علی کریمی در شروع مسیر سرمربیگری اش هدایت تیمی را برعهده گرفته است که همه آمال و آرزوهایش ماندن در جدول است و طبیعتاً در چنین تیمی نمیتوان به دنبال ماجراجویی بود. البته علی کریمی باید از این اتفاق خرسند باشد، چون در همان ابتدای مسیر با بحرانها مواجه میشود و مدیریت بحران را یاد میگیرد. مربیگری علی کریمی در سپیدرود مثل دوران شروع فوتبالش از زمینهای خاکی است. علی کریمی تا علی کریمی شود، در زمینهای خاکی خون دل خورد و زحمت کشید تا ستاره شد. مصائبی که شاید شنیدنش هم برای ستارههای امروز فوتبال سخت باشد، چه رسد به اینکه بخواهند این مسیر را طی کنند.
سپیدرودی که در ابتدای فصل بسته شد، یک تیم خوب نبود! تیمی پر از بازیکنان پا به سن گذاشته و شاید هم بیانگیزه. تا جایی که علی کریمی در بازیهای دور رفت هر چه خون دل خورد، نتوانست به عنوانی بهتر از پانزدهمی دست یابد، اما اکنون تعطیلات زمستانی است. علی کریمی این فرصت را دارد که بازیکنان پا به سن گذاشته و فاقد کارایی را کنار بگذارد و به جای آنها بازیکنان خوبی در اختیار بگیرد. علی کریمی این فرصت را دارد که با تیم با شدت و حدت بیشتری تمرین کند و تیمی آمادهتر به نسبت دوران رفت را وارد بازیها کند.
و، اما دیروز خبر رسید که پیام صادقیان هم به جمع شاگردان علی کریمی پیوست. آیا صادقیان میتواند مهره گرانی برای سپیدرود باشد؟
نامش نه، اما بازی اش چرا. نامها امروز نه تنها برای سپیدرود بلکه برای هیچ تیمی کارساز نیستند، اما یک بازیکن کم نام و نشان حتی میتواند برای استقلال و پرسپولیس البته با بازی اش کارساز باشد. پیام در صورتی برای سپیدرود متفاوت خواهد بود که همه سوابقش را کنار بگذارد و خود را بازیکنی در ابتدای راه تصور کند. به یقین چنین بازیکنی با همه توان میدود و سرش را جلوی توپ میگذارد تا به همه ثابت کند در موفقیت تیم دخیل است.
نیمفصل دوم بازیها نه تنها برای مدعیان قهرمانی بلکه برای همه تیمها سخت میشود و در دور برگشت حتی ماندن در جدول بازیها هم به زحمت به دست خواهد آمد. بنابراین سپیدرود حتی برای ماندن باید بیشتر از بازیهای دور رفت تلاش کند و بیشتر از بازیهای دور رفت بدود.