رضا رشیدپور گفت: در مرگ آزاده نامداری به تعبیر جنتی عطایی یک ناگهانگی نهفته است. در ناگهانگی هم مرگ است و هم رویش، مسالهای که ما باور نمیکنیم مرگ است و چیزی که میبینیم رویش است. من سر ضبط ویژه برنامه نوروز ۱۴۰۰ بودم که خبر درگذشت آزاده نامداری را شنیدم. این خبر یک سال است که من را درگیر خود کرده است و من هنوز در حیرت این ناگهانگی هستم.
رشیدپور بیان کرد: ۱۰ روز قبل از اینکه آزاده نامداری آسمانی شود، او به همراه همسرش سجاد عبادی در جزیره کیش مهمان من بودند. وقتی من مطلع شدم که آنها در کافه من در این جزیره حضور دارند و نزدیک به دو ساعت است که منتظر نشسته اند تا کار من تمام شود و من را ببینند، به او گفتم که «در تمام این دو ساعت چرا به من تماس نگرفتی، گفت که نخواستم به خاطر ما اذیت شوی و میدانستم بالاخره خودت می آیی.». آزاده عزیز با همین ملاحظات کوچک تا اتفاقات بزرگی که رقم زد، از خود در ذهن ما یک دختر مهربان، متعهد و متخصص را در فضای کاری خود ساخت.
وی عنوان کرد: آزاده نامداری عاشق امام حسین (ع) بود؛ عموی او به من گفته است که در روز تدفین او پرچم گنبد و بارگاه اباعبدالله الحسین به دست او رسید و پیکر و صورت آزاده عزیز را با آن پرچم مبارک پوشاند. این حتما از سعادتمندی یک دختر جوان است که به منتهای عشقش در قلب و جانش در زیر خاک برسد.
نیما کرمی نیز گفت: شغل مجری حرف زدن روی صحنه است ولی قرار گرفتن در این صحنه جزو سختترین اجراهای ممکن است. کسی را آیا دیدهاید یا از کسی آیا شنیده اید که درمورد آزاده نامداری بد بگوید؟ اینکه از ما نام نکویی باقی بماند و اینکه حرف مثبتی از ما در ذهن و یادها باقی بماند برای ما کفایت میکند.
وی افزود: آزاده نامداری سفر کرده است و چه سعادتی از این بیشتر که دوست و دشمن از او خوب میگویند. همه نکات و ویژگیهای از او را میگویند که به دغدغهها و شخصیتها دغدغه مند او برمیگشت.
کرمی عنوان کرد: همه ما که در این مراسم حضور داریم از آزاده نامداری یک اجرای پرشور و هیجان، خارج از فضای کلیشهای، صمیمی و دقیق و البته باوقار را به خاطر داریم که به هیچ وجه به لودگی و جلف بودن آلوده نشد. اجرای آزاده نامداری در کمال تازگی و پرشور و هیجانی خود از حیا و عفت هم برخوردار بود.