در شرایطی که زیادهخواهی آمریکا و تلاش برای جلوگیری از انتفاع ایران از برجام ، مانع اصلی به نتیجه رسیدن مذاکرات احیای برجام است، طرف غربی بازی جدیدی را برای اعمال فشار روانی و رسانهای روی ایران آغاز کرده است و آن هم به پیشنهاد جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی مربوط میشود که برخلاف ادعای طرف غربی، موضوع جدیدی برای برونرفت از وضعیت مذاکرات در آن دیده نمیشود.
در شرایطی که خواسته ایران بازگشت به برجام اولیه و تضمین برای جلوگیری از عهدشکنی دوباره آمریکا است اما آمریکاییها حتی حاضر به پذیرش همین موضوع هم نیستند و به دنبال تحمیل خواستههای فرابرجامی خود به ایران هستند ولی آنها در این مسیر به خواسته خود نخواهند رسید؛ چرا؟
به طور کلی میتوان گفت ۳ دلیل عمده وجود دارد که موجب میشود ایالات متحده آمریکا همانند گذشته نتواند خواستههای خودش را بر ایران تحمیل کند. یک دلیل به وضعیت امروز آمریکا و مقایسه آن با آمریکای سال ۲۰۱۵ مربوط میشود. دولت جو بایدن شرایطی بسیار متفاوت با دولت اوباما دارد. اولا بایدن در داخل آمریکا آن جایگاه و توان را ندارد که به توافق برجام با به رسمیت شناختن همان حداقل حقوق ایران که در برجام آمده است تن بدهد. بایدن و همحزبیهایش نه تنها برای انتخابات چند ماه آینده کنگره نگرانی جدی دارند، بلکه شرایط رئیسجمهور آمریکا به قدری شکننده است که حتی برخی مخالفان او اتمام دوران ریاستجمهوریاش را هم تضمین شده نمیدانند. از سوی دیگر دولت بایدن در سیاست خارجی نیز وضعیت نامناسبی دارد. سفر چند هفته قبل بایدن به منطقه غرب آسیا با شکست کامل همراه بود، این در حالی است که او در شرایطی به عربستان سعودی سفر کرد که قبلا نسبت به بیتوجهی ترامپ به نقض حقوق بشر توسط بنسلمان در جریان قتل خاشقجی شدیدترین انتقادها را مطرح کرده بود.
اما موضوع دیگر به شرایط متفاوت امروز ایران نسبت به سال ۲۰۱۵ برمیگردد. اگر 7 سال قبل کسانی در ایران در رأس دولت بودند که راهحل همه مسائل را مذاکره و توافق میدانستند و اشتیاقشان نسبت به این مساله برای دولتمردان آمریکا نیز کاملا آشکار بود، امروز دولت حاکم بر ایران هر چند میز مذاکره را ترک نکرده اما کاملا آشکار است اداره کشور را به مذاکره و توافق گره نزده و دفاع از حقوق مردم در مذاکرات را خط قرمز میداند.
از سوی دیگر، مذاکرات احیای برجام فقط بخشی از سیاست خارجی دولت سیزدهم است و دولت در این یک سال نشان داده همسایگان و کشورهایی مانند چین و روسیه نیز بخشی از سیاست خارجی دولت هستند.
این در حالی است که جایگاه جمهوری اسلامی در منطقه نیز به اندازهای ارتقا پیدا کرده است که حالا دیگر عربستان سعودی هم به این واقعیت پی برده بهطوریکه مواضع وزیر خارجه عربستان در جریان سفر بایدن به آمریکا و تلاش آشکار برای رد قاطع ناتوی عربی به وضوح نشاندهنده این واقعیت است. اما دلیل سوم به تفاوت شرایط جهان در سال ۲۰۱۵ با امروز مربوط میشود؛ تفاوتی که یکی از عوامل اصلی آن وقوع جنگ روسیه و اوکراین است. نیاز شدید کشورهای مختلف به انرژی تنها یکی از تبعات جنگ روسیه و اوکراین است که موجب شده آمریکا و بویژه اروپا در وضعیت بسیار سختی قرار بگیرند. هر چند آمریکا در زمینه انرژی وضعیت بهتری نسبت به اروپا دارد اما به هر حال این موضوع برای خود آمریکاییها نیز موضوعیت دارد و این مساله در کنار برخی عوامل دیگر موجب شده حالا آنها به احیای برجام نیازمندتر از ایران باشند. از سوی دیگر اروپاییها به خاطر نیاز شدیدتر به انرژی ایران، از آمریکاییها هم علاقه بیشتری برای احیای برجام دارند اما عدم استقلال آنها نسبت به آمریکا اجازه اقدام مؤثر را به آنها نمیدهد. با این همه، به نظر میرسد برنامه فعلی آمریکا و غرب با توجه به پیشنهاد جوزپ بورل، عملیات روانی و فضاسازی رسانهای برای مقصر جلوه دادن ایران در جریان مذاکرات است، البته طرف آمریکایی در این مسیر حساب ویژهای روی برخی سیاسیون و رسانههای داخلی غربگرای ایران نیز باز کرده است.
علیاکبر عباسی