بهترین گلزن فصل پانزدهم لیگ برتر در شرایطی راهی ترکیه شده که چند روز قبلش با حضور در باشگاه پرسپولیس اعلام کرده بود در این تیم خواهد ماند اما ناگهان راهی استانبول شد و با تیم ریزه اسپور ترکیه بست اما هنوز مهر امضا قراردادش خشک نشده بود برگشت و پرسپولیس هم او را پذیرفت. این اتفاق نکاتی را به همراه داشت:
اول: در ماجرای مهدی طارمی، در تولید قصه رفت و برگشت آقای گل لیگ ۱۵، بیش و پیش از همه دیگران، حتی پیش از آن هوادار متمول که از قبل محبوبیت طارمی، محبوبیت می خرد، حتی پیش و بیش از خود طارمی جوان و ناپخته و مغرور شده، علی اکبر طاهری مقصر است.
مدیر باشگاهی که بازیکنش نه با مدیر که با دیگران، با هاشمی نسب و خداداد و هواداران مذاکره کند را نمی توان مدیر باشگاه کاملی دانست او بیشتر شبیه برگی در باد است که در انتظار نسیمی مانده تا برگ فرو افتاده را به شاخه درخت بچسباند!
طاهری که معاونش توسط طارمی دروغگو در رسانه ها خطاب شد و اجازه داد همان بازیکن به پرسپولیس برگردد، قطعا جایگاه و شخصیت قهرمان و بزرگ باشگاهش را به جایگاه یک تیم ستاره محور تنزل داده است.
طاهری باید بداند و می داند که در رئال مادرید، در بارسلونا، در هیچ باشگاه جامدار و بزرگ و همیشه در کورس دنیا اتفاقی مشابه اتفاقی که در مورد طارمی رخ داده، رخ نمی دهد و اتفاقا رخ ندادن این موضوع و مشابهاتش است که یک باشگاه را مثل منچستر و چلسی و آرسنال و پاری سن ژرمن و ... می کند و دیگران را مثل باشگاه های ایرانی، گاهی متوسط و قهرمان در کشورشان و گاهی شکست خورده و محزون.
قد پرسپولیس ایران را کوتاه میکنند
دوم: تفاوت کیروش با برانکو همینجا در همین گردنه «کودتای نافرجام طارمی» مشخص شد. کیروش بی نظمی، طغیان، سرگشتگی، غرور، اشتباه کردن، نپختگی و جوانی، هرج و مرج، ستاره بودن و غیره را نمی فهمد او فقط تیم بودن را می شناسد، و اینچنین است، اینچنین بود که کی روش سازه بزرگی مثل منچستر یونایتد را معماری کرد، باشگاهی که نه کریس رونالدو می شناخت، نه روی کین و نه یاپ استام. فقط منچستر مهم بود و نظم وحشتناک و دیسیپلین قهرمانی.
همین امروز مسی و رونالدو می دانند که اگر نه کاری مثل طارمی، نه پشت کردن به همه هوادارانشان، نه پشت کردن به پیراهن بزرگ تیم، نه تصمیمی به این بزرگی و اشتباه که تنها یک تصمیم اشتباه کوچک، یک بی نظمی سبک اگر داشته باشند، زیدان و انریکه کنارشان خواهند گذاشت. چه برسد به اینکه بخواهند «فوقش جریمه اش را هم بدهند»، یا قراردادی از پستو درآورند و بگویند « یافتم، یافتم»!
اگر پرسپولیس با اینهمه هوادار پای کار و عاشق، تا کنون، تا امروز نتوانسته به همه پتانسیل خود برسد، اگر پرسپولیس تا کنون نتوانسته به جام باشگاه های جهان برود و سیل عظیم هوادارانش را به دنیا بشناساند، به دلیل همین نداشتن دیسیپلین و نظام و سازه محکم است، آنها خم می شوند، برانکو خم می شود، و همین خم شدن قد باشگاه را کوتاه می کند.
تاثیر مستقیم روی ۲۶ بازیکن
برانکو شاید با طارمی امروز بهتر نتیجه بگیرد اما اثری که علیپور مستعد و جوان، امیری تازه به پرسپولیس رسیده، احمدزاده و صادق محرمی و محمد انصاری و ... از این حرکت دریافت می کنند بسیار مخرب است. این بازیکنان همان ها هستند که با هلهله ها مسخ خواهند شد و فرداها لگد به تابلوهای تبلیغاتی می زنند و با اولین پیشنهاد ضعیف یا اولین اختلاف نظر با باشگاه تصمیم غلط می گیرند و ته وجودشان میگویند: فوقش باشگاه جریمهمان را می دهد»
طارمی یک بازیکن است، اما پرسپولیس ۲۶ بازیکن دارد که قرار است بازیکن این تیم باشند و سر جلوی توپ بگذارند و پیراهن این تیم را به عشق هوادار ببوسند و تعصب داشته باشند. این خشت بد گذاشته شد، این دیوار تا ثریا کج می رود.
تصویر زشت عدم وفای به عهد
سوم: باشگاه ریزه اسپور باید بسیار ضعیف، غیرحرفه ای و فشل باشد که با بازیکنی قرارداد ببندد و بعد به همین راحتی رودست بخورد. فیفا هم باید بسیار باید کودن باشد که این ماجرا را هم به سود پرسپولیس هم به سود طارمی جمع کند و حتی اگر چنین کند، بازتاب تصویر اتفاقی که رخ داده در فوتبال ترکیه، بسیار زشت خواهد بود و تا سال ها فوتبال ترکیه از این موضوع و به فوتبال ایران به چشم بدترین اتفاق ها نام خواهد برد و به هیچ فوتبالیست ایرانی اعتماد نخواهد کرد.
بدتر از آن اینکه همه ایران به ویژه هواداران پرشمار پرسپولیس میدانند که طارمی به تیمش پشت کرد و با ریزه اسپور قرارداد بست و رفت، بازگشت او با دبه درآوردن این بازیکن یا باشگاه، دبه درآوردن و عدم وفای به عهد را با طعمی شیرین به هواداران این باشگاه بزرگ میدهد و همین هواداران فردا مدیرانی خواهند شد که دبه درآوردن را با لذت بلعیده اند و فردا به خود خلق الله خواهند داد. در این فضا اخلاق زیر پا گذاشته شده است.
چهارم: طارمی اشتباه کرده و حالا باید پای تصمیمش بایستد، او دل هوادار پرسپولیس را شکسته و نباید کسی که چنین کرده به سادگی و حتی با کمک باشگاه به جایگاه قبلی بازگردد.