علیرضا منصوریان درباره قبول مسؤولیت سرمربیگری تیم فوتبال تراکتور ، اظهار داشت: تراکتور به همراه استقلال و پرسپولیس یکی از سه قطب فوتبال ایران است و من خیلی خوشحالم که سرمربی این تیم شدهام. فوتبال برای پرشورها عشق و زندگی است.
سرمربی جدید تیم فوتبال تراکتور در ادامه افزود: از مدتها پیش آرزو داشتم و خیلی امیدوار بودم که یک روز به تبریز بیایم و در ورزشگاهی که 100 هزار تماشاگر دارد، سرمربیگری کنم. خدا را شکر این اتفاق افتاد و امروز افتخار پیدا کردم تا در دیار ستارخانها، باقرخانها و باکریها کار کنم.
وی با اشاره به روند مذاکراتش با مالک باشگاه، خاطرنشان کرد: زمانی که آقای زنوزی و آقای الیاسی با من تماس گرفتند، گفتم که به خاطر «شور هواداران و احترامی که برای شما قائلم به تراکتور میآیم». در ادامه هم قرارداد تنظیم شد. من خیلی راحت به تراکتور آمدم، چون احترام ویژهای به آقای زنوزی قائلم و ایشان مانند برادر بزرگم هستند. آقای زنوزی برای فوتبال از جیب خودش خرج میکند و به همین خاطر احترام ایشان واجب است.
منصوریان ادامه داد: من با هواداران تراکتور خاطرات خوبی دارم و اینکه این تیم در همه شهرها و ورزشگاهها هواداران پرشورش را دارد، برای من لذت بخش است. دلیل اصلی حضور من در تبریز، هواداران پرشور میلیونی تراکتور هستند.
وی با بیان اینکه «برای دیدار با پرشورها لحظه شماری میکنم»، گفت: امیدوارم هرچه سریعتر بتوانم بار دیگر ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز را پُر از هواداران ببینم و شاهد شعار معروف «بیر، ایکی، اوچ» آنها باشم. انشاءالله با انرژی مثبت پرشورها، بتوانیم امسال اتفاقات خوبی را رقم بزنیم.
سرمربی تیم فوتبال تراکتور در پاسخ به این سوال که «چه اهدافی برای آینده تیم متصور است؟»، گفت: تیمهای بزرگ، اهداف بزرگی دارند. تلاش میکنیم که از پرچم و پیراهن تراکتور مانند خانواده خودم پاسداری کنم. این پیراهن، دست من امانت است و به مردم تُرک زبان کشور و هواداران میلیونی تراکتور قول میدهم که با جان و دل برای این تیم تلاش کنم. مبنای کار کردن ما در تراکتور، زحمت کشیدن خواهد بود.
منصوریان ادامه داد: من خودم این شعار زیبای هواداران تراکتور را می پسندم که « یل یاتار طوفان یاتار یاتماز تراختور بایراقی» و از هواداران میخواهم که با همین شعار همانند همیشه از تراکتور حمایت کنند تا ما هم پشتمان را به آنها گرم کنیم و کارهای بزرگ انجام بدهیم.
وی در پایان گفت: باز هم تاکید میکنم که من فقط با یک تماس از سوی آقای زنوزی هدایت تراکتور را قبول کردم و به ایشان گفتم که «باعث افتخار من است که در این شهر و برای هواداران تراکتور کار کنم.» ما در کمتر از 48 ساعت با هم به توافق رسیدیم و قرارداد امضا کردیم. خدا را هم شکر میکنم که در روز تولد استاد شهریار به تراکتور آمدم و ضمن تبریک و گرامیداشت این روز، دوست دارم این مصرع زیبا از ایشان را تقدیم هواداران میلیونی تراکتور کنم:
سلام اولسون شوْکتوْزه ائلوْزه