فدراسیون فوتبال در این شرایط باید با استفاده از نظرات کارشناسی، تصمیمی سرنوشتساز برای فوتبال ایران بگیرد اما به نظر میرسد بلاتکلیفی رؤسای بازنشسته فدراسیون، مانعی بر سر راه خروج فوتبال ملی از بحران شده است.
تفکر در خاطرات و اتفاقات گذشته راهحلی برای پیروزی در آینده است که این موضوع سرلوحه کار تمامی افراد موفق تمام تاریخ بوده و خواهد بود. وین دایر، نویسنده بلژیکی درباره گذشته میگوید "بدون آنکه بگذارید یادبودهای دردناک گذشته بر شما چیره گردند، به آرامی در ذهن، مرورشان کنید و از آن تجربهها، درس بیاموزید".
جام ملتهای ۲۰۱۹ امارات برای ایران با هدف پایان به طلسم ۴۳ ساله تیمملی در نرسیدن به عنوان قهرمانی این رقابتها آغاز شد اما در پایان به خاطر سلسله اشتباهاتی که رخ داد همه آرزوها و طلسمشکنیها بر باد رفت و ما ماندیم و ناکامی ادامهدارمان در جام ملتها!
با این حال هیچ شکستی، پایان زندگی نیست و باید با استفاده از آن کسب تجربه کرد تا بتوان با رفع نواقص گذشته، حرکتی رو به جلو انجام داد و در نهایت راهحلی برای رسیدن به موفقیت پیدا کرد. البته جو پساجام ملتها نشانی از تجربهاندوزی از گذشته ندارد و تنها موضوع مشهود، غرق شدن در شکستهایمان است. ایران باخت و یک شبه تمام شادیهایی که ایرانیان برای آن برنامهریزی کرده بودند، به غم و ناکامی تبدیل شد اما آیا ماندن در این شکست برای فوتبال ایران آوردهای دارد؟
قطعاً پاسخ به این سوال، منفی است زیرا این گزاره همانند ماندن در باد پیروزیها است و مانند آن، تنها باعث عقب ماندن از رقبا میشود. در حال حاضر جام ملتها برای ما پایان یافته، کیروش به کلمبیا رفته اما اهالی فوتبال همچنان در فکر این هستند که اگر کیروش فلان حرف را نمیزد یا فلان بازیکن را بازی میداد یا نمیداد، ایران میتوانست قهرمان جام ملتها شود.
کیروش با تمام خوبیها و بدیهایش، با تمام مشتهای گره کردهای که به وجدمان آورد و حرفهای نیشداری که آزارمان داد، پی سرنوشت خودش رفت ولی فوتبال ایران انگار رفتن او را باور نکرده و همچنان به دعواهای آن دوره میپردازد. از پاداش نجومی گرفته تا بیپولی تیمملی برای جام ملتها! شاید باید به این باور برسیم که دیگر کیروشی وجود ندارد و در حال حاضر با استفاده از تجربه اندوخته شده از هشت سال حضور او در ایران و شکستی که در جام ملتهای خوردیم برای انتخاب سرمربی جدید و راهی درست برای فوتبال ایران تصمیمگیری شود.
علیرغم این موضوعهای بدیهی اما فوتبال ایران بیشتر درگیر جدال ملیپوشان با قهرمانان رشتههای دیگر و تلافی شخصی افرادی با استفاده از شکست اخیر تیمملی است.
در گذشته ماندن و فغان از ای کاشها و اشتباهاتی که برای فوتبال ما رقم خورده، دردی را دوا نمیکند ولی استفاده از شکستهای گذشته میتواند راهی جدید به فوتبال ایران نشان دهد. فدراسیون فوتبال باید با استفاده از تجربهای که کسب کرده و انتقادات سازندهای که پیشکسوتان و صاحبنظران فوتبال داشتند، تصمیمی آیندهساز برای فوتبال ایران بگیرد اما این اتفاق تاکنون رخ نداده است.
البته باتوجه به این که مجمع سرنوشتساز فدراسیون فوتبال پس از این که در تاریخ ۱۹ دیماه به بهانه حضور تیمملی در جام ملتها لغو شد، هنوز برگزار نشده است، همچنان تکلیف بازنشستگان این فدراسیون مشخص نیست. موضوع مشخص این است که فدراسیون فوتبال ابتدا باید تکلیف مدیران بازنشستهاش را روشن کند و پس از آن تصمیمی برای آینده فوتبال بگیرد. قطعاً اعضای بازنشسته فدراسیون فوتبال تا زمانی که بقای خودشان در سطوح مدیریتی این فدراسیون مشخص نباشد، نمیتوانند تصمیمی سرنوشتساز بگیرند.
مخلص کلام اینکه فوتبال ایران باید خیلی زود به سیاهپوشیاش به خاطر شکست در جام ملتها پایان دهد و راهی برای آیندهای بهتر پیدا کند اما این که هنوز تکلیف رؤسای بازنشسته فدراسیون فوتبال مشخص نیست، مانع بزرگی در رسیدن به این هدف است.