اضطراب اجتماعی به معنی ترس از قرار ملاقاتهای مختلف با افراد جدید است و اگر فردی نگرش خود را تغییر ندهد این ترسها ماندگار خواهد ماند.
لیلا شقاقی، متخصص روانشناس بالینیدرباره مقابله با مشکلات و اضطرابهای اجتماعی اظهار کرد: بسیاری از افراد سعی بر این دارند که از طریق دارو درمانی اضطراب خود را رفع کنند، البته اضطراب بیمارگونه را با دارو میتوان کنترل کرد، اما نمیتوان از بین برد.
او افزود: اگرچه مغز، اضطراب فرد را هدایت میکند، اما تا زمانی که الگو و سبک نگرش مناسبی را فرد به اطراف خودش ندهد، نمیتواند اضطراب را از بین ببرد. اضطراب اجتماعی در واقع ترس از موارد بیرونی مثل قرار ملاقاتهای مختلف با افراد جدید شروع میشود. تا زمانی که نگرش فرد نسبت به خود و محیط تغییر داده نشود این ترسها ماندگار خواهد ماند.
این متخصص روانشناس بالینی ادامه داد: عوامل اصلی در شروع، نگهداری و درمان بیماریها به سه دسته تقسیم میشوند؛ عوامل زیستی، عوامل روانشناختی و عوامل اجتماعی. زمانی که برای درمان اضطراب اجتماعی صرفا دارو استفاده میشود عملا یکی از این عوامل را هدف قرار میدهید و مطمئناً درمان موفقی نخواهید داشت.
شقاقی گفت: اضطراب اجتماعی نوعی تله است که در زندگی یک فرد خودش را در رابطه با دوستان و گروهها و اجتماع نشان میدهد. این تله، افراد را مجبور میکند که احساس کنند با بقیه فرق دارند.
این متخصص روانشناس بالینی تصریح کرد: شاید به دلیل صفات و ویژگی های خاصی که دارید، احساس کنید که با دیگران فرق دارید، اما این تفکرات در دوران بزرگسالی شما را از ایجاد ارتباط و معاشرت کردن با دیگران گریزان خواهد کرد. برای مثال گاهی احساس میکنید که از نظر اجتماعی موجودی ناخوشایند، زشت، چاق و… هستید. همین امر موجب میشود احساس ناکامی و به درد نخوردن کنید.
شقاقی بیان کرد: افرادی که در دوران نوجوانی خود را مناسب دوستی با دیگران نمیدانستند، در بزرگسالی هم این نوع افکار را همراه خواهند داشت. افرادی که دچار اضطراب اجتماعی شده اند در محیط کار، کلاس درس یا مهمانی اغلب مضطرب و گوشه گیر خواهند شد.
او ادامه داد: یکی از ویژگیهای این افراد، بی قراری بیش از اندازه خواهد بود. همان طور که میدانید مغز و ذهن، رفتارها و فعالیتهای ما را کنترل میکند، بنابراین زمانی میتوانیم اضطراب اجتماعی خود را کنترل کنیم که نوع باور و نگرشمان را تغییر دهیم. افکاری که در طی زمان شکل گرفته، تثبیت شده اند و تبدیل به باورهای ما شده اند، باورهایی قوی که جایی برای افکار جدید باقی نگذاشته اند.
این متخصص روانشناس بالینی گفت: در قدم اول باید خود را باور داشته و تا جایی که میتوانیم عادتهای بد را کنار بگذاریم. عادتها به این دلیل به وجود میآیند که "مغز مرتب به دنبال راههایی است تا سعی و تلاش را کم و در انرژی مصرفی صرفه جویی کند.
شقاقی تصریح کرد: وقتی به کاری عادت میکنیم نباید برای انجام آنها مدام فکر کنیم. در نتیجه میتوانیم به خلاقیت بیشتر و افکار غنیتری برسیم. عادتهای ما میتوانند بسیار مفید عمل کنند، درصورتی که از نوع خوبشان باشند.