سیاستنامه یا سیرالملوک، کتابی است که خواجه نظامالملک در آئین فرمانروایی، کشورداری، اخلاق و سیاستِ پادشاهان پیشین، نوشته است. این کتاب از آثار مهم نثر فارسی در قرن پنجم هجری است.
در سیاستنامه خواجه نظام الملک در ذیل یکی از توصیههایی که به شاهِ زمان خودش میکند، میآورد: «زنهار! مردی را دو کار فرمایی؛ مردی و کاری» حرف بسیار پسندیده و ایدهآلی است؛ قطعا تمرکز و عمیق شدن در یکرشته، موضوع و کار، بهمراتب بهتر و مؤثرتر از زمانی است که یک فرد بهاصطلاح، اقیانوسی به عمق یک بندانگشت شود و دچار تشتت و عدم تمرکز شود. اما زمانه ما اجازه تمرکز و توجه به یک موضوع خاص را فعلا نمیدهد.
جوانی را فرض کنید که از خیل بیکاران فاصله گرفته و بهتازگی استخدامشده؛ حقوق ۳ میلیونی میگیرد و ۴۴ ساعت در هفته کار میکند. به فرض تأهل و داشتن یک فرزند، سکونت در خانهای استیجاری، قبوض مختلف، مخارج معمول خوردوخوراک و پوشاک و احیانا درمان، آیا میتواند آخر برج را با سری افراشته جلوی خانوادهاش تصور کند؟ بعید میدانم. درنتیجه دو راه میماند؛ یا مدام سرافکندگی و شرمندگی و مدیریت از این کلاه به آن کلاه، نصیب فرد میشود یا باید قید «مردی و کاری» و تمرکز و تخصص را بزند و خود را به آبوآتش زده تا مشغول کارهای دوم و سوم و nام شود تا بلکه درآمدش تکافوی هزینه زندگی را بدهد. اما حاصل این اتفاق، سوای تحمیل ساعات کاری بیشازحد، دوری از خانواده و طبیعتا کمکاری در حوزه تربیتی و خلأهای عاطفی، جامعه و مشاغلی با انسانها و کارکنانی سطحی، ضعیف و احتمالا حواسپرت و عصبی خواهد شد.
هزینههایی که بابت صد شهر خراب میکنیم که البته ساکنان آن شهرها را هم راضی نمیکند، بهواسطه آن است که یک ده آباد نساختیم تا اهالی آن ده را لااقل راضی کنیم. وقتی در یک شغل، بهرهوری کارکنان و توقع کارفرما پایین میآید، ناگزیر خواهیم بود دو یا سه برابر افراد جویای کار، شغل یا شغل های کاذب ایجاد کنیم و نهایتا نه کارها بهطور مطلوب پیش میرود نه افراد از کارهایشان راضی هستند و نه خانوادهها احساس خرسندی دارند و در این اوضاعواحوال مگر میتوان توصیه کرد بخشی از ساعات شبانهروز را هم به عبادت و امور معنوی بپرداز!
اشتباه نشود راجع به بزرگان، عرفا و نوابغ صحبت نمیکنیم؛ بحث ما درباره عموم مردم است؛ همانها که برنامهریزی را در همین آموزشوپرورش و آموزش عالی کذایی فراگرفتهاند؛ همانها که فرهنگ کار و اخلاق و دیانت را از متولیان آموزش یاد گرفتهاند.
رسیدگی توأمان به کار، خانواده، عبادت و استراحت برای زمانی است که یک فرد را عمیق بار آوردهایم؛ زمانی که با درآمد حاصل از یک کار میتواند مخارج معمول و متعارف خانواده را پوشش دهد و احیانا توسعهای تدریجی به اوضاعواحوال اهلوعیال و زندگی ببخشد؛ در این هنگام، توقع تمرکز بر کار، رسیدگی به امور خانواده، فرزند آوری، تربیت و تعالی نسل بعد و رسیدن به جامعه اسلامی متوقع است.
این امر، مستلزم «مهارتآموزی هدفمند»، «استعدادیابی دقیق»، «مهندسی مشاغل و نیروی انسانی» و یک «نظام کارگزینی و نظارت شایستهسالار» بوده که همه اینها زنجیرهوار بههمپیوسته است.
مسعود پیرهادی