نشست نقد رمان «مریلین مونرو سر جردن» نوشته گلاره عباسی برگزار و درباره ویژگیهای این کتاب گفته شد.
نشست نقد کتاب این بازیگر با حضور چهرههای فرهنگی و هنری برگزار شد و در این نشست تینا تقویان از نابینایان گروه سوینا، بخشهای کوتاهی از نسخه بریل کتاب را خواند.
کیوان کثیریان که اجرای این نشست را برعهده داشت، نسخه بریل این کتاب را اتفاق خوبی دانست و گفت: یکی از ویژگیهای این کتاب این است که شخصیتپردازی آن منحصر به افراد نیست. در این داستان هم مفهوم تنهایی برجسته است و با آن به عنوان یک عنصر دراماتیک برخورد شده است و هم عشق.
سپس مصطفی مستور با بیان اینکه بعد از مدتها خواندن یک رمان فارسی احساس خوبی به او دست داده، گفت: خیلی دشوار است که یک رمان با دو فصل خوب شروع شود و مثلا بعد تنزل کند. کتابی منسجم است که سر پا ایستاده است و ادبیات را میشناسد.
این نویسنده با اشاره به ادبیات زنان و ویژگیهایش توضیح داد: همیشه در ذهن من بوده که ما نمیتوانیم در جامعهای مانند جامعه ایران درباره ادبیات زن و نویسندگان زن صحبت کنیم اما به مسائل زنان اشاره نکنیم. مسائل زنان خیلی زیاد است. باید این بحث شود که چرا ادبیات زنان از ادبیات مردها، خیلی بهتر است. البته این برداشت من است. چرا یک نویسنده زن خیلی بهتر میتواند بنویسد؟ زنها در جامعه ما میدانند دنبال چه هستند و خواستههایشان را خیلی خوب میشناسند. مشکل وقتی به وجود میآید که میخواهند برای رسیدن به این آرزوها حرکت کنند و بعد میبینند که انواع موانع پیش رویشان است، از موانع سنتی و تاریخی تا موانع حقوقی و قانونی تا موانعی که خودشان درست کردهاند. هراس دارند که یک کاری انجام دهند زیرا با یک پیشینه ذهنی این کار را نباید بکنند و آن کار را نباید بکنند، مواجهاند. انگار خودشان هم بخشی از این مانعهای بزرگ هستند. به هر دلیلی که باشد اینکه کسی میخواهد از یک نقطه به نقطه دیگر حرکت کند و میداند که کجا میخواهد برود، اما نمیتواند برود، یک نوع گسست ایجاد میکند. این از هم گسیختگی بهترین نقطه برای نوشتن داستان است. زنها به شکل طبیعی در همان نقطهای که ایستادهاند که انبوه این مسائل پیش رویشان است و میتوانند دربارهاش خوب بنویسند. به نظرم «مریلین مونرو سر جردن» هم همین است و در شخصیتپردازی، درونمایه داستان و ... این اتفاق خیلی واضح افتاده است.
مستور خاطرنشان کرد: هنر یعنی جزئیات و اگر هنرمند نتواند جزئیات را ببیند، یک اثر کلی و تیپیکالی ساخته است. جزئیات فوقالعاده اهمیت دارد و ساختار ذهنی زنان به گونهای است که جزئیات را خیلی بیشتر از مردان میبینند. درباره ادبیات زنان میگویند، ادبیات آشپزخانهای یعنی ادبیات خانگی است، جزیینگر است و مسائل اگزیستانس را مطرح نمیکند. مسائل خانه را مطرح می کند و فردیت در ان بسیار قوی است. به نظرم پایه و اساس این حرف ضعیف است. اتفاقاً جزئیاتی که با کنایه جزئیات آشپزخانهای گفته میشود و در فصلهای این رمان، فضا تقسیمبندی شده و نویسنده آنچه را هست و نمیخواهد باشد رخیلی خوب توضیح میدهد. من این جزئیات را خیلی دوست داشتم و اینها همان چیزی است که یک نویسنده خوب باید آن را ببیند. فکر میکنم اگر گلاره عباسی نتواند بخشهایی از رمانش را که خالیاند از بخشهایی که خوبند و از بخشهایی که متوسطاند، پیدا کند، قدم بعدیاش را نمیتواند بلندتر بردارد. یک نویسنده خوب کسی است که خودش پیش از مخاطب، بفهمد که چه کار کرده و کجای کارش قوی است.
این نویسنده با بیان اینکه میتوان گفت زبان این رمان، زبان معیار در ادبیات است، اظهار کرد: این زبان مانع فهم داستان نیست و از این جهت زبان خیلی خوب و پاکیزهای است. عنصر تشبیه در این رمان خیلی خوب استفاده شده است. کتاب هشت فصل است که هر فصلش با عنوان یکی از غذاها نامگذاری شده است که صرفاً یک نامگذاری نیست. استفاده از این اسامی برای فصلبندی، انتخاب خیلی خلاقانهای بود.
مصطفی مستور در ادامه درباره نوع روایت رمان «مرلین مونرو سر جردن» توضیحاتی ارائه کرد و درباره تم و درون مایه داستان نیز اظهار کرد: این رمان، یک رمان شکست است. شاید یکی از دلایلی که من این داستان را دوست داشتم همین بود. شخصیتهایی که مدام در زندگی شکست میخورند. اساساً وقتی نپذیری شکست خوردهای و تا وقتی ناامید نشوی، گویا راهی پیدا نمیشود و این رمان، رمان ناامیدی است. شاید تنها نقطه امیدی که در نوشتن، خلق کردن و اساساً در هنر باشد این است که وقتی مخاطب میخواند میگوید که این منم و بعد میگوید که من تنها نیستم و یکی دیگر هم هست که این را نوشته یا این شخص وجود دارد. با آن احساس همدردی کنند و این همدردی کمی تسکین دهد. شاید یک وجه اخلاقی نوشتن رمان همین باشد که به لحاظ اخلاقی ما را آرام کند.
این کتاب با مسئله زنان درگیر است
در ادامه نشست احمد ابوالفتحی، نویسنده و مسئول رمانهای ایران نشر نیماژ، با بیان اینکه انتخاب این اثر کار پرریسکی بود، درباره روند انتخاب کتاب در این نشر توضیحاتی داد و گفت: شاید در آن یکی-دو هفته اول که کتاب هنوز خوانده نشده بود، با پیشفرضهایی که درباره کتابهای سلبریتیها وجود دارد، کمی واکنشهای منفی داشتیم اما موقعی که کتاب خوانده شد، فهمیدند که اساسا مسئله برای انتخاب این کتاب، گلاره عباسی نبوده است. این طور نیست که یک کتاب نوشته و بعد منتشر شود. کتاب خوانده میشود و بازخوردهای مختلفی از اهل فن و مخاطبان کمتر حرفهای در زمینه ادبیات، میگیرد و بعد منتشر میشود. این کتاب چندین بار بازنویسی شده است.
او با بیان اینکه خصوصیت این کتاب این است که در آشپزخانه میگذرد و در ۱۰-۱۵ سال اخیر اصطلاح ادبیات آشپزخانهای نیز باب شده است، گفت: ادبیات آشپزخانه به این دلیل مذموم شمرده شده که اساسا درگیری اجتماعی نداشت. اما کتاب «مرلین مونرو سر جردن» این طور نیست و ما از یک روزمرگی حرکت میکنیم و به سمت فصول پایانی میرویم، کتاب درگیر با مسئله زنان است. مخاطبانی که درگیر با ادبیات جدی هستند تا جایی که میدانم کتاب را مطالعه کردند و مسئله این است که به شدت جا خوردند و انتظار این کیفیت از این کتاب را نداشتند. این کتاب کیفیت زمانی فوقالعادهای دارد. از نظر ساخت درام توانسته اثری باشد که یک شخصیت را به خوبی پرورش دهد و از یک نقطه مشخص به سمت یک حد نهایی میبرد. عملا ما با یک جدال درونی در این اثر مواجه هستیم که توانسته به خوبی آن را نشان دهد.
ترسی از قضاوت ندارم
سپس گلاره عباسی، نویسنده رمان با اشاره به حضور برخی از اعضای گروه سوینا (سینمای نابینایان) درباره اینکه چرا کتابش را بریل کرده سخنانی گفت.
او درباره واکنشها نسبت به ورود برخی هنرمندان به حوزه ادبیات، گفت: من نگران هیچگونه قضاوتی نیستم. برایم فرقی نمیکند که چه قضاوت شود. فکر میکنم ما نویسنده خوب و نویسنده بد داریم، بازیگر خوب و بازیگر بد داریم و من هم حقم است که وقتی مینویسم و دلم میخواهد نویسنده شوم تلاشم را هم میکنم. من قبل از اینکه بازیگر شوم، نویسنده بودم، کلاسهای محمد محمدعلی را گذراندم. در روزنامه، ستون نوشتم. داستان کوتاه چاپ کردم و شاید وقتی داستان من در شرق چاپ شد، من ۱۸ سالم بود و آن موقع من را در سینما و تلویزیون راه نمیدادند و سن دانشجو شدن هم نبودم. هیچ کدام اینها را امتیاز نمیدانم و میدانم که با تمام اینها باز هم میشود که من نویسنده بد یا خوبی باشم. اما مهم این است اثری که وجود دارد تأثیرگذار، خوب و قابل خواندن باشد. ترسی از این قضاوت ندارم و نداشتم. ترس از این دارم که کاغذی را تلف کنم، وقتی را بگیرم و تاثیری نگذارم که آن دیگر بستگی دارد که چقدر موفق بودهام.
عباسی افرود: خیلی طول کشید که من بتوانم کتاب را چاپ کنم، مثل خیلی کارهای دیگر که طول کشید. این کتاب از بین کارهای کارگاهی در کارگاه محمد محمدعلی انجام دادم، تقریباً کاراکتر شکل گرفت و به مرور پخته و بازنویسی شد. اگر دیر کتاب را چاپ کردم یا اگر من به عنوان بازیگر کتاب را چاپ کردم اصلاً دلیلش این نیست که من اعتماد به نفس زیادی دارم و یا فکر میکنم که ادبیات کار راحتی است، اگر الان به عنوان یک بازیگر آن را چاپ میکنم، به خاطر این است که فکر میکنم ادبیات مسیر بسیار سختی دارد، زودتر شرایط چاپ نبود و من هم نباید زودتر چاپ میکردم. باید به خاطر احترام به نویسندهها و سختی مسیر، صبوری میکردم.
کثیریان (مجری نشست) به شخصیتهای داستان اشاره کرد که گویی یک شخصیت دوقطبی به نظر میآید که روایت هم با او همسو است و عباسی بیان کرد: خیلیها نظر داشتند که کاراکتر کتاب شیدایی دارد، تعادل ندارد، خودش را گاهی مریلین مونرو میداند، گاهی نیلوفر همسایه روبهرویی میبیند و گاهی نیلوفر دیگری میبیند. ما میتوانیم همه این خیالها، رویاها و امیدها را روی حساب دوقطبی بودن یک آدم و بیقرار بودنش بگذاریم. من فکر میکنم این میتواند یک ویژگی باشد، خیلی از آدمها میتوانند رویاپرداز باشند، در رویا زندگی کنند، امیدوار باشند، روزمره نیستند و اینقدر این میزان خیالپردازی جلب نظر میکند که ما میتوانیم آن را مانند یک بیماری ببینیم.
این نشست نقد و بررسی با حضور چهرههای فرهنگی و هنری چون رضا کیانیان، حسن فتحی، احترام برومند، مصطفی مستور، سیامک گلشیری، پریوش نظریه، پوریا عالمی، رامتین لوافی، احسان عبدیپور، افشین زینوری، سینا حجازی، نیما رئیسی، سامان احتشامی، جهانگیر کوثری، محمد صوفی، محمدرضا رضائیان، افشین صادقیزاده، شقایق دهقان، سجاد افشاریان، کتایون ارسنجانی، رامین دهدشتیان، احمد ابوالفتحی، سهیل رضایی، شرمین نادری، اشکان عقیلی، پژمان تیمورتاش، علی ضیاء، هومن خیاط، جمیله دارالشفایی، شادی کرمرودی، مهدی یزدانیخرم، امیرحسین ندایی، فرزانه ابراهیمزاده، شهره احدیت، مژده لواسانی، کاوه خداشناس، مهدی گوهریان، بهرام عباسی، گروه سوینا(سینمای نابینایان)، فرنوش نیکاندیش، مرجان مومنی و برخی چهرههای پزشکی در فضای باز شهر کتاب الهیه برگزار شد.