مهسا کرامتی بازیگر سریال « آتش سرد » درباره حضور کمرنگ در تلویزیون و سینما بیان کرد: چند سالی به دلایل شخصی کمتر بازیگری میکردم من مادر شده بودم و بعد هم دچار کسالتی شدم که نمیتوانستم کار کنم و در برنامه « خندوانه » هم اعلام کردم که مدتی نمیتوانم کار کنم.
وی اضافه کرد: با این حال اینگونه هم نبود که کلاً کاری نداشته باشم مثلاً در برخی از پروژهها مسئولیت انتخاب بازیگر را بر عهده داشتم و یا فیلمنامه هم مینوشتم.
این بازیگر در ادامه درباره حضور دوبارهاش مقابل دوربین عنوان کرد: حالا مدتی است دوباره بازیگری را شروع کردهام و واقعیت این است که یا من کم سعادت شدهام و فیلمنامههایی را که دوست دارم به من پیشنهاد نمیشود یا این فیلمنامهها وجود ندارد و خیلی کم است.
بازیگر مجموعه «مرگ تدریجی یک رویا» درباره پیشنهادهای بازیگری بیان کرد: از وقتی که تصویربرداری سریال «آتش سرد» به پایان رسید حدود ۶ ماه میگذرد اما در همین مدت هیچ فیلمنامهای به من پیشنهاد نشده است که با خود بگویم این کاری است که باید در آن بازی کنم. فیلمنامهها به طرز عجیبی به هم شبیه است. برخی پروژهها هم به شکلی است که وقتی برای مذاکره میروید میفهمید بودجهای دارند که آن را ابتدا بین تهیهکننده و کارگردان تقسیم میکنند و بعد با بقیه آن فیلم و سریال را میسازند.
وی عنوان کرد: گاهی حتی کارگردان هم در دستمزد دخالت میکند و وقتی کارگردان به این مسائل ورود میکند که بیشتر با تهیهکننده مرتبط است اینها مرا مشکوک میکند.
کرامتی با اشاره به برخی مناسبات در عرصه فیلمسازی یادآور شد: من که از کودکی در سینمایی بزرگ شدهام که در آن دغدغههای دیگری ارزش بوده است و به خاطر اهداف دیگری وارد سینما شدهایم مناسباتی را میبینم که اصلاً آنها را بلد نیستم. حتی نمیخواهم بگویم من خیلی فرد خوبی هستم و این کارها را انجام نمیدهم بلکه میگویم اصلاً این مناسبات را بلد نیستم.
بازیگر سریال «خط قرمز» درباره این مناسبات اظهار کرد: این اتفاقات گاهی مرا اذیت میکند، این مناسبات صرفاً مالی هم نیست. درباره خیلی اتفاقات حرفهای مرتبط با کار هم هست. در خیلی از کارهای سریالی که فیلمنامههای ضعیفی دارند یا مدل تصویربرداری کار که باید روزی ۱۰ دقیقه کار را ضبط کنند.
وی درباره برخی بازیگران پر کار که گاهی همزمان در چند شبکه هستند گفت: اگر عزت و احترامی پیش مردم دارم به دلیل زیاد کار نکردن است. مخاطب به من میگوید دل ما برایت تنگ شده بود و خدا را شکر میکنم که دلشان برایم تنگ میشود. به نظرم خود این کار برای شما اعتبار میآورد و من به آنچه که دارم قناعت میکنم و حفظ آبرو میکنم.