بلاژویچ: بازیکنان بحرین مواد مخدر مصرف کرده‌اند

یکی از تلخ‌ترین شب‌های تاریخ فوتبال ایران، شبی است که ایران در منامه به بحرین ۳ بر یک باخت و از صعود مستقیم به جام جهانی ۲۰۰۲ بازماند. بحرینی‌ها بعد از بازی پرچم عربستان را گرفتند و در استادیوم دور افتخار زدند تا شب بدمان تکمیل‌تر شود. حالا چند نکته از آن بازی مرموز و عجیب را مرور می‌کنیم.

اول)
اخبار ورزشییکی از سوژه‌های آن اردو ماجرای درخواست علی کریمی برای خوردن همبرگر بود. بلاژ که یک بار در تایلند به همبرگر خوردن کریمی تن داده بود، وقتی متوجه شد او در اردو همبرگر درخواست کرده، مخالفت کرد و گفت: «همه باید غذای هتل را بخورند.»

دوم)
روز بازی انگار تیم ملی به جام جهانی صعود کرده بود و همه فکر می‌کردند کار تمام است. سفارت ایران در بحرین تیم ملی را برای ناهار دعوت کرد. بازیکنان هم به هر غذایی روی میز بود، نه نگفتند. بعد‌ها گفتند کشک بادمجان خوردند و این غذای چرب در زمین نفس بازیکنان را گرفت. بازیکنان، اما گفتند نه کشک بادمجانی در کار نبود ولی پذیرایی مفصلی شدند و علاوه بر خوردن کباب برگ و چنجه و کباب و جوجه، بعد از ناهار هم شکلات و بستی و کافه گلاسه زدند! به همین خاطر خیلی سنگین بودند. فقط ۶ ساعت قبل از شروع بازی بازیکنان چنین ناهار مفصلی خوردند. سفارت ایران هم در آن زمان نیت بدی نداشت و قطعاً بلاژویچ می‌توانست مانع چنین پذیرایی خاصی شود.

سوم)
بلاژویچ عادت نداشت قبل از بازی در رختکن با بازیکنان حرف بزند. او ترجیح می‌داد کنار زمین برود و قدمی بزند و بیشتر نظاره‌گر باشد. آن شب وقتی او انگیزه بازیکنان بحرین را حتی موقع گرم کردن دید، به رختکن برگشت و با بازیکنان حرف زد. او به ملی‌پوشان گفت: «این بحرین برای شکست ما آمده. آن‌ها انگار مواد مخدر مصرف کرده‌اند. حالت عجیبی دارند. از نگاه‌هایشان می‌شود فهمید. اگر قرار است شل بازی کنید مثل بره شما را می‌کشند.» بلاژ در بین دو نیمه هم خیلی برافروخته بود و مدام به بازیکنان می‌گفت سفت بازی کنند تا نقش بره را در زمین نداشته باشند.

چهارم)
جو ورزشگاه هم عجیب بود. بحرینی‌ها بلندگو‌هایی بزرگ آورده بودند و شعار می‌دادند. بعضی از شعار‌ها عجیب به گوش بازیکنان آشنا بود. آن‌ها با الفاظ ایرانی به تعدادی از بازیکنان توهین کردند که این مسئله هم نقش زیادی در عصبی شدن بازیکنان داشت. بحرینی‌ها حتی اکثر هواداران را داخل ورزشگاه راه ندادند. داور هم عجیب سوت زد تا یک شب عجیب‌تر رقم بخورد.

پنجم)
بازی که تمام شد، جو ورزشگاه متشنج بود. بحرینی‌ها با پرچم عربستان دور افتخار می‌زدند. علی دایی شاکی شد و اعتراض کرد. در چشم به‌هم زدنی نیرو‌های امنیتی وارد زمین شدند و علی دایی را دوره کردند. رئیس آن‌ها دستور دستگیری علی دایی را داد که این مسئله با اعتراض همه از جمله خبرنگاران ایرانی همراه شد. آن‌ها گفتند تا زمانی که دایی را رها نکنند، از ورزشگاه خارج نمی‌شوند. در نهایت پلیس مقابل ایرانی‌ها کم آورد.

ششم)
وقتی بازی تمام شد و ایران ۳ بر یک باخت و به سادگی شانس صعود مستقیم را از دست داد، رختکن ماتم‌کده‌ای بود. بازیکنان همه سکوت کرده بودند تا اینکه بلاژویچ وارد شد. پزشکان در همان رختکن قوزک پای علی دایی را که آسیب دیده بود، بخیه زدند. او می‌گفت یکی از بازیکنان بحرین با استوک به قوزک پایش کوبیده. سرش هم شکسته بود و پزشکان تلاش می‌کردند آن را هم بخیه بزنند. حاضران می‌گویند او در رختکن مثل یک شیر عصبانی و زخمی بود. وقتی بلاژ وارد شد و وضعیت دایی را دید، سر تمام بازیکنان فریاد زد. او خطاب به آن‌ها گفت: «این علی دایی است. کاپیتان شما. از او خجالت بکشید. ببینید با مصدومیت چطور بازی کرد. سرش را شکستند. پایش را زدند. هیچ‌کس به اندازه علی دایی مبارزه نکرد. او با وجود آسیب‌دیدگی برای ما گل زد. کاش مثل علی دایی بازی می‌کردید.» بلاژ از همه شاکی بود و بازیکنان می‌گفتند بلاژ را هرگز آن‌قدر عصبی ندیده بودند.