آمد نکند، ترافیک و یافتن جای پارک از مقولههای اساسی زندگی شهریاش نباشد، برای خرید به بازار و فروشگاه نرود، در صف نانوایی نایستد، خودش برای خرید گوشت دست به جیب نشود و این گونه مسائل و مشکلات را را لمس نکند و نفهمد، درد مردم را نمیفهمد. احساس میکنم این فاصله میان مسئولان و مردم روز به روز بیشتر شده است. البته کاری ندارد که فردا در چند تصویر و چند عکس نشان دهید که مسئولی به بازار و به میان مردم رفته است؛ این تنها سطح بیرونی مسئله است که جنبه نمایشی دارد و متاسفانه مردم آن را باور نمیکنند.