در شبانه روز سوژه های خبری زیادی را از طریق رسانه های مختلف خبری، سایتهای محلی، خبرگزاری ها و یا حتی رسانه ملی و شاید هم در شبکه های اجتماعی مشاهده می کنید.
اما اینجا و در منطقه ای از توابع شهرستان کهگیلویه در گوشه ای از این دیار محروم، سوژه ای را شناسایی کرده و متوجه آن شدیم که سالهااست در کنار ما سکونت دارد ولی در مورد آن صحبتی به میان نیاوردیم.
آری، اینجا و در شهرستان کهگیلویه کودکی 11ساله در خانواده ای فقیر با پدری کارگر و مادری خانه دار زندگی می کند.
خانواده ای بسیار ساده زیست اما در صفا و صمیمت، با امید به آینده تا شاید روزی فرا برسد و پزشکان خبری از احتمال پیوند مثانه را به آنها بدهند.
به هیچ وجه زمان دفع ادرارَم را احساس نمی کنم
کودکی که خانواده وی و خود او راضی به رسانه ای شدن این موضوع نشده و نیستند،اما بدون ذکر نام و نمایش عکس صورت و ذکر جزئیات خانواده، رضایت انتشار این گزارش را از پدر وی گرفتیم.
کودکی با هویت ش.الف 11 ساله و دانش آموز ابتدایی در کودکی و در حدود سال86 در سانحهای دچار مشکل شده و از آن زمان تاکنون دچار قطع مثانه شده و ادرار خود را با شیلنگ مخصوص و با استفاده از ژلهی روان کننده، استخراج می کند.
این کودک خوش قد و قامت در گفتگو با خبرنگارما با بیان اینکه، بیش از8 سال است که با این درد بی درمان دست و پنجه نرم می کند، گفت: هر روز برای دفع ادرار باید به وسیله شیلنگ های مخصوص و بطری، اقدام به خالی کردن ادرار خویش کنم.
وی با اشاره به اینکه، به هیچ وجه زمان دفع ادرارَم را احساس نمی کنم، اضافه کرد: حتی اگر چند روز از این راه ادرار خود را استخراج نکنم، دردی را در مثانه متوجه نمی شوم.
این کودک 11ساله گفت: قبل از اینکه به مدرسه بروم، یک بار مثانه ام را خالی می کنم و تا وقتی که به خانه برنگردم در مدرسه امکان این کار برایم وجود ندارد.
سخت ترین لحظه گفتگوی این کودک با ما زمانی بود که از وی پرسیده شد؛ چرا تا کنون درمان نشدهای و این کودک پاسخ داد؛ پدرم کارگر است و پول نداریم.
کودک در ادامه مصاحبه با بغضی که در گلوی خویش داشت به ما گفت: باید تا آخر عمر همین طوری باشم.
در حین مصاحبه ؛ کودک به همراه پدر، مادر و حتی برادر بزرگترش گریه و زاری راه انداختند.
پدر این کودک اذعان کرد: با هر زحمتی که شد، از پول سودی و قرض گرفتن از مردم تا دست به دامان برخی ریشسفیدان و..... و از یارانه گرفته تا پول کارگری را خرج کرده ام به امید اینکه پسرم خوب شود، ولی هنوز نتیجه ای نگرفتم.
شیلنگ های مخصوص مورد نیاز برای فرزندم را باید خارج از استان تهیه کنم
وی گفت: پسرم به دلیل اینکه موقع وصل کردن شیلنگ مخصوص برای خالی کردن مثانه دردی شدید را تحمل می کند، هنگامی که به مدرسه می رود دیگر بر نمی گردد تا دنبال او برویم پیدایش کنیم و او را مجبور به این کار کنیم، چرا اگر این کار را نکند ادرار به کلیه برگشته و شاید باعث نابودی کلیه های او شود.
پدر این کودک بیان کرد: هزینه های هنگفت ایاب و ذهاب و عمل های ماهانه فرزندم جهت ضدعفونی و دیگر کارهای پزشکی ، کمرم را شکسته است.
وی گفت: شیلنگ های مخصوص مورد نیاز برای فرزندم را باید خارج از استان تهیه کنم که کار را دشوارتر کرده است.
پدر کودک تصریح کرد: در 24ساعت5شیلنگ البته با ژلهی مخصوص نیاز داشته ولی هم اکنون به دلیل ضعف قوه مالی و درماندگی از تهیه آنها، بعضاً امکان تهیه آنها را ندارم.
پدر این کودک گفت: حالا بعد از خداوند امیدم به خیران و نیکوکاران است تا ما را مساعدت کنند.
به گزارش کهگیلویه، التیام بخشی به اشک های این کودک 11ساله که در حین مصاحبه با خبرنگار از چشمهای او جاری می شد، نیازمند مساعدت خیران و نیکوکاران است.
یقیناً کمک به این خانواده و کودک بیمار، مرهمی است بر زخمهای فراوان این خانواده که باید این فرزند دلبند خود را تا آخر عمر به این شکل داشته باشند.
آری ما مسلمانیم، روحیه نیکوکاری از بارزترین خصوصیاتمان است و حالا کودکی در کنار ما با وضعیت ذکر شده زندگی می کند که به حداقل مساعدت همهی ما نیازمند است.
به دلیل مخالفت خانواده وی از احراز هویت اسم، عکس و دیگر موارد در سایت معذوریم ولی شما می توانید کمک های نقدی و غیر نقدی خود را از طریق این رسانه خبری به این خانواده فقیر برسانید