فرهاد فخرآبادی: در روزگاری که پر طرفدارترین ورزش کشور به جای دل خوش کردن مردم تبدیل به سوهان روح آنها شده است و بسکتبال هم درخشش سال های قبل را ندارد؛ یکی از ورزش های تیمی ما توانسته است طی سال گذشته و در چند مقطع لبخندِ واقعی را بر لبان مردم ایران بنشاند.
حال این روزهای والیبال ایران بسیار خوب است، تیم های پایه یک به یک قهرمان آسیا می شوند و تیم ملی بزرگسالان مقتدرانه به لیگ جهانی والیبال می رسد تا در کنار غول های والیبال جهان قرار گرفته و خودی نشان دهد.
اما در کنار تمام این روزهای خوب و امیدوار کننده نکته ای دلهای هواداران والیبال را کمی لرزانده است. قرارداد خولیو ولاسکو سرمربی نامدار و شصت ساله تیم ملی والیبال که بدون شک نقش به سزایی در رسیدن والیبال ایران به لیگ جهانی دارد به پایان رسیده است و این روزها با توجه به حرف هایی که شنیده می شود نوعی بحران والیبال ملی ما را در بر گرفته است.
نکته آزار دهنده این ماجرا این است که گویا ولاسکو قصد تمدید قرارداد با فدراسیون والیبال ایران را داشته است و طی مکاتبات انجام شده حتی این قول را داده است که تا اسفند ماه به ایران بیاید و تمرینات تیم ملی را آغاز کند ولی آنطور که از صحبت های رئیس فدراسیون والیبال پیداست عواملی غیر ورزشی و کاملا سیاسی سرمربی آرژانتینی الاصل اسبق تیم ملی را وادار به عدم تمدید قرار داد کرده اند.
محمدرضا داورزنی درباره این موضوع می گوید: " جو بدی علیه ایران به راه انداختهاند که او را هم تحت تاثیر قرار داده است. در مکاتباتی که با او داشتیم گفت که مطبوعات ایتالیا هجمهیی وسیع را علیه ایران به راه انداختهاند و از من خواستهاند تا به ایران بازنگردم، آنها تصویر بدی از ایران ارائه میدهند و با توجه به مسائل سیاسی، میخواهند ولاسکو را از بازگشت منع کنند. حتی از بعضی از سفارتخانههای اروپایی در تهران با او تماس گرفته شده و از او خواستهاند که دیگر به ایران نیاید. به عنوان مثال؛ از سفارت ایتالیا به ولاسکو گفتهاند به ایران برنگرد. "
هر چند محمد رضا داورزنی سندی رسمی برای مداخله سفارت ایتالیا در ماجرای عدم بازگشت ولاسکو به ایران ندارد و استناد این حرفش تنها صحبت های شفاهی ولاسکو است اما در صورت درست بودن این ماجرا؛ این شیطنت های انجام شده از سوی رسانه های ایتالیایی و سفارت ایتالیا نقض آشکار قوانین کمیته بین المللی المپیک و فدراسیون جهانی والیبال محسوب می شود. در حالیکه که کمیته جهانی المپیک این روزها یک به یک ورزش کشورها را به علت دخالت دولت هایشان در ورزش محروم می کند اما در برابر این دخالت اروپائی ها در جریان ورزش ایران سکوت کرده است.
به یاد داریم که در بهمن ماه ۸۹ و در جریان قرارداد کارلوس کی روش با فدراسیون فوتبال برخی شیطنت های سیاسی مبنی بر عدم ثبات ایران باعثشد کی روش برای مدتی قید حضور در ایران را بزند؛(هر چند علت این امر از سوی فدراسیون فوتبال مشکلات خانوادگی کی روش عنوان شد). این اولین بار نبوده و بدون شک بار آخر هم نیست که چنین شیطنت هایی از نوع سیاست علیه ورزش ایران صورت می گیرد.
البته این روند جای تعجب هم ندارد، وقتی که در داخل ورزش ایران به راحتی تصمیم هایی غیر ورزشی گرفته می شود و بطور مثال رئیس برخی فدراسیون ها بطور عجیبی تعویض می شوند دیگر چه توقعی باید داشت که دیگران در کار ورزش ایران دخالت های سیاسی نکنند. اگر امروز و در این شرایط ورزش ما از دخالت های غیر ورزشی به طور کامل پاک بود می توانستیم در جریان مداخله های سیاسی اروپائیان در جریان عدم تمدید قرارداد ولاسکو با اقتدار فریادِ دادخواهی سر بدهیم و فدراسیون جهانی والیبال را برای سکوت در این ماجرا محکوم کنیم و کار را به مراجع قضایی ورزشی بکشانیم.
اما افسوس و صد افسوس که کسی که خودش از میوه ممنوعه تناول می کند نمی تواند دیگران را در برابر خوردن آن میوه ممنوعه بازخواست کند.
شناسه خبر:
۱۷۱۴۰۱
این بار نوبت والیبال است؛
میوه ممنوعه ورزش چیست؟
وقتی که در داخل ورزش ایران به راحتی تصمیم هایی غیر ورزشی گرفته می شود و بطور مثال رئیس برخی فدراسیون ها بطور عجیبی تعویض می شوند دیگر چه توقعی باید داشت که دیگران در کار ورزش ایران دخالت های سیاسی نکنند.
افکارنیوز گروه ورزشی
۰