جواد یساری خواننده قبل از انقلاب که هنوز در ایران حضور دارد، با اشاره به سالهای وقوع انقلاب اسلامی گفت: یکروز به یکی از رفقای هنرپیشه خود گفتم برویم ببینیم در تظاهرات چهخبر است. ما آن زمان معروف بودیم و نمیخواستیم قاطی جمعیت شویم. اسم هنرپیشه را نمیگویم با اینکه به تازگی فوت کرده است. از زیر پل حافظ به آن سو رفتیم و خود به خود وارد جمعیت شدیم و همراه جمعیت شعار میدادیم.
وی افزود: با دوربین دستی قدیمی فیلم میگرفتند که به تازگی آمده بود. این دوست من با ترس گفت: «آقا جواد دارند از ما فیلم میگیرند.» گفتم: «پشت سر خود را ببینید.» به زیر پل رسیده بودیم. همانند موج دریا جمعیت بود. گفتم: شما برای این مردم فیلم بازی میکنید و من هم برای همین مردم میخوانم. یک چیزی، در این مردم چیزی هست که این همه جمعیت آمده و ما نمیفهمیم.
یساری با اشاره به سالهای دفاع مقدس اظهار داشت: همین کسانی که به جبهه رفتند از رفقای من بودند. من مال ایران و مال این آب و خاک هستم. من بچه دروازهغار هستم، از آمریکا نیامدهام. نیمی از کسانی که شهید شدند بچه بازارچه قوامالدوله بودند. غیرت اینها از ما بیشتر بود و به جبهه رفتند و شهید شدند. وطندوستتر از ما بودند.
وی ادامه داد: شهید سید مجتبی هاشمی (فرمانده گروه فدائیان اسلام در جنگ) که با دکتر چمران و برای خودش یلی بود، همورزشی من و همزورخانهای من بود و با او بسیار همراه بودم. خیلی از بچهمحلهای من بودند که شهید شدند اما با مجتبی، رفاقتی بیش از حد داشتیم. ایشان یک مغازه لباسفروشی داشت که آن زمان استوکفروش میگفتند، در آنجا ترور شد. در باشگاه پولاد بودیم. بهترین قهرمانهای دنیا در باشگاه پولاد و در محله ما بودند. تختی، حبیبی، سرداری و... از جمله کسانی هستند که در آن باشگاه بودند.
این خواننده قدیمی در پاسخ به این سوال که مداحی هم کردهاید، گفت: خیر. یک روز به ختمی رفتم و گفتند حاج آقا یساری بفرمائید. گفتم: ممنونم. رفت پشت بلندگو که دست مرا بگیرد تا بخوانم. گفتم: «من همه کاری کردم ولی پا در کفش ائمه اطهار (ع) نکردم.» من را بوسید و سرجای خود نشست. الان خوانندهها هم مداحی میکنند، هم فیلم بازی میکنند، هم خوانندگی میکنند. نمیدانم چه بگویم!