یکی از آداب پایان سال اهالی رسانه در حوزههای خبری معمولاً جمعآوری و تدوین آرای مخاطبان و صاحبنظران حوزههای مختلف برای انتخاب «ترینها» در طول یک سال است. موضوعی که هم دارای جذابیتهای فراوان است و هم منشأ و منبعی برای ایجاد حاشیههای فراوانتر که هیچ گاه نیز پایانی برای آن نمیتوان تصور کرد.
در نمونههای کلان، انتخاب «ترینها» معمولاً با ملاحظاتی همراه میشود و این ملاحظات معمولاً از سوی طرفداران چهرههای مختلف بستر قضاوتهایی را فراهم میآورد. البته این موضوع به طور حتم شرایط عکس هم دارد چرا که بارها در این شرایط قرار گرفتهایم که رویدادهایی این چنین در بسیاری از موارد چراغ راهی برای هدایتگران، تصمیمسازان، مخاطبان و تولیدکنندگانی بوده که «ترینها» از میان آنان برگزیده شدهاند.
چنین موضوعاتی قطعاً در فضای فرهنگی هنری کشور نیز طی سالهای اخیر وارد چارچوب جدیدی شده که شرایط را برای برگزارکنندگان یک پروژه آماری از این جنس، سخت و دشوار کرده و البته این شرایط سخت و دشوار در برخی موارد با چاشنی حاشیه نیز رو به رو شده است که نمونه عینی آن را در تجربه برگزاری جشنواره «جامجم» تلویزیون در همین هفتههای اخیر شاهد بودیم.
بررسی این موضوع و موضوعات مشابه محل بحث و طرح در این گزارش نیست؛ به عبارتی آنچه اکنون موردنظر نگارنده است اشاره به این نکته است که اساساً انتخاب «ترینها» به سبک و سیاقی که به آن اشاره شد، در این گزارش مدنظر نبوده و آنچه در ادامه میآید یک نوشتار رسانهای در راستای انتخاب «چهرههای خبرساز» موسیقی ایران در سال ۹۷ است.
طبیعتاً در این زمینه نیز گستره نگاه ذهنی مخاطبان، کارشناسان و تمامی فعالان عرصه موسیقی گسترهای به شدت متنوع و دارای سلایق متعددی میتواند باشد که طبیعتاً باید به همه این سلایق در چارچوب علاقهها احترام گذاشت. اما این امید وجود دارد که معرفی چهرههای موسیقی ایران در سال ۹۷ از سوی گروه موسیقی خبرگزاری مهر با در نظر گرفتن دلایلی که در طول معرفی هنرمندان یاد شده به آن اشاره خواهد شد، نزدیک به طیف وسیعی از این دیدگاهها و سلایق متنوع باشد.
ذکر این نکته هم الزامی است که طی سال ۹۷ تلاشهای بسیار فراوان و قابل ستایشی از سوی بسیاری از هنرمندان، مدیران، تولیدکنندگان، ناشران و تهیهکنندگان در حوزههای مختلف موسیقی نواحی، موسیقی کلاسیک، موسیقی اصیل ایرانی، موسیقی تلفیقی، موسیقی پاپ و دیگر گونهها صورت گرفت که میتوان در یک گزارش مشروحتر به ذکر و مرور آنها پرداخت.
کیهان کلهر؛ مردی برای تمام فصول
بدون تردید یکی از انتخابهای بخشی اعظمی از مخاطبان تخصصی موسیقی، کارشناسان و متخصصان این حوزه برای انتخاب چهره موسیقی ایران در سال ۹۷ «کیهان کلهر» است. استاد و هنرمند کرمانشاهی که از سالهای دور تبدیل به یکی از نمایندگان شایسته موسیقی ایران، در محافل معتبر بینالمللی شده است.
این نوازنده کمانچه و آهنگساز موسیقی ایرانی که بیگمان نمیتوان خدمات او و تعدادی از همنسلانش در عرصههای بینالمللی را تحت یک مدیریت منسجم فرهنگی در کشورمان به حساب آورد، در سالهای اخیر علاوهبر تولید چندین آلبوم متنوع در گونههای مختلف موسیقایی، پس از مدتهای طولانی دوری از کشور، حضور فعالی پیدا کرده و کنسرتهای متعددی را در تهران و شهرستانها برگزار کرد.
کیهان کلهر مردی برای تمام فصول موسیقی است. او سالهاست آوازهای جهانی دارد و در مقاطعی هم در یک قدمی دریافت جایزه «گرمی» بهعنوان معتبرترین جایزه موسیقایی دنیا قرار گرفت. طی سالهای اخیر همکاریهای متعددی با هنرمندان تراز اولی چون یویوما، شجاعت حسین خان، ژائو ژیپینگ، عالیم قاسماف، بروکلین رایدر و بسیاری دیگر داشته و تلاش داشته با ساز کمانچه گوشههای نابی از موسیقی اصیل ایرانی را به مخاطبان معرفی کند. تلاشی که به اندازه برگزاری چندین جشنواره و رویداد داخلی خودمان که سعی در معرفی موسیقی ایرانی به شیوههای مختلف دارند، آنچنان خودنمایی کرده که حتی بسیاری از مخاطبان غیرایرانی، موسیقی ما را با نام کیهان کلهر و تعدادی دیگر میشناسند.
این هنرمند بین المللی موسیقی ایرانی در آغاز دور تازه فعالیتهای خود در ایران با برگزاری کنسرت «پردگیان باغ سکوت» به هنرمندی نوید افقه، علی بهرامی فرد و هادی آذرپیرا توانست نفس تازهای به اجراهای زنده موسیقی ایرانی در وانفسای تسلط کامل موسیقی پاپ در مارکتینگ نظام اقتصادی موسیقی کشورمان بدمد.
کیهان کلهر که یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین هنرمندان موسیقی کشورمان در سال جاری است، چندی پیش از سوی مجله «سانگ لاینز» (انگلستان)، به عنوان یکی از بیست هنرمند مهم موسیقی روز دنیا معرفی شد کیهان کلهر که سال گذشته در جریان برگزاری جشن سالانه موسیقی به پاس یک عمر فعالیت هنری مورد قدردانی قرار گرفت بعد از برگزاری کنسرت «پردگیان باغ سکوت» که تا مدتها در تهران و سایر شهرستانها روی صحنه رفت، با اردال ارزنجان نوازنده جهانی «باغلاما» نیز میزبان علاقهمندان موسیقی ایرانی در کشورمان بود. او در همین اثنا بود که همچنان به فعالیتهای بین المللی خود در عرصه موسیقی ادامه میداد و هر روز بهتر از قبل خود را به عنوان یک چهره ثابت شده و جهانی موسیقی ایرانی تثبیت میکرد.
این نوازنده جهانی کمانچه شهریورماه سال ۹۶ بود که در ادامه فصل جدید فعالیتهای خود در ایران همراه با هنرمندان «رامبرانت تریو» کنسرتهایی را در تالار بزرگ وزارت کشور کرد که این مجموعه برنامهها نیز با استقبال تحسین برانگیز مخاطبان رو به رو شد تا جایی که کنسرتها طی چند شب دیگر به مرحله تمدید رسید. پس از برگزاری این کنسرتها بود که آلبومی از این اجرای زنده با نام «هنوز پاییز است…» در زمستان سال ۹۷ در دسترس مخاطبان قرار گرفت و با استقبال چشمگیر آنها نیز مواجه شد.
کلهر در اوایل اسفند ماه بود که از برگزاری کنسرت یکی از مشهورترین آلبومهای خود با نام «شهر خاموش» در فروردین سال ۹۸ با همراهی کوارتت مینیاتور خبر داد تا همچنان خود را به عنوان یکی از چهرههای برتر موسیقی کشورمان طی سالهای اخیر معرفی کند.
کیهان کلهر که بهزعم نگارنده یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین هنرمندان موسیقی کشورمان در سال جاری است، چندی پیش از سوی مجله «سانگ لاینز» (انگلستان)، به عنوان یکی از بیست هنرمند مهم موسیقی روز دنیا معرفی شد. تا به حکم توانایی خود ثابت کند که انتخاب او به عنوان یکی از چهرههای برتر موسیقی ایران در سال ۹۷ با در نظر گرفتن مؤلفههای حضور بین المللی و تلاشهایش در ایران دور از انتظار نیست.
همایون شجریان؛ ماراتن موفقیتها ادامه دارد
اساساً طی سالهای اخیر کمتر مخاطب حوزه موسیقی وجود دارد که نام همایون شجریان را در فهرست برترینهای موسیقی ایران ندیده باشد. او بدون تردید یکی از موفقترین و در عین حال کمحاشیهترین هنرمندان موسیقی ایران است که طی سالهای اخیر به یمن همکاری با برادران پورناظری توانسته نقش مؤثری در معرفی موسیقی اصیل ایرانی و روزآمدی آن با ذائقه مخاطب داشته باشد.
همایون اگرچه قبل از همکاری با پورناظریها نیز به مدد استعداد و نبوغ ذاتی خود در عرصه خوانندگی و تحت تعلیم پدرش محمدرضا شجریان خود را به عنوان یک پدیده در موسیقی ایران معرفی کرده و با همکاری و آموختن در محضر هنرمندانی چون حسین علیزاده، کیهان کلهر، ناصر فرهنگفر، محمدجواد ضرابیان و سایر بزرگان تبدیل به فولادی آب دیده در موسیقی ایران شده بود، اما قطعاً بخش اعظمی از موفقیتهای خود را با همراهی پورناظریهایی به دست آورد که هم در حوزه آهنگسازی رگ خواب مخاطب را به دست آوردهاند و هم فهم درستی از معرفی موسیقی ایرانی در نظام اقتصادی و بازاریابی مخاطب موسیقی کشورمان داشتهاند.
همایون شجریان قطعاً یکی از چهرههای شاخص موسیقی ایران در سال ۹۷ است چرا که تولید و پخش آلبوم «ایران من» و سروصدای فراوانی که این آلبوم در بین مخاطبان و اهالی موسیقی ایجاد کرد، اتفاقی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد.
همایون شجریان و تعدادی اندک از خوانندگان، نوازندگان و آهنگسازان موسیقی کشورمان که ماراتن موفقیتهای آنان همچنان ادامه دارد، فعلاً بخش مهمی از جریان جذب مخاطب را در حوزه موسیقی ایرانی با تمام نظرات مثبت و منفی در این میان، به یدک می کشند اساساً کارزار مارکتینگ موسیقی اصیل ایران مدتهاست در فروشگاههای عرضه موسیقی با مه غلیظ و آسمانی پر از غبار مواجه است. بنابراین وقتی یک آلبوم در ساختاری مناسب اما قابل نقد این چنین در یک فضای پرشور و پرمخاطب در دسترس شنوندگان قرار میگیرد، بیگمان عقبهای هوشمندانه و فکر شده پشتیبان آن است که در این میان هنرنمایی همایون شجریان در عرصه خوانندگی و حضور مجموعهای از نوازندگان مطرح موسیقی ایرانی در یک آلبوم میتواند به خودی خود لقب یکی از چهرههای موسیقی ایران در سال ۹۷ را از آن همایون کند.
اگرچه هنرمندان بسیاری در حوزههای مختلف نوازندگی، آهنگسازی و خوانندگی تلاش فراوانی در جهت معرفی موسیقی اصیل ایرانی به مخاطبان عجیب موسیقی در کشورمان داشتهاند و حتی در سال ۹۷ آثار ماندگاری را از خود بر جای گذاشتهاند که سالها بعد میتواند منبع بسیار ارزشمندی برای معرفی هرچه بهتر موسیقی ایرانی به مخاطبان نسلهای بعدی باشد، اما از سوی دیگر موضوع مخاطبسنجی، روزآمدی موسیقی ایرانی با ذائقه مخاطب امروزی، تولید آثاری متناسب با شرایط فعلی جامعه و توجه به فرآیند اقتصادی تولید و پخش آثار با در نظر گرفتن استانداردهای موسیقایی وجوه مهمی است که باید به آن عنایت ویژهای داشت.
در این راه همایون شجریان یکی از همان افرادی است که تقریباً به مولفههایی که به آن اشاره شد دست پیدا کرده که میتوان از او بهعنوان یکی از چهرهای برتر موسیقی ایران در سال ۹۷ یاد کرد. اگرچه در این راه نقدها و نقطه نظراتی هم قطعاً وجود دارد که تعدادی از منتقدان و اهالی فن به کار همایون وارد میدانند اما باید در نظر داشت که همایون شجریان و تعدادی اندک از خوانندگان، نوازندگان و آهنگسازان موسیقی کشورمان که ماراتن موفقیتهای آنان همچنان ادامه دارد، فعلاً بخش مهمی از جریان جذب مخاطب را در حوزه موسیقی ایرانی با تمام نظرات مثبت و منفی در این میان، به یدک می کشند که امیدواریم در سالهای بعد این موضوع به حوزههای گستردهتر و اشخاص بیشتری از هنرمندان این عرصه تعمیم پیدا کند.
محمد معتمدی؛ خواننده باهوشی که راهش را پیدا کرد
طی سالهای اخیر علیرغم اینکه موسیقی اصیل ایرانی در حوزه جذب مخاطب غیر از مواردی معدود نتوانسته نسبت به بزرگی و ارزش والایی که دارد، به موفقیتهایی دست پیدا کند، اما هنرمندانی بودهاند که با برنامهریزی و پژوهش در صنعت هزارتوی موسیقی ایرانی، شرایطی را فراهم کرده که توجه مخاطبان را به سمت خود جلب و فضایی را ایجاد کنند که مخاطب غیرتخصصی و غیرقابل پیشبینی موسیقی در ایران که عمده توجه خود را به شنیدن موسیقی پاپ معطوف کرده، گوشه چشمی هم به این سوی بازار تولیدات موسیقایی استاندارد داشته باشد.
یکی از همین افراد که اتفاقاً از باهوشترین خوانندههای موسیقی این سالها محسوب میشود، محمد معتمدی است. او در شرایطی خود را به جامعه موسیقی و توده مخاطبان معرفی کرد که خوانندگان مشهور و با کیفیتی چون علیرضا قربانی، سالار عقیلی و همایون شجریان جایگاه بسیار خوبی در میان مردم داشتند. شرایطی که کار را برای او سخت میکرد و میبایست با ایجاد یک فضای خلاقانه مبتنی بر تکنیکهای هنری و البته مارکتینگ موسیقی، چارچوبی را پدید میآورد که او را به این فرآیند وارد کند.
معتمدی خوب میدانست که برای ورود به دلها و گوشهای مخاطبان باید متفاوتتر از آنچه تاکنون توسط دیگر هنرمندان ارائه شده، بود. او پس از طی مسیری که از زادگاهش کاشان شروع شد تا رسیدن به کلان شهر تهران تمام تلاش خود را به کار برد تا با بهرهمندی از آموختههای آوازی خود و البته لحن دلنشینی که صدایش برخوردار است به تدریج وارد شرایطی شود که دیگر به برگزاری چند کنسرت محدود با نوازندگان محدود، بسنده نشود.
«سیانور» بود که محمد معتمدی را وارد دوره تازهای از فعالیتها کرد. در این مجال بود که رفتهرفته مخاطبان غیرتخصصی موسیقی نیز معتمدی را شناختند و همراه آثارش شدند او به پشتوانه حضور در محضر استادی همچون زندهیاد محمدرضا لطفی و به مدد هوشمندی و انتخابهای درستی که در همکاری با آهنگسازان، نوازندگان و سایر تولیدکنندگان عرصه موسیقی داشت کمکم وارد ساختار جدیدی از فعالیت شد که مهمترین آن حضور در تیتراژ تعدادی از آثار مهم سینمایی به عنوان خواننده بود. حضوری که هم خلاقانه بود و هم میتوانست دریچه جدیدی را برای او بگشاید.
این اتفاق افتاد و خوانش در تیتراژ فیلم سینمایی «سیانور» بود که او را وارد دوره تازهای از فعالیتها کرد. در این مجال بود که رفتهرفته مخاطبان غیرتخصصی موسیقی نیز معتمدی را شناختند و همراه آثارش شدند. کما اینکه پشتوانههای فنی و هنری وی در عرصه آواز هم نقش بسیار مؤثری در معرفی یک خواننده تمام عیار ایفا کردند. او حالا میدانست که از موسیقی چه میخواهد و تقریباً از سال ۹۶ بود که با تولید آثار و تک آهنگهای متعدد که دربرگیرنده فضایی نزدیک به ذهن مخاطب بود وارد کارزاری شد که برایش موفقیتهای پی در پی را به همراه آورد.
معتمدی علاوهبر حضور مؤثر و با کیفیت در عرصه تیتراژخوانی، حضور در ارکسترهای معتبر، همکاری با کارگردانی چون بهروز غریبپور در اپرای سعدی، تولید چند آلبوم موفق از جمله «مناجات» و «حالا که می روی» و همکاری با چند گروه موفق و استاندار اروپایی برای برگزاری کنسرت در سال ۹۷ حضور مؤثری هم در اتفاقات و حاشیههای پیرامون موسیقی در این سال داشت که از آن جمله میتوان به ماجرای پرحاشیه برگزاری کنسرت رایگان در شهر تهران و واکنشهای بعضاً تند او به برخی اتفاقات و سیاستگذاریهای حوزه موسیقی اشاره کرد.
همه اینها به انضمام حضور مؤثر و هوشمندانه محمد معتمدی در رسانه ملی در جایگاههای مختلف میتواند او را به عنوان یکی از چهرههای تأثیرگذار موسیقی ایران در سال ۹۷ معرفی کند.
حمید هیراد؛ امان از پلیبکهای بیموقع!
اگر نگوییم «جنجالیترین» اما حتماً «یکی از جنجالیتری» خوانندگان و هنرمندانی که سال ۹۷ بخش زیادی از حاشیهها و جنجالهای موسیقی پاپ ایران را به خود اختصاص داد حمید هیراد بود؛ خواننده تازه کار و نوظهوری که تابستان امسال را تبدیل به یکی جنجالیترین و پرحاشیهترین فصلهای موسیقی پاپ ایران کرد و آنچنان این فضا را تحتتأثیر خود قرار داد که تا مدتها نیز رهایش نکرد و در برخی مقاطع هم لطمات زیادی به فضای کاری و روحی این هنرمند وارد کرد.
حمید هیراد از سال ۹۵ و از سوی مؤسسه «آوازی نو» به سرپرستی حسن اردستانی مهندس با سابقه صدا در عرصه کنسرتها خود را به جامعه موسیقی معرفی کرد و پس از حضور در رسانه ملی با همراهی مجموعه «پازل بند» و بعدها حضور در مجموعه «دورهمی»، خود را به عنوان یک خواننده نوظهور و پرطرفدار جا انداخت.
اما فعالیتهای هیراد زمانی وارد حاشیه شد که علیرضا بدیع ترانهسرا در برنامه «چشم شب روشن» او را متهم به کپیبرداری بدون مجوز از آثار تعدادی شاعر و ترانهسرا کرد و سپس کمپین «نه به سرقت ادبی» بر علیه او شکل گرفت؛ کار تا جایی بالا گرفت که هیراد مجبور به عذرخواهی و پرداخت غرامت به شاعران و ترانه سرایان شد.
حاشیههای هیراد اما اینجا پایان نیافت و بدیع بار دیگر با انتشار فیلمی منسوب به هیراد او را به اجرای «پلی بک» در کنسرتهایش متهم کرد. پس از انتشار این فیلمها بسیاری از هنرمندان و ترانهسرایان دوباره حمله همه جانبه علیه هیراد را آغاز کرده و او را مورد آماج تندترین انتقادها قرار دادند؛ انتقادهایی که فارغ از درست یا غلط بودن، برای یک خواننده نوظهور چون هیراد حکم چالشهایی را داشت که فوتبالیستهای نامدار اما پرحاشیه را از متن به حاشیه میکشاند و در نهایت جز ناکامی و تلخی چیزی را حس نمیکنند.
اغلب دوستداران و کارشناسان موسیقی اگر بخواهند صادقانه به ماجرای پلی بک ها بپردازند، به این موضوع آگاه هستند که این اپیدمی خطرناک در موسیقی فقط معطوف به حمید هیراد نبوده و نیست اغلب دوستداران و کارشناسان موسیقی اگر بخواهند صادقانه به ماجرای پلیبکها بپردازند، به این موضوع آگاه هستند که این اپیدمی خطرناک در موسیقی فقط معطوف به حمید هیراد نبوده و نیست. کما اینکه تعدادی از خوانندگان بودند که در دوران پیش از فعالیتهای هیراد در عرصه موسیقی بارها و بارها از پلیبک در کنسرتها استفادههای متعددی کرده و میکنند. منتها ماجرای هیراد از آنجا وارد حاشیه شد که وی و سیاستگذاران برنامههای کاری او آنچنان که باید فضا را به سمت آرامش هدایت نکردند و شاید همین عدم برنامهریزی لازم برای مدیریت چنین بحرانی بود که هیراد را وارد چالشهای فراوان کرد. چالشهایی که به قدری زیاد و فراگیر شد که وی را به یکی از مهمترین چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۹۷ تبدیل کرد.
حمید هیراد جوان که در روزهای اول معرفی خود تلاش داشت خود را به عنوان یک چهره متفاوت در عرصه موسیقی پاپ معرفی کند، به یکباره وارد چالشی شد که شاید انتظارش را نداشت. حالا او در مکانیزمی قرار دارد که باید برای بهبود و ارتقای سطح فعالیتهای خود در عرصه موسیقی که اتفاقاً طرفداران پرتعدادی هم دارد باید دست به تغییرات و دگرگونیهای فراوانی بزند که خاطره تلخ تابستان سال ۹۷ به فراموشی کامل سپرده شود. او یک خواننده جوان و مستعد موسیقی ایران است که شاید سال ۹۸ برایش یکی از سختترین و البته مهمترین سالهای کاری باشد.
محسن ابراهیمزاده؛ دونه دونهای که همه جا شنیده شد
خیلی قضاوت بیرحمانهای است که فارغ از همه اگرها و اماها، بخواهیم از چهرههای موسیقی ایران در سال ۹۷ یادی کنیم اما از محسن ابراهیمزاده خواننده نوظهور و پدیده موسیقی پاپ این روزها نام نبریم. او قطعاً یکی از گزینههای مهم و غیرقابل کتمان انتخاب برای معرفی چهرههای موسیقی ایران در سالی که گذشت است.
محسن ابراهیمزاده یکی از خوانندگانی است که بعد از درگذشت مرحوم مرتضی پاشایی با کمک و یاری ۱۰۰ درصدی مدیر برنامهای به نام مهدی کرد که در زمان حیات مرتضی پاشایی به عنوان مدیر برنامههای وی فعالیت میکرد، خود را رفتهرفته در چارچوب فرآیند حرفهای تولید و مارکتینگ موسیقی پاپ قرار داد و با در نظر گرفتن مولفههایی چون تشابه صدایی با مرحوم پاشایی و به کاربردن ترانههایی که مخاطبان تین ایجری با آن نزدیکی بیشتری داشتند، یک شبه ره صد ساله را طی کرد و آنچنان با استقبال کم نظیر مخاطبان مواجه شد که کمتر پدیدهای در موسیقی با آن مواجه بوده است.
این خواننده که ترانههایش آنچنان درگیر مسائل مبتلابه جامعه ایرانی نیست و اغلب در گیرودار حوزه احساسات و عواطف عاشقانهای است که طیف سنی نوجوان با آن نزدیکی بیشتری دارند، از سال ۹۴ اجراهای زنده را آغاز کرد و در سال جاری بود که به اوج محبوبیت خود در اجراهای زنده رسید. او بیگمان یکی از فعالترین خوانندگانی است که طی سال جاری در شهر و شهرستانی نبود که کنسرت برگزار نکرده باشد.
حضور این جنس خوانندگان در عرصه حرفهای موسیقی پاپ بر اساس تجربیات گذشته اغلب مقطعی بوده و پس از چندی هم به فراموشی سپرده میشوند. حال باید دید ابراهیمزاده هم این روند را در سالهای آینده طی خواهد کرد یا خیر؟ ابراهیمزاده تاکنون آلبوم جدیدی را در بازار موسیقی منتشر نکرده، اما انتشار تک آهنگهای متعدد در فضای مجازی که «دونه دونه» یکی از مهمترین و محبوبترین آنهاست، به قدری او را شهره خاص و عام کرد که میتوان از او به عنوان یکی از پدیدهها و چهرههای موسیقی در سال ۹۷ یاد کرد.
قطعاً شکل اجرای ترانهها، محتوای آثار و حتی نحوه اجرای زنده این خواننده موردپسند طیف گستردهای از مخاطبان تخصصی حوزه موسیقی حتی در حوزه موسیقی پاپ نیست، اما این موضوع نیز هنوز نتواسته از میزان محبوبیت این خواننده در بین اقشار مختلف مردم بکاهد.
ماجرا وقتی جالب شد که وقتی قرار شد پرسپولیس تیم محبوب پایتخت، در مهمترین بازی این سالهای خود به مصاف دومین بازی فینالش در لیگ قهرمانان آسیا برود، خبر آمد که کنفدراسیون فوتبال آسیا به باشگاه پرسپولیس اعلام کرده که برای بازی فینال ضرورت دارد که گروه یا هنرمندی دقایقی قبل از بازی به اجرای موسیقی آن هم از نوع پاپ بپردازد؛ موضوعی که مجموعه مدیریتی باشگاه را مجاب کرد تا مساله را به فدراسیون فوتبال ارجاع داده و از آنها برای معرفی خواننده تعیین تکلیف کنند و در کمال شگفتی محسن ابراهیمزاده به عنوان خواننده بازی فینال انتخاب شد. موضوعی که در دوران طرحش با چالشهای زیادی هم مواجه شد.
به هر حال یکی از مؤلفههای مهم انتخاب یک چهره هم شناخت استاندارهای جهانی آهنگسازی و تنظیم و هم میزان حضور در نظام اقتصادی است که اگر آثار ابراهیمزاده دربرگیرنده اولویت اول نباشد اما قطعاً در حوزه نظام اقتصادی و جذب مخاطب با اقبال شگفت انگیزی مواجه شده که نمیتوان از او به عنوان یک پدیده یاد نکرد.
حضور این جنس خوانندگان در عرصه حرفهای موسیقی پاپ بر اساس تجربیات گذشته اغلب مقطعی بوده و پس از چندی هم به فراموشی سپرده میشوند. حال باید دید ابراهیمزاده هم این روند را در سالهای آینده طی خواهد کرد یا خیر؟