مریم وطن‌پور با انتشار این عکس نوشت:
چشامون خاکستری شده. مثلِ غروبایِ آلوده‌ی تهرون. ازش اشک سخت جاری میشه. واسه همینه خاکستری مونده . اشک میشوره بالاخره خیلی چیزارو. غصه‌هارو میشوره، تیرگی‌هارو میشوره، سبک میکنه. چند وقتیه حس می‌کنم خیلی سنگینیم. نا نداریم انگار. حتی نایِ نفس کشیدن. انگار خاکستریِ چشامون راهِ نفس مون رو گرفته باشه..!
یعنی داریم پوست میندازیم؟
شاید...
به خودم میگم کاش گریه کردن آسون بود. ولی سخته. نه؟
نکنه بگن طرف دیوونه شده. نکنه مکافات شه. مگه فقط دیوونه‌ها گریه می‌کنن؟ کاش دیوونه بودیم اصلن. کاش چشامون تیره نبود. خسته شدیم از این دنیایِ خاکستری.
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
#حضرت_حافظ
