برای اطلاع از آنچه در پشت صحنه برنامه عصرجدید میگذرد سراغ بهرام عظیمی ، یکی از مربیان این برنامه رفتیم. از جمله معروفترین آثار این کارگردان میتوان به انیمیشنهای تبلیغاتی راهنمایی و رانندگی (سیاساکتی و داوودخطر)، انیمیشنهای آقای ایمنی (حسن خطرناکه حسن)، انیمیشنهای سهبعدی بابابرقی و کارگردانی فیلم بلند انیمیشن تهران ۱۵۰۰ اشاره کرد. این هنرمند از اجرای احسان علیخانی دفاع کرد و گفت: احسان علیخانی هم طناز است و هم بداهه گو و هم حرف دل بینندهها را می زند. اگر یکی از داورها ایراد نادرستی بگیرد، علیخانی در قالب بیننده میرود و اعتراض میکند.
برنامه عصر جدید با اتهام تقلیدی بودن مواجه شده است. نظر شما درباره کپیبرداری تلویزیون از برنامههای خارجی چیست؟
بعضی برنامهها و مسابقات باید برای آگاهی و سرگرمی بیننده از تلویزیون پخش شود. مثلا حتما باید پخش زنده فوتبال را از تلویزیون ببینید. حتما باید نقد ورزشی را ببینید. مگر همین حرفها را برای برنامه نود نمیگفتند؟ هر برنامهای که از تلویزیون پخش میشود ممکن است ما بهازای خارجی داشته باشد. برنامه ای مثل عصر جدید در همه جای دنیا بوده و باید در ایران هم باشد. این برنامه در همه جای دنیا جواب داده است. مسابقه ای که رضا گلزار اجرا میکرد در جاهای دیگر دنیا هم تولید شده است. مثلا در آن برنامه یک نفری که کارمند ساده و با حداقل درآمد بوده به سوالاتی جواب میدهد و به یکباره پول زیادی گیرش میآید. من از کسی که دارد انتقاد می کند یک سوال می پرسم. عصر جدید کپی است. قبول. حالا شما چه ایده ای داری که شبیه برنامه ایی دیگر نباشد و بیننده میلیونی داشته باشد؟ بیننده تلویزیون اگر عصر جدید را نبیند چه چیزی را ببیند؟ همه جای دنیا برنامه استعدادیابی دارند. اما آنها نمی گویند اگر در آمریکا بوده دیگر در بنگلادش یا نروژ نباشد. در ایران به همه چیز یک جنبه منفی میدهیم. منتظریم یک چیزی گل کند و از آن ایراد بگیریم. عصر جدید کپی برنامه استعدادیابی خارجی است. فرقش این است که آنها مجری جداگانه ندارند. علیخانی در عصر جدید صحبتهایی می کند که خیلی جذاب است. اگر برنامه عصر جدید صد در صد کپی میبود و مجری نداشت این قدر جذاب نمی شد. احسان علیخانی هم طناز است و هم بداهه گو و هم حرف دل بینندهها را می زند. اگر یکی از داورها نادرست ایراد بگیرد، علیخانی در قالب بیننده میرود و اعتراض میکند. من عصر جدید را بدون حضور احسان علیخانی روی صحنه نمی توانم تجسم کنم.
به نظر میرسد رقابت بخش تجسمی با دیگر بخشها رقابتی نابرابر باشد. بهرحال مردم به خوانندگی و سیرک و ورزش بیشتر از نقاشی و گرافیک علاقه دارند. درست است؟
همه ما با هر جنسیت و سن وشغل و تحصیلاتی که داریم موسیقی گوش میکنیم. ولی چند درصد از مردم به هنرهای تجسمی علاقه دارند و آن را پیگیری می کنند؟ چند نفر به نمایشگاه نقاشی میروند؟ من و گروه عصر جدید کارهای بچهها را کارگردانی و سعی داریم جذابیت کارهایشان را از نظرنمایشی قدرتمند تر کنیم. در واقع سعی میکنیم مخاطب عام هنر بچهها را افزایش دهیم. مثلا من با توجه به شغلهای متنوعی که دارم راجع به دوبله، نقاشی، گرافیک، عروسک و چیزهای دیگر کمی میدانم. حدود سی سال است که دارم در جشنوارههای رقابتی دنیا شرکت میکنم. میدانم چه کاری انجام دهم تا مردم از یک اجرا بیشتر استقبال کنند. مردم ترانه و هیجان و سیرک و حرکت ورزشی را دوست دارند. این که یک نفر بیاید یک نقاشی بکشد چه جذابیتی دارد؟ ما در عصر جدید سعی می کنیم این اجراها را جذابتر کنیم. مثلا یک سری بخش های نمایشی را اضافه می کنیم. اگر مربیان عصر جدید نبودند روی صحنه چیز دیگری از اجرای بچه ها میدیدید. به نظر من بدون حضور مربیان، اجراها حدود چهل تا پنجاه درصد افت می کرد. الان حمیدرضا ترکاشوند ترانههایی را به خوانندهها پیشنهاد می کند یا پیشنهاد های آنان را میشنود و اجراها را با تجربه ای که دارد حرفه ای تر و مردم پسند تر میکند. سعید فتحی روشن و دیگر مربیانی که در دل چنین برنامه هایی تجربه کسب کرده اند، با بچه ها خیلی حرفه ای کار می کنند. پشت صحنه سر و کله زدن ما مربیان با بچه ها و تمرینهایمان خیلی مفصل و جذاب است. بیننده یک نفر را می بیند که روز اول می آید و کاری انجام می دهد و جلو می رود. ولی خیلی نمی داند چه کمک هایی به او می شود. برخی بچه ها در صحنه عصر جدید معادل چهار سال کلاس های دانشگاه چیزی یاد می گیرند.
در فصل اول نقاشی فاطمه عبادی که در زیرمجموعه هنرهای تجسمی قرار میگیرد برنده شد. این نکته باعث کاهش شانس برنده شدن رشته شما در فصل دوم نمیشود؟
نه. اصلا این طور نیست. عصر جدید شبیه جام جهانی است. نمی شود گفت چهار سال پیش تیمی از آمریکای جنوبی قهرمان شد و امسال نوبت اروپاست. هر کسی بهتر و جذاب تر باشد برنده می شود. مردم نمی گویند چون پارسال یک نقاش قهرمان شده امسال به نقاش یا هنرمند تجسمی رای ندهیم.
در ترکیب داوران دو بازیگر حضور دارد و میتوان گفت کفه بازیگری سنگینتر است. این نکته میتواند به کمک شرکتکنندگان گروه شما بیاید؟
وقتی گروه من اجرایشان تمام می شود، معمولاحرف داوران را قبول می کنم ولی اگر احساس کنم بخشهایی از اجرا را داوران متوجه نشده اند یا ایرادی که گرفته اند از نظر خودم قابل قبول نباشد. با اجازه احسان علیخانی روی صحنه می روم و از شرکت کننده ام دفاع میکنم. عمده کارهای بچه های من ربطی به بازیگری ندارد. ولی خیلی جاها که نمایشی طراحی کرده ام، داورها گفتند بخش نمایشیاش خوب نبود. بزرگترین مشکل بچه های تجسمی این است که هفت هشت دقیقه تقریبا دور از جذابیت کار می کنند و در نهایت دقیقه آخرکارشان دیده میشود. بچههای ورزشی از همان اول حرکت دارند. ما باید جاهایی ترفند به کار ببریم و مثلا چهره محمدعلی کشاورز را به جای یک بوم روی هشت بوم بکشیم تا کارمان کمی جنبه نمایشی پیدا کند. حقیقت این است بخشهای نمایشی که ما اضافه میکنیم جاهایی جواب داده و جاهایی هم جواب نداده است.