در شرایطی که سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال ایران به دنبال است که با فراهمسازی هرچه بهتر زیرساختهای با کیفیت، سطح لیگ داخلی را چندین برابر ارتقاء ببخشند و به همین بهانه نیز تعطیلی اجباری را متوجه لیگ نوزدهم کردهاند، در این سو روشنفکرانی متکی بر افکار تک قطبی، که در لابهلای هواداران و پشت اکانتهای بعضاً تقلبی پنهان شدهاند، افکاری تندرویانه خود را به اغلب هواداران قالب میکنند تا راهسازان مسیر هیجانات، حساب بانکی احساسات هواداران را دائماً لبریز کنند!
اخبار ورزشی- شوخی حسین کلهر، به عنوان یک مجری بر فرض پرسپولیسی، یا اصلاً پرسپولیسی دو آتشه، با لوگوی استقلال، در کمتر از چند ساعت، تبدیل به یک دغدغۀ بزرگ برای میلیونها هوادار شد و با به راه افتادن پویشهای تندگویانه، این مجری کمتجربه که پیشتر هم دستان خود را به نشانۀ تسلیم شدن بالا برده بود، یکه و تنها در برابر انواع و اقسام حملات قرار گرفت و کار به جایی رسید که باشگاه استقلال نیز رسماً بیانیۀ خود را بر علیه وی منتشر کرد و این مجری جوان به عذرخواهی در برابر هواداران پرداخت.
باید تکلیفمان را روشن کنیم! از کدام دستهایم؟! بلگرادیها یا تیفوسیهای نازیسم شهر رم؟! یا بهروزهای متمول فوتبال بریتانیا؟! یا چریکیهای کوبا؟! مگر میشود در عین واحد با چکیدهای از این بینشها در برخورد با مسائل ظاهر شد؟! به همین دلیل هم تا به امروز چشم صدها هوادار را به دلیل افکاری تندرو گونه نابینا کردیم و دل سیری از خون و جان یکدیگر بر روی سکوها میل و سپس درگذشتگان یکدیگر را روح آزرده کردیم! مکتبما کدام است آخر؟! جوانمردی؟! مگر خودمان جوانمرد بودهایم که حالا از یک مجری تلویزیونی تمنای رعایت شئونات و چارچوبهای احترام و منزلت و شخصیت تیم محبوبمان را داریم؟!
به صفحات مجازی کافیست گریزی بزنیم، توهین پشت توهین و بیاحترامی در پس هر ارائۀ دیدگاه! پس اینها که هستند؟! احتمالاً هواداران شاختاردونتسک که دنبال کنندۀ فوتبال ایران میباشند! تفاوتی ندارد، امروز استقلال و فردا پرسپولیس و سپس تراکتور و سپاهان و...! قطعاً ایرادی بزرگ در این ماجرا وجود دارد که برای چندین دهه همگان محصول یک فرهنگ میشویم و جز حمله کردن چیزی را نمیآموزیم!
اگر تعصباتمان لطف کند و کمی آنسوتر بنشیند، با اجازۀ شما، لیگ برتر انگلیس صدها پله در تمامی زمینهها از لیگ برتر انگلیس باکیفیتتر است و هرگز مقایسۀ آنها با یکدیگر از نگاهمان کار عقلانی نبوده است، چرا؟! چونکه به خود جرئت دیدن فوتبال را از زوایۀ آنها ندادیم و نخواستیم که به شفافیت واقعی آنها نزدیک شویم و در همین حال همیشه خراب، احساس راحتی، بنا به عادتهایمان کردیم؛ خلاصۀ کلام؛ گری نویل و جیمی کرگر، دو بازیکن ملیپوش سابق منچستریونایتد و لیورپول برای سالیان سال است که در تلویزیونهای رسمی بریتانیا رودرروی هم میایستند و در کریخوانیهایشان یکدیگر را رگبار کلمات، حتی بعضاً رکیک میگیرند! اما با وجود چند صدبرابری هواداران منچستریونایتد و لیورپول در اقصی نقاط جهان، کسی پویش راه نمیاندازد و با پلاکارد به خیابانها نمیریزند و شعارهای حماسی متظاهرانه سر نمیدهند! جواب منتقد و یا کریخوان خود را به صورت خصوصی و در همان فضای بهوجود آمده میدهند!
اگر قرار است از کریخوانیها اینچنین برنجیم و از قداست خودساختهای که برای دیدگاههایمان ایجاد کردهایم اینچنین دفاع کنیم، بهتر است اصلاً تیممان را در ویترین کلکسیون خانه قرار بدهیم و روزی چندبار آن را دستمال بکشیم تا مبادا ذرهای غبار بر روی آن بنشیند و کسی آن را ببیند! فوتبال همین است، تضاد و تقابل! بازی احساسات، بازی جذاب هیجانات و بخشی از مقابله با سختیها! اما به نظر میرسد که آن را با جنگ جهانی پایانی دنیا اشتباه گرفتهایم! اگر قرار است تمامی افراد روبروی خود را تحت عنوان هتاک، منتقد، مخالف، رقیب و ... حذف کنیم، بهتر است فوتبالمان در همان عضلت باقی بماند و کسی ما را نشناسد، چرا که این دیدگاه بسته و مستبدانه سالهاست که در اوج تمدن به عنوان بخشی از یک عقبماندگی فکری خوانده میشود!