1- مدیری که سربازش در اقدامی آتش به اختیار، پلی میشود بر روی سیمهای خاردار دشمن تا همرزمانش به سلامت از پل وجود او بگذرند و بر دشمن شبیخون بزنند چنین مدیری که خود از سیم خاردار نفس خویش عبور کرده است الگوی تمامعیار غیرت و مردانگی، ایثار و شهادت، خلاقیت و ابتکار، نوآوری و توانمندی است که دشمن نیز در میدان جنگ از سر تسلیم او را میستاید.
2- مدیری که در میدان جنگ اقتصادی به فکر انباشتن سرمایه و کسب درآمدهای نجومی است، مدیری که از ترس امتناع دشمن از قبول صلحنامه تن به خواستههای دیکتهشده و از قبل طراحی شده دشمن میدهد و دستورات فرمانده را از یاد میبرد، مدیری که قبل از حضور در میدان جنگ؛ توانمندی دشمن را به رخ سربازانش میکشد، مدیری که چشم امیدش در حل مشکلات اقتصادی به دست دشمن است و محرمانههایش را به دور از چشم مردم در دفتر دشمن امضاء میزند، مدیر انقلاب اسلامی نیست مدیری که غرق در دنیاطلبی و اشرافیگری است و نیروهای تحت امرش سیاست و تجارت را به هم آمیختهاند تا در میدان جنگ تمامعیار دشمن از دنیاپرستی چیزی کم نیاورند چنین مدیری ربطی به جمهوری اسلامی ندارد. مدیر جمهوری اسلامی مدیری است توانمند، متدین، انقلابی، سادهزیست، غیرتمند، دشمنستیز، خلاق و کارآمد که در میدان جنگ جز به نابودی دشمن و خرسندی فرمانده و سرافرازی ملت و پاسخگویی در محضر پروردگار به چیزی نمیاندیشد.
3- در شرایطی که اقتصاد کنونی کشور فشار مضاعفی را بر اقشار ضعیف و متوسط جامعه تحمیل میکند به چه دلیل یک مدیر عالیرتبه میبایست علاوه بر حقوق، دیگر امکانات مادی و رفاهی نیز در اختیارش باشد تا کار کند، لیکن یک کارگر و کارمند ساده با حداقل حقوق از هیچ امتیازی برخوردار نگردد، بدون شک با حذف امتیازات ویژه از چهره نظام اجرایی کشور، امتیاز مدیریتی بین کارکنان و مدیران فرو خواهد ریخت و محبت و همدلی و کار و تلاش بیشتر جای خود را به امتیازات ترجیحی مدیریتی خواهد داد. در چنین شرایطی دیگر مدیریت طعمهای نخواهد بود که افراد فرصتطلب و سودجو بر سر تصاحب آن رقابت کنند، با این اقدام انقلابی راه برای ورود مدیران جهادی، پرتوان، مومن، انقلابی، سادهزیست و مردمی بدون هیچگونه چشمداشت مادی به عرصه مدیریتی کشور باز خواهد شد و تحولی جدید در نظام مدیریتی کشور رخ خواهد داد که نتیجه آن استحکامبخشی به نظام مدیریتی کشور و تلاش مجاهدانه برای پیشرفت و بالندگی ایران اسلامی خواهد بود.
4- پس از گذشت 5 سال از نامگذاری سال 1392 به عنوان سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی، زنگ برنامهریزی اقتصادی سالهاست که به پایان رسیده است لیکن موضوع مقاومسازی اقتصاد همچنان به قوت خود باقی است. اگر دولت محترم در قالب یک برنامه مدیریتی جامع، یک سال را به برنامهریزی اقتصادی و چهار سال را به ساماندهی اقتصاد اختصاص میداد، یقینا امروز اقتصاد ایران به دور از تکانههای آمریکا و غرب با قامتی استوار و مقاوم قد بر افراشته بود. اقتصاد مقاومتی نسخه شفابخش اقتدار اقتصادی و سیاسی ایران برای امروز و آینده کشور است. ضروری است دولت محترم تهدید و تحریم دشمن را به فرصت تبدیل نموده و در سلسله عملیاتی جهادی و انقلابی با استحکامبخشی به پایههای اقتصاد مقاومتی، توطئه اقتصادی و سیاسی دشمن را نقش بر آب نماید و این جز با بهکارگیری مدیران جهادی و انقلابی و برخوردار از روحیه حماسی خدمت امکانپذیر نیست.
5- دشمن با تمام قدرت به میدان آمده و معیشت مردم را در جنگ اقتصادی و فکر مردم را در جنگ روانی و حضور مردم را در جنگ خیابانی نشانه رفته است. جنگ توأمان سخت و نرم دشمن، مدیریت هماهنگ، هدفمند، قدرتمند و برنامهریزی شده قوای سهگانه را همگام با حمایتهای مردمی میطلبد. بدون شک عزم انقلابی و مدیریت جهادی در مقابله قدرتمندانه با شبیخون اقتصادی دشمن و برهمزنندگان نظم اقتصادی و انجام اقدامات ضربتی در حل مشکلات اقتصادی کشور موجب میگردد مردم با حضور یکپارچه و قامتی استوار در برابر توطئههای دشمن ایستادگی کنند. رمز این مقاومت و پایداری تجلی ایثار و اخلاص در مدیریت مجاهدانه و قدرتمندانه از سوی مسئولین نظام است.
6- مدیری که فقط در مراسم افتتاحیهها و همایشها دیده میشود، مدیری که درب رفت و آمدنش متفاوت از مردم است و از آسانسور ویژه رفت و آمد میکند، مدیری که چندین دستگاه خودرو در اختیار خود و خانوادهاش قرار داده است، مدیری که کارمندانش جز در یک همایش سالانه او را نمیبینند، مدیری که در سالن غذاخوری کارمندانش هیچگاه دیده نمیشود، مدیری که با مردم حشر و نشر ندارد، مدیری که قدرت تحول و نوآفرینی ندارد، مدیری که ایستا و متوقف در زمان است، مدیری که از ارتقای دستگاه تحت امرش ناتوان است و چرخ مدیریت را به کندی و در ریل جاری به سختی به پیش میبرد، چنین مدیریتی؛ خسته، اشرافی، ناتوان و ناکارآمد در انجام وظیفه است که ادامه مدیریت او جز خسارت بر نظام اسلامی نخواهد بود. چنین مدیری میبایست هر چه سریعتر جای خود را به مدیری توانمند، کارآمد، دلسوز، انقلابی، سادهزیست و مردممدار بدهد.
7- بدون شک نباید نقشه مقابله با دشمن در پشت میزهای مدیریتی برنامهریزی و عملیاتی شود بلکه میبایست با حضور هیئتهای اندیشهورز، برنامهریزی، و با مدیریت میدانی و جهادی نیروهای انقلابی طراحی و عملیاتی گردد. و این ممکن نیست مگر اینکه کلیه دستگاهها با دعوت از صاحبنظران و نخبگان وفادار به نظام، برنامهریزی جنگ اقتصادی را طراحی و با بهرهگیری از روحیه انقلابی و جهادی عملیاتی سازند.
8- باید با تدوین شاخصهای دقیق کارآمدی، مسابقه تحول و نوآوری در مدیریت و برنامهریزی و سرعت در خدمت و پیشرفت در بین همه دستگاهها برگزار و با این اقدام، مدیران خسته، ناکارآمد، ایستا و متوقف در زمان جای خود را به مدیران توانمند و پرشتاب بدهند.
9- نباید میدان جنگ تمامعیار اقتصادی را به دست افرادی ناتوان و ترسو سپرد. غیرت، مردانگی، توانمندی، شجاعت، خلاقیت و ابتکار، حرف اول مبارزه با دشمن را میزند. همانگونه که در دوران دفاع مقدس این فرماندهان توانمند و برخوردار از روحیه جهادی و انقلابی بودند که با پشتوانه مردمی جنگ را به پیش بردند در جنگ اقتصادی نیز میبایست فرماندهانی توانمند در عرصه اقتصادی عهدهدار مبارزه با جنگ تمامعیار دشمن گردند.
10- شکی نیست که جنگ تمامعیار اقتصادی دشمن جنگی زودگذر نخواهد بود بلکه جنگی فرسایشی و دامنهدار است که با هدف فشار، مهار و براندازی بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل گردیده است. دشمن در جنگ اقتصادی ابتدا استحکامات و اهداف بزرگ اقتصادی را هدف قرار میدهد و بعد با حمله به نقاط استراتژیک و تنگتر کردن حلقه مبارزه سعی دارد با عبور از جنگ اقتصادی و سیاسی کردن جنگ، اعتماد مردم به نظام را سلب کند. بدون شک همانگونه که ملت سلحشور ایران با توکل بر قادر متعال در طول 40 سال گذشته چندین رئیسجمهور آمریکا و سردمدار رژیم صهیونیستی را به خاک مذلت سپردهاند در این مبارزه نیز ملت بزرگ و سلحشور ایران اسلامی شاهد دفن رئیسجمهور خودسر و نادان آمریکا و سردمداران منطقهای او خواهند بود.
دکتر ابراهیم کارخانهای
نماینده دورههای هفتم و نهم مجلس شورای اسلامی