فیلم سینمایی "خانه پدری" به کارگردانی کیانوش عیاری بعد از سه بار توقیف، اجازه یافت که برای دو هفته در سینماهای سراسر کشور اکران شود. اما ما با کیانوش عیاری قبل از توقیف مجدد فیلمش با دستور دادستانی گفتگویی انجام داده بودیم که در ادامه میآید.
حال امروز شما بعد از اینکه فیلم خانه پدری سرانجام اکران شد، چگونه است؟
اخبار چهره ها - طبیعی است که اکران اثر یک فیلمساز باعث خوشحالی او میشود و خانه پدری نیز بعد از ۱۲ سال رنگ پرده را دید. آخرین فیلمی که از من به صورت گسترده اکران شد. فیلم بودن یا نبودن در سال ۷۶ بود. البته فیلم بیدار شو آرزو نیز به صورت محدود اکران شده بود و من بعد از ۲۱ سال طعم واقعی اکران را چشیدم و امروز برنامهریزیهای خوبی از سوی پخشکننده انجام شده است و در یکی دو اکرانی که با مردم فیلم را دیدم همه چیز خوب و مثبت بود. البته خب طبیعی است که عدهای فیلم را دوست نداشته باشند.
خانه پدری از جمله فیلمهایی است که موافقین و مخالفین خود دارد دارد. تحلیل شما از نظرات مخالفان چیست و چقدر این مخالفتها از جنس سینماست؟
در طی این مدت متوجه شدم که مخالفان این تیم ۴ دسته هستند. گروهی این فیلم را با یک نگاه سینمایی و هنری ارزیابی میکنند و آن را دوست ندارند که امری طبیعی است و کسی نمیتواند ایراد بگیرد که چرا گروهی این فیلم را دوست ندارند. گروهی دیگر فیلم خانه پدری را اثری مضر برای جامعه میدانند، اما تجربه اکران فیلمهای توقیفشده قبلی سایر فیلمسازان نشان داد که چنین حرفی خیلی درست نیست. گروهی دیگر افرادی هستند که به همه مسائل نگاه سیاسی دارند و به این فیلم نیز نگاهی سیاسی دارند. گروهی دیگر مخالفت جدی با فیلم ندارند و حتی شاید آن را دوست داشته باشند، اما معتقدند و به خود من نیز گفتهاند که تحمل فضای سنگین فیلم و بعضی صحنههای آن آزاردهنده است. در این میان گروهی از مخالفانی که نگران چیز دیگری به جز هنر و مردم هستند از نظر من نگران بودن برای مردم معنیاش این نیست که به جای مردم تصمیمگیری کنند بلکه مردم حق دارند خودشان تصمیم بگیرند که فیلمی را ببینند و دوست داشته باشند یا خیر.
یکی از نکاتی که راجع به آثار شما گفته میشود بحث واقعیتنمایی و نشان دادن صحنه با جزئیات است و شاید نشان دادن این جزئیات و به دنبال آن تماشای آن برای مخاطبان آسان نباشد.
اگر صحنه آغازین فیلم خانه پدری قوی و محکم نبود تماشاگر هیچ انگیزهای برای تعقیب فیلم تا انتها را ندارد. آن صحنه باعث میشود تا تماشاگر متوجه بوی مرگی که در آن زیرزمین جاری شده، باشد. البته بوی مرگ بوی خوبی نیست، اما ما از این مسئله استفاده فنی کردیم، اما خود من هرگز موافق نشان دادن خشونت بیجهت و عریان نبودم. مگر آنکه پیشبرد داستان و فیلم به آن خشونت نیاز داشته باشد و خانه پدری جزو معدود فیلمهایی است که به این مسئله نیاز داشت مثلا خود من نمیدانم چرا باید در برخی فیلمهای سینمایی بدون آنکه نیاز باشد، صحن تزریق آمپول با سرنگ با جزئیات کاملا نشان داده شود.
هرچند شما معتقدید که عرف با سنت و دین تفاوت دارد، اما گروهی از مخالفان شما معتقدند که فیلم خانه پدری فیلمی ضددین و ضدسنت است.
اینگونه برداشت باعث تاسف است. آیا، چون شخصیت اصلی ما فردی است که در بازار کار میکند و فردی سنتی است، آیا آن فرد تبدیل به نماد کل سنت شده و فیلم نیز تبدیل به اثری ضددینی میشود و اگر مثلا شغل اصلی پدر فیلم آپاراتچی سینما بود و یا در پستخانه کار میکرد، مشکلات حل شده بود؟ چرا کسی در این فیلم به این مسئله توجه نمیکند که در پایان فیلم زنان به حدی از رشد رسیدهاند که نامزد شهاب حسینی که همعصر ما زندگی میکند. پزشک شده و در جامعه کاملا آزاد فعالیت میکند و یا دختر نسل قبلی در فیلم کارگاه آموزش قالیبافی راهاندازی کرده است. این صحنهها را کسی در فیلم نمیبیند و فقط همه صحنه قتل را میبینند! جنایتی که در این فیلم رخ میدهد مربوط به یک فرد و یا جامعه یا گروه خاص و زمان خاصی نیست و اصلا محدود به ایران نیست و حتی در قلب اروپا که ادعای دفاع از حقوق زنان را دارند و کنوانسیونهای مختلفی درباره حقوق زنان تشکیل میدهد را شاهد هستیم. چه اتفاقات هولناکی درباره زنان رخ میدهد و امروز بالاترین آمار زنآزاری در برخی کشورهای اروپایی است و اگر کسی بخواهد در اروپا چنین فیلمی بسازد آیا متهم به سیاهنمایی شده است؟ به همین دلیل این که گروهی میگویند این خانه نماد و سمبل ایران است را قبول ندارم، زیرا من اصولا فرد سمبلیکی نیستم و از سوی دیگر نیز هرچند واقعیت را دوست دارم، اما به ناتورالیسم علاقهای ندارم.