مثل شیرینی سیلی خوردن رامتین خداپناهی که در پلان های این سریال از کاراکتر اصلی سریال زنده یاد عسل بدیعی می خورد و تلخی مرگ این بازیگر که به گفته او هیچ گاه از یادها نخواهد رفت.
رامتین خداپناهی درباره خاطرات سریال «تا صبح» می گوید: در حال حاضر آن چیزی که تاسف بار است، از دست دادن خانم بدیعی است؛ جای خالی ایشان احساس می شود و همچنین جای خالی کارگردانانی که امروز ما کاری از آنها نمی بینیم مثل مجید جوانمرد.
بیش از ۱۶ سال پیش از سریالی با بازی عسل بدیعی که کاراکتر اصلی آن سریال بود و در ایام دهه ی فجر روی آنتن رفت، می گذرد؛ سریالی که روایتی عاطفی از زندگی درهم تنیدهٔ چند جوان از دهه ۵۰ را به تصویر کشید.
«تا صبح» یک مجموعهٔ تلویزیونی محصول سال ۸۵ به کارگردانی مجید جوانمرد، محمدعلی باشه آهنگر، نویسندگی عباس نعمتی و تهیهکنندگی احمد میرعلائی بود که از شبکهٔ پنج سیما پخش شد. این مجموعه در ۲۹ قسمت ۴۵ دقیقهای تهیه شد و به گفته تهیه کننده چون قرار بود کار را به دهه فجر برسانند و زمان زیادی برای ساخت آن نداشتند، از دو کارگردان برای ساخت این سریال بهره گرفته شد.
مجید جوانمرد کارگردانی است که آثار سینمایی بسیاری را در دهه ۶۰ از جمله فیلم «شکار» را به یادگار گذاشت و در دهه ۸۰ سریال «تا صبح» را کارگردانی کرد. محمدعلی باشه آهنگر نیز کارگردان پُرکار سینما در دهه ۷۰ است که بعد از سریال «تا صبح»، سال گذشته سریالی به نام «بعد از آزادی» را برای تلویزیون ساخت. اما آنچه این دو کارگردان را مجاب به ساخت این سریال کرد، جدای از تیمی که دور هم جمع شده بودند، فضایی بود که به گفته رامتین خداپناهی در آن زمان برای ساخت چنین آثاری مهیا بود.
مجید مظفری، محمد کاسبی، عسل بدیعی، امین زندگانی، ستاره اسکندری، رامتین خداپناهی، حمید ابراهیمی، مارال فرجاد، آتش تقیپور، عزتالله رمضانیفر و مریم سلطانی بازیگران «تا صبح» بودند که در این سریال به مقابل دوربین رفتند.
حتی مدل ماشینم را خودم به کارگردان پیشنهاد دادم
خداپناهی بازیگر سریال «تاصبح» معتقد است، «قدمت این مجموعه فراتر از آن بود که برای یک مناسبت تولید و پخش شود» و در این زمینه گفت: بستر روایی «تا صبح» در دهه ۵۰ قرار می گرفت و در محوریت آن یک خانواده نظامی قرار داشت. قدمت این سریال فراتر از این بود که برای یک مناسبت تولید و پخش شود. اگر فیلم ساز و یک آرتیست بر اثر دغدغه های ذهنی خودش یک اثر را خلق کند، هر زمان دیگری می توان آن را دید و مختص یک زمان نیست. این سریال برای من بسیار لذت بخش بود. نقشی که ایفا کردم در فیلمنامه پررنگ نبود اما تلاش من به عنوان بازیگر نقش «آیدین بدر» ـ برادر کاراکتری با بازی امین زندگانی ـ شاید کم نظیر بود. من در انتخاب ماشینم هم خودم به آقای جوانمرد پیشنهاد می دادم و مدلی داشتم که تلاش می کردم این کاراکتر را شبیه به آن کنم. این شخصیت در فیلمنامه خیلی محلی از اعراب نداشت ولی در اجرا جذاب تر شد.
به حدی حرص درآور بودم که عسل بدیعی ناخودآگاه به من سیلی زد
خداپناهی همچنان که خاطراتش از حضور در سریال «تا صبح» را مرور می کرد، به سیلی به یادماندنی اشاره کرد که از زنده یاد عسل بدیعی خورده بود.
او درباره این ماجرا یادآور شد: از آنجا که من کاراکتر حرص درآوری در این سریال بودم، حرص خانم بدیعی را هم درمی آوردم. آقای جوانمرد به او اجازه داد که در برخی صحنه ها پرخاش کند که یک باره در یکی از پلان ها ناخودآگاه یک سیلی به من زد و من زمانی که از او پرسیدم چرا زدی؟! گفت که خیلی حرص من را درآوردی!
خاطرات ما از سال های دیر و دوری است که دیگر از آن فاصله گرفتیم و اگر هم لحظات بدی داشته باشیم، تبدیل به خاطرات شیرین شده است.
در دهه ۸۰ دغدغه برای تولید آثار هنری بیشتر بود
این بازیگر درباره فیلمنامه سریال «تا صبح» از نگاه خود چنین توضیح داد: استفاده از تیم متخصص ـ از نویسنده تا کارگردان و بازیگران و عوامل دیگر ـ بخشی از ساخت یک سریال است و شرایط، بخش مهم دیگر. آن موقع سریال «تا صبح» در بستر زمانی دهه ۸۰ ساخته شد که با امروز بسیار متفاوت است؛ شرایطی بود که تاب و تحمل ها از امروز بالاتر بود. ما در کشوری زندگی می کنیم که حضور افراد تصمیم گیرنده برای خلق یک اثر هنری تاثیر به سزایی دارد. نمی توانیم این موضوع را کتمان کنیم. من گمان می کنم در دهه ۸۰ افرادی که مسئولیت داشتند، شرایط را برای تعامل و گفت و گو در جهت سازندگی و دورهم نشینی برای خلق یک اثر و دغدغه برای تولید آثار هنری باکیفیت بیشتر فراهم می کردند.
یادمان باشد از دهه ۸۰ صحبت می کنیم
خداپناهی با اشاره به اقبال سریال «تا صبح» عنوان کرد: یادمان باشد از دهه ۸۰ صحبت می کنیم. دهه ای که حضور اینترنت، رقابت ها و رسانه های خانگی محدود بود و اغلب معطوف به سینما و تلویزیون بودیم. اما امروز اینگونه نیست. ما دچار سرعت بسیار زیادی هستیم و نوع نگاهمان به جامعه هم با این سرعت متفاوت است. چه بسا محصولاتی که در دهه ۸۰ و ۹۰ متولد شدند و به زعم ما مورد توجه قرار گرفتند، مورد توجه نسل امروز قرار نگیرند.
سازندگان و مخاطبان خبری از هم ندارند
این بازیگر در پایان درباره ی دلایل ضعف اغلب سریال های امروز تلویزیون نیز گفت: این اتفاق به دلیل دور شدن آدم ها از هم بر می گردد. سازندگان و مخاطبان از هم دور شدند و خبری از هم ندارند. باید سازماندهی صورت بگیرد. متاسفانه ما از مخاطبان خودمان دور شدیم؛ به دلیل اینکه باب گفت و گو که نتیجه آن گفتمان می شود، بسته است. گفتمان، تعامل انسانی با شهروندان را به دنبال دارد که منجر به نقد و بررسی و تحلیل می شود. هر چه بیشتر جلوتر می رویم با یک هرج و مرج و شلختگی در آثار روبرو می شویم که غیر قابل تحمل است. ممکن است استثنائاتی هم باشد؛ اما چون منجر به رشد نمی شود، در همان بال زدن های اولی به سقوط منجر می شود.