اوایل سال ۹۴ بود که پس از ۹ سال جدایی از فوتبال ایران به کشورمان برگشت و هدایت پرسپولیس را بر عهده گرفت. آن روز کلی با هم گپ زدیم. از آخرین ملاقات در آلمان و نشست خبری که به جنجال کشیده شد تا جدایی از تیم ملی و... دست آخر هم وقتی بابت شیطنت جوانی و به چالش کشیدن کنفرانس خبریاش از او عذرخواهی کردم لبخندی زد و گفت: «من هم آن دوران جوان بودم». پر بیراه هم نمیگفت؛ پس از ۹ سال وقتی برانکو را دیدم با شخصیت متفاوتی روبهرو شدم. از آن مصاحبه تا این جمعه ۳ سال و اندی گذشت. مکالمات و مصاحبههای ما اغلب تلفنی بود و به کمک اصغر نیکسیرت، اما این بار...
راستش را بخواهید یکی، دو ماهی میشد که دنبال مصاحبه با سرمربی موفق پرسپولیس بودم. یکی دو باری هم با پندار خمارلو مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس و فرزاد حبیباللهی آنالیزور و دوست برانکو و همکار قدیمی خودم صحبت کردم، اما مجالی برای گپ و گفت مفصل فراهم نمیشد تا آنکه جمعه بالاخره این فرصت فراهم شد. فرصت گفتوگو با یک مربی جنتلمن، آرام، پخته و به شدت پرحوصله که در طول ۱۸۰ دقیقه مصاحبه آنهم با سؤالات رگباری و متوالی هرگز ابراز خستگی نکرد؛ ویژگی بارز پروفسور که در سه سال اخیر به او و تیمش خیلی کمک کرده است. شاید بتوان گفت همین صبر و حوصله فراوان در مواجهه با مشکلات مختلف برانکو را به قول یحیی گلمحمدی به یک الگو در فوتبال ایران تبدیل کرد. برانکو به همراه فرزاد حبیباللهی به تحریریه خبرورزشی آمد و از علاقه اش به سر الکس فرگوسن و پپ گواردیولا حرف زد. زحمت ترجمه این مصاحبه را فرخ حسابی همکار خوبمان کشید که در طول مصاحبه به همراه سردبیر کنارم بودند و تقریباً اجازه ندادند هیچ پرسشی از قلم بیفتد. آنچه در ادامه میخوانید گپ و گفت خبرورزشی با مردی کروات است که این روزها چهره محبوب هواداران پرسپولیس است. یک مربی بادانش که پرسپولیس بحرانزده را تحویل گرفت و دو بار قهرمانی لیگ و یک نایبقهرمانی آسیا را به ارمغان آورد. شما خواننده گرامی هم اگر میخواهید بدانید برانکو در مورد پرسپولیس، هوادارانش، بازیکنان جداشده و باقیمانده، خریدهای جدید، حمیدرضا گرشاسبی و به ویژه کارلوس کیروش و مربی گلرهای تیم ملی چه حرفهایی دارد تا پایان این مصاحبه ۱۸۰ دقیقهای ما را همراهی کنید.
گفتند مثل یک قهرمان از پرسپولیس کنار بکش
میخواهیم مصاحبه را از اینجا شروع کنیم که خیلیها پس از بسته شدن و بسته ماندن دو پنجره نقلوانتقالات زمستانی و تابستانی پرسپولیس تصور میکردند از این تیم خواهید رفت. چه چیزی شما را در این پرسپولیس محروم به حکم فیفا نگه داشت؟
آنچه شما گفتید کاملاً درست است. پرسپولیس شرایط مناسبی نداشت. پنجره نقلوانتقالات ما بسته شده بود و شاید در نگاه اول همه چیز ناامیدکننده به نظر میرسید، اما به دو دلیل ماندم؛ اول ایمان و باوری که به خودم، کادر فنی و بازیکنانم داشتم و بعد هواداران پرشور پرسپولیس. طرفدارانی که نه تنها در ایران و آسیا بلکه به نظرم در دنیا بینظیر هستند. من در چند کشور کار کردم، اما به جرأت میگویم مثل هواداران پرسپولیس هیچ جایی ندیدم.
این یک تصمیم احساسی به نظر میرسد. شما یک مربی حرفهای هستید؛ به هر حال دو مرتبه توانسته بودید پرسپولیس را قهرمان لیگ برتر کنید. برخی معتقد بودند برانکو باید مثل یک قهرمان برود و از این تیم جدا شود. ممکن بود با ماندن در پرسپولیس رزومه خودتان را خراب کنید و این ریسک بزرگی بود. نبود؟
راستش را بخواهید در کرواسی هم خیلیها به من گفتند الان وقتش است که مثل یک قهرمان و به عنوان مربی برنده از پرسپولیس کنار بکشی و جدا شوی. بیا بیرون تا تاج قهرمانی از روی سرت به زمین نیفتاده است!
چه کسانی این حرفها را زدند؟
خیلیها؛ دوستان و نزدیکانم در کرواسی و زلاتکو دالیچ که خیلی هم دوستش دارم.
سرمربی کرواسی هم شرایط پرسپولیس را میدانست و به شما گفت نمان؟
بله، البته خاطرم هست مرحوم ایویچ همیشه به ما گوشزد میکرد که یک مربی موفق باید زمان خروج و ترک یک باشگاه را بداند ولی من همانطور که گفتم به خودم، همکارانم و بازیکنان پرسپولیس ایمان داشتم و میدانستم با تلاش و پشتکار هر ناممکنی ممکن خواهد شد.
پس از پایان لیگ هفدهم اخباری از گوشه و کنار شنیده میشد که شما پیشنهادات خوبی هم از تیمهای مختلف دارید. خودتان میتوانید اسم بیاورید؟
بله، تیم ملی ازبکستان، تیم ملی کرهجنوبی...
(حرفش را قطع میکنیم) تیم ملی کرهجنوبی؟!
بله، از تیم ملی کرهجنوبی پیشنهاد داشتم. همچنین یکی دو باشگاه برتر چینی و یک باشگاه اماراتی.
و با وجود همه این پیشنهادات ماندید؟
تصمیم گرفتم بمانم چون هر قدر با خودم فکر کردم، دیدم نمیتوانم در آن مقطع پرسپولیس را ترک کنم. گفتم میمانم و مبارزه میکنم. احساس میکردم بازیکنان خوب و مبارزی دارم به همراه چند جوان جویای نام که ظرف شش ماه همه مسیرهای سخت و صعبالعبور را به اتفاق پشت سر گذاشتیم. نتایجی هم که در آسیا و لیگ برتر به رغم همه مشکلات و کمبود بازیکن کسب کردیم نشان داد تصمیم بسیار درستی گرفتم. شما خوب میدانید بازی در لیگ قهرمانان آسیا با حریفانی که بازیکنان گرانقیمت و باکیفیتی دارند اصلاً آسان نیست. همین لیگ برتر این فصل که چند مدعی جدی قهرمانی دارد.
میتوانید مدعیان قهرمانی این فصل را نام ببرید؟
مثلاً تیم یحیی (پدیده مشهد) همه را در لیگ امسال شگفتزده کرد. پدیده تیم هجومی و بسیار خوبی است که سزاوارانه به این جایگاه رسیده است. سپاهان امیر قلعهنویی هم همینطور که پرافتخارترین تیم ایران محسوب میشود و پرافتخارترین مربی ایرانی را هم بالای سر خود میبیند. شما دو سالی که سپاهان نتیجه نگرفته را فراموش کنید. قلعهنویی با آوردن هفت، هشت بازیکن چهره سپاهان را دگرگون کرده است. او هر جایی بوده برای قهرمانی جنگیده و این مرتبه هم برای قهرمانی خواهد جنگید. تراکتورسازی تبریز هم جزو مدعیان اصلی قهرمانی است. تراکتورسازی سه کاپیتان تیم ملی را جذب کرد و تیمی پرستاره است که به نظرم لیگ برتر امسال را جذابتر هم کرده است. استقلال تهران را هم فراموش نکنید (بازی سپیدرود رشت و استقلال تهران از تلویزیون در حال پخش است و برانکو هر از گاهی به این بازی نگاهی دقیق میاندازد) مطمئن باشید استقلال با شفر دوباره اوج گرفته و یکی از مدعیان قهرمانی لیگ هجدهم است.
اجازه نمیدهم ۲ برابر بازیکنان پرسپولیس به طارمی پول بدهند
برگردیم به همان محرومیت پرسپولیس و حکم فیفا. حالا که مدتها از آن ماجرا گذشته است بیتعارف بگویید مهدی طارمی را مقصر اصلی میدانید یا مسئولان وقت باشگاه را؟
به طور حتم مهدی طارمی یکی از مقصران بود که همزمان با دو تیم قرارداد امضا کرد و باید فکر عواقب این کار خودش را میکرد، اما متأسفانه باشگاه پرسپولیس هم واکنش مناسبی به این داستان نشان نداد. طارمی که خودش مطلع بود با دو باشگاه قرارداد بسته ولی باشگاه پرسپولیس هم باید بیشتر چک میکرد و اجازه نمیداد چنین محرومیتی رخ بدهد.
هژبری: وقتی به شما اطلاع دادند مهدی طارمی محروم شده در مصاحبهای گفتید منتظر این محرومیت بودید. درست است؟
من بابت مهدی طارمی به باشگاه پرسپولیس هشدار داده بودم. گفته بودم اول باید مشکل طارمی را ریشهای حل کنید. میدانستم باشگاههای ترکیهای در این زمینه زبانزد هستند. مدیران باشگاههای ترکیهای بلدند در دعواهای حقوقی نزد فیفا چگونه پروندهها را به نفع خود به پایان برسانند. قوانین بینالمللی را هم خوب میدانند. (فرزاد حبیباللهی آنالیزور برانکو رشته کلام را به دست میگیرد) این حکم مهرماه صادر شد در حالی که مشغول بستن چمدانها برای رفتن به عمان و بازی با الهلال بودیم. خوب به یاد دارم روز ۲۹ اردیبهشت جشن کوچکی به مناسبت قهرمانی پرسپولیس در منزل آقای برانکو گرفته بودیم. ایشان در حضور سرتن چوک، مارکو و من گفت ما با فیفا به مشکل میخوریم و مهدی طارمی برای پرسپولیس مشکلساز میشود.
لابد شنیدید مهدی طارمی این روزها در الغرافه شرایط مناسبی ندارد. انتقادات زیادی از او میشود و شنیده میشود بدش نمیآید دوباره به ایران برگشته و برای پرسپولیس بازی کند. شما با بازگشت او موافق هستید؟
به هر حال نرمال است وقتی بازیکنی به ویژه در پست مهاجم به تیمی خارجی میرود همه از او انتظار گلزنی دارند. در قطر هم میبینید بغداد بونجاح الجزایری و یوسف العربی چگونه برای السد و الدحیل گل میزنند. طبیعی است قطریها از مهدی طارمی هم همین توقع را دارند. او در پرسپولیس بهترین نوک حمله ایران، آقای گل و شاید بهترین بازیکن بود. هر بازیکنی که به خارج از کشور میرود باید بداند حق افت ندارد. شما دیدید لوکا مودریچ بهترین بازیکن سال جهان وقتی در رئالمادرید کمی با افت مواجه شد و دو بازی نه چندان خوب انجام داد بلافاصله حرفهایی در مورد جانشین او رسانهای شد. همینطور گرت بیل که گفته میشود رئالیها او را نمیخواهند و مهدی هم باید این وضعیت را درک کند و به اوج برگردد.
جواب پرسش ما را ندادید.
مهدی طارمی قطعاً فوتبالیست خوبی است، اما این تصمیمی نیست که فقط من بگیرم. اول باشگاه فعلیاش، دوم خودش و سوم پرسپولیس باید تصمیم بگیرند. به نظر شما باشگاه الغرافه اجازه جدایی به طارمی میدهد؟
اگر از الغرافه اخراج شد یا قراردادش را فسخ کرد چطور؟
قرارداد مالی طارمی فوقالعاده است. آیا پرسپولیس از لحاظ مالی زورش میرسد او را بخرد؟
با زیرکی از زیر سؤالات ما درمیروید!
(با خندهای بلند) کار من همین است. شما خبرنگار و پرسشگر هستید و من هم باید بتوانم از برخی پرسشها فرار کنم، اما جدا از شوخی یک چیز را فراموش نکنید. اگر نیاز به جذب مهدی طارمی باشد من اجازه نمیدهم سه یا حتی دو برابر بازیکنان فعلیام باشگاه به این بازیکن پول بدهد. اجازه نمیدهم نظام مالی پرسپولیس بههم بخورد و...
بالاخره ما جواب پرسش خودمان را گرفتیم! مهدی طارمی را میخواهید، اما با قیمت مناسب و هماندازه بازیکنان کنونی پرسپولیس؟
(لبخندی میزند) شما کدام مربی شاغل در لیگ ایران را میشناسید که مهدی طارمی را نخواهد؟!
علی کریمی استثنا بود
وحید امیری، صادق محرمی، مهدی طارمی و فرشاد احمدزاده در شرایطی از پرسپولیس رفتند که شما به حکم فیفا قادر به خرید بازیکن نبودید. از دست کدامیک از این شاگردانتان بیشتر ناراحت هستید؟
صادقانه بگویم از دست هیچ کدام از بازیکنانم که رفتند ناراحت نیستم. چند بار گفتم و باز هم میگویم این بازیکنان فوتبالیست حرفهای هستند و زندگیشان از طریق فوتبال اداره میشود. بنابراین من یکی ناراحت نشدم.
یکی مثل فرشاد احمدزاده به لیگ لهستان رفت که هیچ سودی از لحاظ فنی برایش نداشت.
به هر حال او میخواست تجربه بازی در اروپا را کسب کند. از لحاظ مالی هم اگر اشتباه نکنم برایش خوب بود. همین طور وحید امیری که به او حق دادم به ترابوزان اسپور برود که یکی از چهار تیم مطرح و برتر ترکیه است. صادق محرمی هم به دیناموزاگرب بهترین تیم اروپای مرکزی رفت. صادق باید از یک جایی شروع میکرد. شما بهتر میدانید علی دایی یا وحید هاشمیان و مهدی مهدویکیا هم از تیمهای کوچکتر آغاز کرده و به بایرنمونیخ و هامبورگ رسیدند. فقط علی کریمی یک استثنا بود که مستقیم از امارات به مونیخ رفت. این تصمیمات حرفهای و طبیعی است و نباید کسی ناراحت شود. مهدی طارمی هم به هر حال باید به فکر زندگی خودش باشد. مگر ژاوی به خاطر پول و درآمد بیشتر از بارسا به قطر نرفت؟ مهدی طارمی هم من میدانم دلتنگ پرسپولیس است، اما در الغرافه چهار برابر ایران درآمد دارد. باید مردم و هواداران پرسپولیس او را درک کنند.
به هر حال حساسیت روی مهدی طارمی بیشتر است. هواداران او را مقصر محرومیت پرسپولیس میدانند.
میخواهم یک نکته را بگویم. وقتی مهدی طارمی جریمه شد ما یعنی باشگاه پرسپولیس به او قرارداد جدید پیشنهاد کردیم. مهدی طارمی به همراه وکیلش آمد و درخواست رسمی داد که میخواهد برود. باشگاه باید چه کار میکرد؟ (خودش جواب میدهد) حداقل باید باشگاه درخواست پول میکرد که درآمدی از جدایی طارمی کسب کند وگرنه جدایی او هیچ سودی برای پرسپولیس نداشت. این اتفاق نرمال و طبیعی بود و هواداران هم باید با آن کنار بیایند.
فرضیهای هم مطرح شد مبنی بر اینکه بازیکنان پرسپولیس به اروپا میروند که به لیست کیروش راه پیدا کرده و ملیپوش شوند. این فرضیه را قبول دارید؟
نه! شاید این فرضیه یکی از دلایل جدایی بازیکنانم باشد ولی دلیل اصلی نیست.
به طور نمونه میتوان به صادق محرمی اشاره کرد که در پرسپولیس فوقالعاده بازی میکرد و به تیم ملی دعوت نمیشد، اما بلافاصله پس از لژیونر شدن ملیپوش شد.
شاید بتوان چنین نتیجهای گرفت ولی من به این مسائل فکر نمیکنم، چون نمیدانم فلسفه سرمربی تیم ملی چیست. باید با عینک دیگری به جدایی صادق نگاه کرد. در اینکه او در پرسپولیس عالی بازی میکرد و شایسته دعوت به تیم ملی بود شکی نیست.
فرزاد حبیباللهی: در فوتبال ما با خیلی از مسائل احساسی برخورد میشود در حالی که به قول آقای برانکو این تصمیمات بازیکنان کاملاً حرفهای است. شما دیدید سانچز چه جوری از آرسنال جدا شد و به منچستر پیوست. او میخواست فضای جدیدی را تجربه کند و باشگاه آرسنال هم از قبل او به سود نسبتاً خوبی رسید. ماجرای مهدی طارمی هم همین بود. از صدور رضایتنامه مهدی طارمی ۵۰۰ هزار دلار پول به حساب باشگاه پرسپولیس واریز شد که مبلغ خوبی بود و این موضوع نباید فراموش شود. (برانکو دوباره ادامه میدهد) به نظر من باشگاه با فروش طارمی راه درستی انتخاب کرد.
بشار از مسلمان مدرنتر است
مورد محسن مسلمان، اما یک استثنا بود. هافبکی که پس از یکی دو سال نزول شدید به پرسپولیس برگشت و زیر نظر شما دوباره به اوج رسید و لقب مهندس گرفت. چه شد که مسلمان از چشم شما به یکباره افتاد؟ مشکل فنی بود یا اخلاقی؟
محسن مسلمان از فولاد خوزستان آمده بود. رزومهای هم داشت و میدانستم در فوتبال ایران صاحب جایگاه است. اگر خاطرتان باشد در ۷ یا ۸ هفته اول بین ۱۸ نفر هم نبود. از او خواستم برخی عادات خودش را ترک کند.
منظورتان فنی است یا عادات اخلاقی؟
حالا! من از او خواستم جور دیگری فکر کند. از او دویدن و جنگیدن و تکل زدن در بازی را خواستم. دیدید که محسن عملکرد فوقالعادهای داشت و ما دو مرتبه پشت سر هم قهرمان ایران شدیم و به نیمهنهایی آسیا رسیدیم. سوپرجام را فتح کردیم و... همیشه هم به بازیکنانم میگویم باید مرتب به سمت بهتر شدن تغییر کنند. من از محسن این توقع را داشتم. ما بشار رسن را خریدیم که در این پست بازیکن مدرنتری است. صاحب کیفیت بالایی است. ۲۱ یا ۲۲ ساله است در حالی که محسن مسلمان ۲۸ یا ۲۹ ساله است. اولویت من بشار رسن بود. ضمن آنکه نمیتوان بازیکن ۲۹ ساله را مدام روی نیمکت نشاند.
البته زمزمههایی هم شنیده میشد مبنی بر اینکه محسن مسلمان بازیکنان جوانتر را دست میاندازد و خیلی شوخی میکند. این حرف را تأیید میکنید؟
من حرفم را زدم. بازیکنان من باید تغییر کنند. همین امروز هم به شاگردانم گفتم بازیکنی که در پرسپولیس توپ میزند باید فقط و فقط به برد فکر کند و حتی به مساوی فکر هم نکند. باید همه برای یک هدف بزرگ بجنگند. شما در همین منچستریونایتد هم میبینید پل پوگبا به جای آنکه بیشتر به فکر فوتبال باشد هر روز موهایش را به یک رنگ درمیآورد و تمرکز ندارد. من بازیکنی مثل پوگبا برای پرسپولیس نمیخواهم.
شما بین بشار رسن و محسن مسلمان اولی را انتخاب کردید. حالا قرار است از نیمفصل دوم سروش رفیعی هم به تیم شما ملحق شود. بین سروش و بشار کدامیک را انتخاب میکنید؟
باید به شما بگویم بشار و سروش در نیمفصل دوم با هم برای پرسپولیس بازی خواهند کرد.
گواردیولا زندگیاش را وقف فوتبال کرده است
پس باید در نیمفصل دوم شاهد یک پرسپولیس تهاجمی و تماشاگرپسندتر باشیم.
بله، یک چنین چیزی در سر دارم.
در مثل جای هیچ مناقشهای نیست. میخواهید یک تیمی بسازید مثل منچسترسیتی گواردیولا؟
بله، این فوقالعاده است. به نظرم گواردیولا در فوتبال دنیا یک مبتکر است. شاید خیلیها گواردیولا را با تیکی تاکا بشناسند ولی به نظرم شاخصه اصلی تیمهای پپ پرسینگ شدید است. او ۲۴ ساعته زندگیاش را وقف فوتبال کرده است. هر جا هم بوده اثرگذار بوده است. او فلسفه فوتبالش را در بارسا پیاده کرد. همان را به بایرنمونیخ برد و فوتبال انگلیس را هم تحت تأثیر خودش قرار داد. شما میبینید منچستریونایتد با بازیکنان اسم و رسمدارتر نتوانسته مثل منسیتی نتیجه بگیرد و این تفاوت را گواردیولا ایجاد کرده است. ما کرواتها هم علاقه خاصی به سبک بازی هجومی و کارهای ترکیبی داریم. این سنت فوتبال کرواسی و یوگسلاوی سابق است که مربیان هموطن من با خود به ایران هم آوردند. از رایکوف، جگیچ و استانکو بگیرید تا ایویچ و بلاژ و کرانچار و...
پس معلوم شد مربی محبوب شما چه کسی است!
گواردیولا دوستداشتنی است، اما مربی محبوب من الکس فرگوسن است. یک مربی کاریزماتیک و به شدت اسکاتلندی که بینظیر بود. نکته مهم در خصوص فرگوسن این است که حتی در اواخر دوره کاریاش در منچستر و زمانی که در آستانه ۷۰ سالگی بود تغییر روش و ذهنیت داد. او یک الگو برای همه ما مربیان است که هرگز برای آموختن و تغییرکردن دیر نیست.
فرزاد حبیباللهی: در مصاحبهای تاریخی با اندی راکسبورگ اسکاتلندی، فرگوسن گفت زمانی که ۳ بر ۲ به رئالمادرید باختم تصمیم گرفتم تغییر سیستم بدهم و افکار خودم در مورد فوتبال را عوض کنم.
هژبری: البته یوگسلاوی سابق هم در جام جهانی ۹۰ با خوششانسی تیم محبوب من اسپانیا را شکست داد. قبول دارید؟
با این حرف موافقم ولی یوگسلاوی سابق برزیل اروپا بود. تیمی که پله برای روز خداحافظیاش به ریودوژانیرو دعوت کرد.
هژبری: خود شما هم خیلی نسبت به گذشته تغییر کردید. پرسپولیس بیمار را که همه از آن قطع امید کرده بودند تحویل گرفته و قهرمان کردید. پرسپولیس دوباره زنده شد و...
لحظاتی هستند که باید تغییر کنند. روزنامه شما همیشه با من به عنوان یک مربی محتاط برخورد میکرد. یک مربی که دفاعی بازی میکند در حالی که من به عنوان سرمربی تیم ملی ۸۲ درصد بازیهایم را بردم، ۲٫۷ گل زده در هر بازی داشتم، عنوانهایی از جمله قهرمانی بازیهای آسیایی بوسان، غرب آسیا و سومی جام ملتها را به همراه تیم ایران کسب کردم، جلوی تیم ملی آلمان ۱۷ کرنر زدیم و اوکراین را در کیف بردیم ولی عوض شدم و شما هم آن تیترها را زدید.
هژبری: آن تیتر را بهخاطر پنالتی چیپ یحیی گلمحمدی زدیم نه شما! (اشاره به برانکو) به نظرم بازی برگشت ایران و ژاپن در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی ۲۰۰۶ در تهران کاملترین بازی تیم ملی در زمان سرمربیگری شما بود. آن بازی خاطرهانگیز زیر سایه درگذشت چند تماشاگر هموطن و عزیز ما ماند و کسی بدان نپرداخت.
با این حرف موافقم. ما با گلهای وحید هاشمیان ژاپنی را بردیم که بهترین تیم تاریخ خودش را داشت. ناکامورا، ناکاتا، هوندا و بازیکنانی در آن تیم ژاپن توپ میزدند که ستارههای فوتبال آسیا بودند. من زمانی کرهجنوبی را بردم که تیم چهارم جام جهانی بود. آن بازی که ما ۴ بر ۳ با هتتریک علی کریمی، کرهجنوبی را در جام ملتهای آسیا (۲۰۰۴) بردیم بهترین مسابقه تاریخ این مسابقات بود.
تیمی که میخواهد قهرمان شود باید نیمکت درازی داشته باشد
برگردیم به همان بحث پرسپولیس، به نظر میرسد در نیمفصل دوم با ترافیک خط میانی روبهرو باشید؛ ربیعخواه، کامیابینیا، نورالهی، عالیشاه، بشار، سروش، نعمتی و ترابی ۸ بازیکنی هستند که برای چهار پست باید رقابت کنند.
هر تیمی که میخواهد قهرمان شود باید نیمکت درازی (عین عبارتی که برانکو به کار برد) داشته باشد. این ۸ بازیکن یا هر بازیکن دیگر پرسپولیس باید برای رسیدن به ترکیب اصلی بجنگد و مبارزه کند.
شنیدیم شاید از مهدی ترابی تکنیکی در خط حمله استفاده کنید.
ارنج پرسپولیس در نیمفصل دوم در ذهن من است. البته مهدی ترابی یک بازیکن چندپسته است و شاید هم در خط حمله بازی کند!
مهدی شیری دیگر خرید جدید شما هم یک نیمفصل ناموفق را در پیکان پشت سر گذاشت. آیا او میتواند به پرسپولیس در نیمفصل دوم کمک کند؟
مهدی شیری یک بازیکن دوپسته و سریع است که در پیکان بال راست هم بازی کرد. او در دفاع راست و بال راست میتواند کمک حال تیم ما باشد.
آیا مهدی شیری میتواند یک صادق محرمی جدید برای پرسپولیس باشد؟
طبیعی است الان صادق محرمی بهتر از مهدی شیری است، اما شما مطمئن هستید بهتر از این نخواهد شد؟ حتم بدانید او کنار همبازیان بهتر و تماشاگران پرشور پرسپولیس پیشرفت کرده و بهتر از این خواهد شد. البته این حرف را با احترام به پیکان میزنم که طبیعتاً از پرسپولیس کمتماشاگرتر است.
در مصاحبههای اخیرتان از عدم گلزنی یا تأثیرگذاری مهاجمان تیم گلایه کردید. انتظار دارید منشا و علیپور گلهای بیشتری بزنند؟
نه تنها من بلکه همه پرسپولیسیها از منشا، علیپور و حتی امید عالیشاه انتظار گلزنی دارند. اینها باید هر روز پیشرفت کنند.
هژبری: اگر به قول خودتان این نیمکت دراز را در لیگ قهرمانان داشتید میتوانستید قهرمان آسیا شوید؟
مطمئن باشید وضعیت راحتتری داشتیم و چه بسا میتوانستیم قهرمان آسیا شویم. شما دیدید ما ۵ روز قبل آن با سایپا بازی داشتیم و هر امتیاز حکم طلا را داشت. اگر نیمکت درازی داشتم حتماً به سه یا چهار بازیکن اصلی پرسپولیس استراحت میدادم. شما میدانید با چه شرایطی به ژاپن رسیدیم و سوای نیمکت ضعیف فاصله زمانی تا این کشور هم خیلی ما را اذیت کرد.
علی علیپور به تازگی با پیشنهادی از سوون سامسونگ کرهجنوبی مواجه شد. باشگاه پرسپولیس به دلیل رقم پیشنهادی پایین تیم کرهای با این نقلوانتقال مخالفت کرد. شما موافق این جدایی بودید یا نه؟
من اصلاً نمیدانم این پیشنهاد به صورت رسمی بوده یا نه!
ظاهراً سوون سامسونگ نامه رسمی به باشگاه پرسپولیس زده است.
پس از مسئولان باشگاه پرسپولیس بپرسید لطفاً!
خود شما هم از یک باشگاه کرهای پیشنهاد داشتید. چونبوک موتورز بود. درست است؟
بله، چونبوک موتورز بود.
البته هواداران پرسپولیس کلی هم به ما در فضای مجازی فحش دادند و وقتی شما در کنفرانس خبری این موضوع را تأیید کردید به نوعی ما را از فحش خوردن بیشتر نجات دادید!
من نمیدانم چرا این اتفاق افتاد ولی خبر پیشنهاد کرهایها صحت داشت.
رونالدو و مسی بیکلاسی خود را نشان دادند
هژبری: هواداران پرسپولیس شما را دوست دارند و اصلاً علاقهای به شنیدن خبری در خصوص جدایی احتمالی شما ندارند و به آن واکنش نشان میدهند!
هواداران پرسپولیس بینظیر و فوقالعاده هستند.
اینکه گفته میشود شاید گادوین منشا از نیمفصل دوم دیگر در پرسپولیس نباشد صحت دارد؟
نمیدانم! مگر او هم پیشنهادی دارد؟
شنیدیم یک تیم عربستانی به او پیشنهاد داده است. بگذریم! شما تا به الان لیست بازیکنان خروجی پرسپولیس را به مدیران باشگاه دادهاید؟
نه! قبلاً هم گفتم فعلاً همه چیز در ذهن من است.
حداقل میتوانید بگویید در چه پستهایی بازیکن میخواهید؟
در همه پستها! از درون دروازه بگیرید تا نوک حمله.
حسین ماهینی و محمد انصاری را به دلیل پارگی رباط صلیبی از دست دادید، اما سیدجلال حسینی و شجاع خلیلزاده فوقالعاده ظاهر شدند. توضیحی میدهید؟
محمد انصاری و حسین ماهینی تا آخر فصل نمیرسند و بالطبع باید دنبال مدافع میانی و حتی چپپا بگردم. شجاع خلیلزاده هم یک مدافع متعصب و گرهگشاست که این روزها پرواز میکند و به رغم دردی که دارد برای پرسپولیس گلهای ۳ امتیازی میزند. سیدجلال اما بازیکن مهم تیم من است. یک کاپیتان بزرگ که با شور، شوق و هیجان خودش اجازه نمیدهد بازیکنی وسط زمین شل شود.
باز هم یک قیاس داریم و اینکه سیدجلال کاپیتانتر است یا لوکا مودریچ؟ منظورمان رهبری داخل زمین است.
اصلاً نمیتوان مقایسه کرد. هر دو کاپیتانهای بزرگی هستند. در مورد سیدجلال باید اضافه کنم هرگز حتی یک جلسه تمرین را از دست نداده است. یک بازی هم غایب نبوده و این در سن و سال حسینی تحسینبرانگیز است.
خاطرم هست قبل از شروع لیگ پانزدهم با تلفن همراه اصغر نیکسیرت مترجم شما تماس گرفتم و او لطف کرد و از کنار شما تلفنی با هم مصاحبه کردیم. وسط گپ و گفتمان من اسم سیدجلال حسینی را آوردم و علاقهاش برای بازگشت به پرسپولیس را یادآور شدم. عجیب آنکه شما واکنش تندی نشان دادید. آن روز گفتید لوکا ماریچ یک لیدر و رهبر واقعی برای خط دفاع است و... یادتان میآید؟
ما در آن مقطع محسن بنگر را داشتیم. رضا نورمحمدی را داشتیم. مایکل اومانا را داشتیم و با لوکا ماریچ هم به توافق رسیده بودیم. نمیتوانستیم سیدجلال را بخریم وگرنه چه کسی از آوردن یک ملیپوش با قدرت بدش میآید؟
میگویند زلاتکو کرانچار که در الاهلی قطر با سیدجلال به مشکل خورده بود زیرآب او را (این کلمه به سختی ترجمه میشود) پیش شما زد؟
نه! این موضوع هیچ ربطی به کرانچار نداشت.
سیدجلال هم به نفت تهران رفت و به کمک علیرضا بیرانوند و وحید امیری نقش مهمی در قهرمان نشدن پرسپولیس درلیگ پانزدهم بازی کرد. از نخریدن سیدجلال پشیمان نشدید؟
بله، ما به نفت امتیاز دادیم. البته من این سه بازیکن ملیپوش نفت را مدتها زیر نظر داشتم و میخواستم برای لیگ شانزدهم آنها را بخرم که خریدم.
مشکل بیرانوند این است که دروازهبان است
اسم لوکا مودریچ آمد و شما چند روز قبل گفتید لیونل مسی و کریستیانو رونالدو بیمعرفت هستند.
بیمعرفتی نکردند؟ به نظر من رونالدو و مسی با نرفتن به مراسم انتخاب بهترینها بیکلاسی خود را نشان دادند. انتخاب لوکا مودریچ رأی همه خبرنگاران دنیا بود. حتی فرانسویها هم به او رأی دادند. مودریچ نه اسپانسر داشت، نه تبلیغات و نه حامیان پولدار و فقط به لطف توانایی خودش برترین شد. چرا این دو در مراسم بهترینها شرکت نکردند؟
از این سؤال منظوری داشتیم. خیلیها در ایران معتقدند عنوان مرد سال فوتبال آسیا حق علیرضا بیرانوند بود و عبدالکریم حسن فقط به لطف پول قطریها به این عنوان رسید
عبدالکریم حسن بازیکن خوبی است، اما حداقل در همان السد هم ۵ بازیکن بهتر از او بازی میکنند. اصلاً نمیدانم سروکلهاش چطور پیدا شد و به این عنوان رسید. البته میدانم مرد سال آسیا شدن یک جورهایی برنامهریزیشده برای ترانسفر و بیزینس است. همین!
حق علیرضا بیرانوند نبود که مرد سال آسیا شود؟
مشکل علیرضا بیرانوند این است که دروازهبان است. اگر یک مهاجم یا هافبک بود راحت به این عنوان میرسید. در اروپا هم معمولاً این جایزه را به یک گلر نمیدهند. اگر بنا بر مقایسه با عبدالکریم حسن باشد باید به بیرانوند دو تا توپ طلا میدادند!
لحظهای که کریستیانو رونالدو فوقستاره تیم ملی پرتغال در جام جهانی و بازی با ایران پشت ضربه پنالتی ایستاد تصورش را میکردید علیرضا بیرانوند بتواند توپ او را مهار کند؟
میدانستم علیرضا این پتانسیل را دارد. او باور و اعتماد به نفس خوبی دارد و معمولاً خونسرد است. ضمن آنکه علیرضا بیرانوند چیزی برای از دست دادن نداشت. اگر جلوی رونالدو گل میخورد اتفاقی نمیافتاد، اما اگر پنالتیاش را میگرفت کاری تاریخی انجام داده بود و به همین خاطر خیالم راحت بود.
مدتی است شنیده میشود احتمال دارد علیرضا بیرانوند پس از پایان جام ملتهای آسیا در امارات از پرسپولیس جدا شده و لژیونر شود. شایعه شده رشید مظاهری گلر ذوبآهن برای جانشینی احتمالی بیرانوند مدنظر شماست. این خبر را تأیید میکنید؟
نه، من اصلاً صحبتی در این رابطه نداشتم. البته رشید مظاهری نمایش فوقالعادهای جلوی ما داشت و نشان داد یک گلر بزرگ و ملیپوش است. ضمن آنکه هنوز بحثی در مورد جدایی بیرانوند مطرح نشده است.
اگر به هر دلیل علیرضا بیرانوند از پرسپولیس جدا شود با بوژیدار رادوشوویچ به عنوان گلر اول ادامه میدهید یا اینکه یک دروازهبان بزرگ میخرید؟
بستگی به شرایط دارد. رادوشوویچ در رقابت با بیرانوند عالی بوده است. هر زمان که بازی کرده اجازه نداده جای خالی علیرضا حس شود. پرسپولیس از ناحیه دروازه هیچ مشکلی نداشته و انشاءالله نخواهد داشت.
ببخشید سؤالات ما کمی پراکنده شده، اما به هر حال در مواجهه حضوری با سرمربی پرسپولیس این مسئله اجتنابناپذیر است. شنیدیم قبل از بازگشت به ایران اسم مهدی مهدویکیا را به عنوان دستیار خودتان به باشگاه پرسپولیس داده بودید. درست است؟
من میخواستم دو دستیار ایرانی و جوان داشته باشم. کریم باقری یکی از گزینهها بود و مهدی مهدویکیا و وحید هاشمیان هم به من معرفی شده بودند. حالا شرایط به گونهای پیش رفت که این دو شاگرد خوبم در آلمان ماندند و آنجا مربیگری را ادامه دادند.
برخی از منتقدان شما نسبت به انتخاب زلاتکو برادرتان به عنوان کمکمربی پرسپولیس اعتراض کردند. توضیحی در این رابطه میدهید؟
اول آنکه مگر کارلو آنچلوتی پسرش را به عنوان آنالیزور استخدام نکرد؟ برادر من تحصیلات آکادمیک فوتبال و ورزش دارد و مدرک معتبر گرفته. در فوتبال پایههای کرواسی هیچکس کارنامه برادرم زلاتکو را ندارد. همین الان به شما میگویم کادر فنی من در ایران و آسیا بیهمتاست. خودم دکترا دارم. مارکو استیلینوویچ بدنساز تیم تحصیلکرده دانشگاه حرکتشناسی در کرواسی است و همه بازیکنان پرسپولیس به دانش و توانایی او اذعان دارند. ایگور پانادیچ یک مربی ویژه و شناخته شده دروازهبانی در کرواسی است. کریم باقری هم که نیاز به معرفی من ندارد. همین فرزاد حبیباللهی خودش یک پا دکتر است. حالا مشکل شما با برادر من چیست؟
ما مشکلی نداریم! گفتم برخی منتقدان برانکو اعتراض دارند.
من اتفاقاً یک برادر دیگر هم به اسم دراگان دارم که او هم در کرواسی مربی است. ایرادی دارد؟! پسر خودم ۱۰ سال دروازهبان حرفهای بوده و...
(همین لحظه خبر آوردند که گرشاسبی استعفا داده و بلافاصله پس گرفته است. نظر برانکو را میپرسیم) طبیعی است جدایی یا رفتن کسی که مدتها با هم کار کردید سخت است.
آقای گرشاسبی یک مدیرعامل زحمتکش بود که خیلی در این یک سال به ما کمک کرد ولی خود ایشان به من گفت شنبه مشخص میشود.
۳ واحد داوری در دانشگاه پاس کردم
شما مربی معمولاً آرام و بیحاشیهای هستید، اما در دیدار برگشت مقابل الدحیل و جلوی چشمان داور سرشناسی همچون روشن ایرماتوف توپ را با عصبانیت به زمین کوبیده و اخراج شدید. چرا آن حرکت را انجام دادید؟
باور کنید خودم هم فکرش را نمیکردم ایرماتوف مرا اخراج کند. من عمداً این کار را کردم که به شاگردانم تلنگر بزنم که تمرکز خودشان را حفظ کنند.
حالا که حرف از داوری شد میخواهیم بپرسیم چرا آنقدر به سیدمهدی سیدعلی داور بازی اخیرتان مقابل ذوبآهن اصفهان اعتراض کردید؟ این کار هم یک تاکتیک بود؟!
نه تاکتیک نبود! من خودم واحد داوری را ۳ بار در دانشگاه پاس کردم و گول نمیخورم. در تمرینات و بازیهای درونتیمی پرسپولیس داور میایستم و... ۳۰ سالی هم میشود مربیگری میکنم. اینکه یک داور، امتیاز یا گل پرسپولیس را با اشتباهش از بین ببرد پذیرفتنی نیست. همانطور که من و شما هم روز بد داریم و بازیکن فوتبال هم روز بد دارد، داور هم میتواند روز بد داشته باشد. اگر داوری در روز بدش علیه پرسپولیس سوت بزند من ناراحت نمیشوم، چون میدانم روز بدش بوده و غرض نداشته و احتمال دارد به نفع ما هم اشتباه کند، اما من بعد از این همه سال حضور در فوتبال فرق روز بد داور و اشتباه عمدی را میفهمم و تشخیص میدهم.
ولی تابش مدیرعامل باشگاه سپاهان در مصاحبهای گفته اگر داوریهای پرسپولیس برای سپاهان انجام میشد تیمش الان ۱۵ امتیاز بالاتر بود.
صحبت خاصی ندارم و قضاوت را به مردم و اهالی فوتبال میسپارم.
گفته میشود اگر برانکو میتوانست با پرسپولیس قهرمان آسیا شود از این تیم جدا میشد.
من همین الان هم میتوانم جدا شوم!
البته شنیدیم بندی در قرارداد شما نوشته شده که با پرداخت ۳۰۰هزار دلار به باشگاه، پرسپولیس به راحتی اجازه جدایی میدهد.
(میخندد) بله، میتوانم بلیت هواپیما بخرم و همین الان بروم. البته شوخی کردم ولی ما دو دسته مربی داریم؛ یک دسته مربیانی که اخراج شدهاند، دسته دوم مربیانی هستند که بناست اخراج شوند!
پس از بازی با ذوبآهن مصاحبه کرده و مدعی شدید برخیها دوست ندارند پرسپولیس قهرمان لیگ برتر شود. منظورتان چه کسانی بود؟ حامیان شما اینطور برداشت کردند که چون برانکو با کارلوس کیروش زاویه پیدا کرده بنابراین بعضیها نمیخواهند پرسپولیس قهرمان شود.
نه، من چنین منظوری نداشتم، اما از نحوه داوریها، برنامهریزی فشرده مسابقات پرسپولیس و بازی کردن در فیفادی و... همه چیز مشخص و گویاست.
به کیروش گفتم معطل نکن، برو ایران
اسم کارلوس کیروش وسط آمد. نمیتوان روبهروی شما نشست و حرفی در خصوص کیروش نزد. عکس آن هم برای ما خبرنگاران صدق میکند! شما آن اوایل مشکلی با هم نداشتید. فکر میکنم اختلاف شما با سرمربی تیم ملی از ماجرای ایفمارک کلید خورد. کیروش با دکتر زهره هراتیان همسر هومن افاضلی دوست صمیمیتان به مشکل خورد و سرمربی تیم ملی هم اجازه نداد ملیپوشان پرسپولیس در ایفمارک تست پزشکی بدهند. شما برآشفته شدید و مصاحبه کردید. توضیح میدهید؟
اجازه بدهید موضوعی را برای شما تعریف کنم که تا به حال به کسی نگفتهام. شما هیچ میدانید کارلوس کیروش اولین بار از طریق یک ایجنت در بلگراد با من ارتباط برقرار کرد و بعد به ایران آمد؟
نمیدانستیم. جدا؟
بله، کارلوس کیروش در بلگراد به سر میبرد که به من زنگ زد و در مورد ایران اطلاعات گرفت. من زیباترین موارد را درباره ایران به او گفتم. به کیروش گفتم اگر به جمعبندی لازم برای حضور در فوتبال ایران رسیدی معطل نکن! بازیکنان ایرانی عالی کار میکنند. شرایط عالی همراه با زندگی عالی در تهران در انتظار توست. فوتبالیستهای جوان و مستعدی در این کشور هستند که عاشق تیم ملی کشورشان هستند و خلاصه فقط از ایران تعریف کردم.
این اولین مکالمه شما بود یا اینکه قبلاً هم با هم ارتباط داشتید؟
نه، اولین بار بود که با کیروش حرف میزدم، اما در خصوص پرسش شما باید به نکته مهمی اشاره کنم. آیا شما میدانید در آییننامه فدراسیون آمده بازیکنان باشگاهی شامل همه تیمها باید در مرکز پزشکی ایفمارک تست بدهند؟ (منتظر جواب ما نمیماند و ادامه میدهد) چرا ملیپوشان پرسپولیس به ایفمارک نرفتند؟ چرا باید برخلاف آییننامه فدراسیون عمل کنند؟ من خانم دکتر هراتیان را نمیشناختم و بعد از ازدواج با دوست خوبم هومن افاضلی ایشان را شناختم. حالا هرکس میخواهد خوشش بیاید یا بدش بیاید. هومن رفیق ۲۰ ساله من است که در فوتبال ایران هم چهره شناختهشدهای است. همسر ایشان هم کار بزرگی در ایفمارک کرد که مورد تأیید همه اهالی فوتبال است. رابطه کیروش با افاضلی هم به من ارتباطی ندارد. من از دستوری که در اردوی تیم ملی به بازیکنانم دادند ناراحت شدم.
چه دستوری؟
(رو به مهدی هژبری) شما سردبیر روزنامه خبرورزشی هستید. اگر با خبرنگاران خودتان تماس بگیرید و آنها گوشی شما را برندارند و تلفن را به روی شما خاموش کنند چه احساسی پیدا میکنید؟
هژبری: طبیعی است خیلی ناراحت میشوم.
خب همین اتفاق برای من افتاد. شاگردانم جرأت نمیکردند در اردوی تیم ملی گوشی مرا بردارند یا اینکه سر رفتن به ایفمارک تلفن خود را به روی من بستند و خاموش کردند! دوباره زنگ زدم، سه باره و... که هر بار تلفن را قطع یا خاموش میکردند. شما آقای هژبری جای من بودید چه رفتاری میکردید؟
هژبری: قطعاً برخورد میکردم.
فرخ حسابی: حکم عجیب کارلوس کیروش هم در همان مقطع این بود که بازیکنان پرسپولیس دو هفته استراحت اجباری داشته باشند و در تمرینات تیم باشگاهی خود شرکت نکنند!
من واقعاً عصبانی و ناراحت شدم.
از دست شاگردان خودتان؟
نه، آنها بیگناه بودند. میدانستم کسان دیگری خط دادند که گوشی من را برندارند. شما بگویید حقوق آن بازیکن را چه کسی میدهد؟ آیا غیر از باشگاه پرسپولیس است؟ به بازیکنان من گفتند بروید استراحت کنید و تمرین تعطیل! این یعنی چی؟ نباید اعتراض میکردم؟ تابستان و در فصل بدنسازی تیمها بازیکنان مرا به اردوی تیم ملی بردند و ۷ روز مانده به شروع لیگ هجدهم پس دادند! این در حالی بود که تیم ملی بدون لژیونرها به اردو رفت. آیا این درست بود؟! من علیه کیروش حرفی نزدم، اما همیشه... بگذریم!
اتفاقاً نگذریم! شما همواره مدعی شدید علیه کارلوس کیروش حرفی نزدید درحالی که حامیان کیروش معتقدند شروعکننده این دعوا برانکو بود. به طور مشخص اشاره طرفداران کیروش به آن برنامه نودی است که شما روبهروی عادل فردوسیپور نشسته و مدعی شدید بازیکنان تیم ملی با دو، سه کیلو اضافه وزن به پرسپولیس برمیگردند! کارلوس کیروش هم مصاحبه کرد و گفت شما دانش فنی او را زیرسؤال بردهاید. بلافاصله هم در تلافی بازیکنان ملیپوش پرسپولیس را از اردوی امارات اخراج کرد.
این حرف من زیر سؤال بردن دانش فنی کارلوس کیروش یا شخص دیگری نیست. در همه جای دنیا همین طور است. بازیکنان در اردوهای تیم ملی صبحانه میخورند و سپس تمرین سبک دارند و در ادامه میخوابند. بعد یک تمرین انجام میدهند یا انجام نمیدهند و دوباره میخورند و میخوابند و کمتر از باشگاه خود تحت فشار هستند. این فقط مختص تیم ملی ایران نیست. در انگلیس، ایتالیا یا آلمان هم شرایط به همین منوال است. من آن حرف را سمبلیک زدم. بازیکنان بارسا و رئال هم پس از بازگشت از اردوی تیم ملی اسپانیا دچار افت میشوند و همین اخیراً هم دیدید که ایبار ۳ گل به رئالمادرید زد. جلوی پیکان ما برخلاف مقررات فدراسیون جهانی فوتبال در فیفادی بازی کردیم و من به این موضوع هم اعتراض کردم. هرگز دانش فنی کیروش را زیرسؤال نبردم و من فقط منافع باشگاه خودم پرسپولیس را در نظر میگیرم.
در پرسپولیس نظم از دست در برود کار تمام است
اردوی امارات و اخراج ملیپوشان پرسپولیس هم مزید بر علت شد که رابطه شما و کارلوس کیروش حسابی شکرآب شود.
من میپرسم آن اردو بدون بازی تدارکاتی به چه منظوری برپا شد؟ آیا دلیل منطقی داشت که لیگ را برای تمرین در امارات تعطیل کنیم؟ آن اردو اول فصل اصلاً به ما اعلام نشده بود! هدف من از بیان این مسائل این بود که با وجود مخالفت با آن اردو باز هم بازیکنانم را در اختیار تیم ملی گذاشتم. آیا اعتراض کردم؟
اینکه اختلاف نظر یا حتی درگیری رسانهای میان سرمربیان باشگاهی و تیم ملی وجود داشته باشد غیرطبیعی نیست.
ببینید سرمربی باشگاهی میخواهد بازیکنانش را در اختیار داشته باشد و سرمربی تیم ملی هم چنین تمایلی دارد. فدراسیون جهانی فوتبال یک راه سازش این وسط گذاشته که تمام تیمهای ملی در دنیا باید بازیکنان باشگاهی را در تقویم مشخص و فیفادی در اختیار داشته باشند. آیا این مسئله در فوتبال ایران رعایت میشود؟
یک راه حل دیگر هم توافق و تعامل سرمربیان تیم ملی و باشگاهی است.
بله، به شرط اینکه تعامل یکطرفه نباشد!
(حبیب افتخاری همکارمان هم به جمع اضافه شده و میپرسد) زمانی که شما سرمربی تیم ملی بودید در سال چند ماه به مرخصی میرفتید؟
۳۰ روز یا همان یک ماه در طول سال!
افتخاری: پاداش هر برد تیم ملی زمان شما برای سرمربی چقدر بود؟
۲هزار دلار! که البته بخش مهمی از آن پرداخت نشد.
برگردیم به همان ماجرای اخراج بازیکنان از اردوی امارات. چگونه شاگردان ملیپوش خود را پس از آن تصمیم کیروش از لحاظ روحی و روانی جمع و جور کردید؟
به سختی! تأکید میکنم به سختی!
البته شما هم سابقه اخراج بازیکن از اردوی امارات را دارید. حالا که مدتها گذشته نمیخواهید بگویید رامین رضاییان پس از درگیری در تمرین پرسپولیس با علی علیپور، سر میز شام چه گفت که شما دستور به اخراجش دادید؟
باور کنید خیلی یادم نمیآید، اما میخواست کارش را توجیه کند و لحن بدی داشت که من او و علی را از اردوی امارات اخراج کرده و کنار گذاشتم.
میگویند شما یک مربی لجباز هستید که اگر با بازیکنی به مشکل بخورید دیگر کوتاه نخواهید آمد. در مورد رامین حتی وساطت طاهری و علی پروین هم کارساز نشد.
لج و لجبازی یعنی چی؟ بحث من لجکردن نیست. من باید تیم خودم را مدیریت کنم. در پرسپولیس اگر اجازه بدهی نظم و دیسیپلین تیمی از دستت خارج شود دیگر کار تمام است. من باید پرسپولیس را در آن مقطع مدیریت میکردم.
هژبری: به یک تصمیمی هم برسید دیگر نظرتان عوض نخواهد شد. قبول کنید یک مقدار این رفتار شما به لجبازی میزند.
نه، این کار اسمش مدیریت تیم است و نه لجبازی!
تیم کیروش بالانستر از تیم من است
بله، البته من میتوانستم در ۱۵ سال گذشته سرمربی تیم ملی کرواسی شوم و چند بار این فرصت پیش آمد، اما در مقاطعی بود که با باشگاهی قرارداد داشتم و قادر به جدایی نبودم. حالا من یک سؤال از شما دارم.
بفرمایید.
اگر روزی کارلوس کیروش از ایران برود تیم ملی کشورتان باید بدون سرمربی بماند؟!
قاعدتاً نه، اما اینکه شما به فکر جانشینی کیروش باشید شاید ذهن سرمربی تیم ملی را نسبت به شما تغییر داده باشد. آیا چنین پیشنهادی تا به حال به شما ارائه شده است؟
یک سیگنالهایی بوده، اما دیدید من دو ساله با پرسپولیس تمدید کردم. هدف من سرمربیگری در پرسپولیس و تیمهای باشگاهی است و تازه اگر هم بخواهم در تیم ملی یک کشور کار کنم هیچکس نمیتواند ایرادی بگیرد. من به شما میگویم جزو نادر مربیانی هستم که تجربه بزرگی در تیمهای ملی دارد و ۱۲ سال در این زمینه فعالیت کردم. تجربه غنی باشگاهی دارم و در ۳ کشور مختلف به عنوان قهرمانی رسیدم.
بیرودربایستی اگر سرمربیگری تیم ملی ایران دوباره به شما پیشنهاد شود قبول میکنید؟
من در جواب پرسش قبلی گفتم که مگر ایرادی دارد که به من یا کس دیگری چنین پیشنهادی شود؟ آیا در صورت رفتن یا جدایی کیروش از تیم ایران، تیم ملی کشور شما باید بدون سرمربی بماند؟! من متوجه اشکال نمیشوم!
در این رابطه باز هم حرف داریم، اما برای تنفس این مصاحبه فکر میکنید تیم ملی زمان شما پرمهرهتر بود یا تیم فعلی ایران؟
ما یک نسل طلایی داشتیم، اما این نسل هم عالی است. به نظرم تیم فعلی ایران بالانستر از تیم من است. ما درون دروازه فقط میرزاپور را داشتیم و رحمتی، طالبلو و رودباریان جوان بودند. خط دفاع آن موقع ما را با تیم فعلی مقایسه کنید. البته علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدویکیا، جواد نکونام، وحید هاشمیان و... را داشتیم ولی این تیم فعلی ایران در همه پستها نفرات خوبی دارد.
افتخاری: از لحاظ سختافزاری و امکانات چطور؟
اصلاً قابل قیاس نیست!
افتخاری: چرا شما آن زمان مصاحبههای توفانی انجام نمیدادید یا خیلی اعتراض نمیکردید؟
شرایط فوتبال ایران و کشور شما را درک میکردم.
اتفاقاً چندی پیش با یحیی گلمحمدی شاگرد خودتان صحبت میکردیم که گفت رفتار و صبر برانکو پس از محرومیت پرسپولیس و آن همه مشکلات میتواند الگویی مناسب برای همه مربیان باشد.
یحیی لطف دارد. من اهل شلوغبازی نیستم. دوست ندارم اسرار خانوادگی باشگاهم را به رسانهها بکشانم و از مدیران خودم امتیاز بگیرم. همیشه اینجوری زندگی کردم و همیشه هم به این شکل زندگی خواهم کرد.
هیچ وقت برای شکست ایران مشتم را گره نمیکنم
به نظر شما تیم ملی ایران میتواند قهرمان جام ملتهای آسیا شود؟
به نظرم تیم ملی ایران با این پتانسیل و بازیکنان حداقل باید به فینال جام ملتهای آسیا در امارات برسد.
یک سؤال خاص داریم، اما جواب کلیشهای نمیخواهیم. در صورتی که تیم ملی ایران به فینال جام ملتهای آسیا برسد حاضرید برای تماشای این دیدار و حمایت از تیم کشورمان به امارات سفر کنید؟
اگر با برنامههای پرسپولیس تداخلی نداشته باشد حتماً میروم!
گفتم که جواب کلیشهای نمیخواهیم!
بنویسید اگر انشاءالله تیم ملی ایران به فینال جام ملتهای آسیا رسید من برای حمایت از تیم ایران به امارات میروم. میروم و از نزدیک تیم ایران را تشویق و حمایت میکنم.
اگر خدای ناکرده تیم ملی ایران بازی را واگذار کند واکنش شما چه خواهد؟!
بارها گفتم من و همه دستاندرکاران، مربیان و بازیکنان پرسپولیس هوادار تیم ملی ایران هستیم. فرقی هم نمیکند چه کسی سرمربی آن باشد. هرگز از باخت و شکست تیم ایران خوشحال نمیشوم و مشتهایم را گره نمیکنم. البته منظور شما را متوجه شدم!
بله درست متوجه شدید. زمانی که فهمیدید پس از شکست پرسپولیس مقابل کاشیما آنتلرز در فینال لیگ قهرمانان آسیا الکساندر لوپز مربی گلرهای تیم ملی مشتهایش را گره کرده چه احساسی پیدا کردید؟
او شخصیت خودش را نشان داد؛ اینکه برای شکست نماینده کشوری خوشحالی کرده که در آن کشور درآمد دارد یا به قول شما ایرانیها نان میخورد.
البته در این رابطه از سوی کادر فنی تیم ملی عنوان شد که منظور لوپز خوشحالی بابت شکست پرسپولیس نبوده و صرفاً خواسته به هموطن خود زیکو تبریک بگوید. شما این ادعا را باور کردید؟
شما چطور؟! آیا مربی گلرهای تیم ملی با زیکو به یک مدرسه میرفته و همکلاس او بوده است؟ آیا همبازی ستاره اسبق برزیل بوده است؟
(هژبری وسط میآید) باور کنید لوپز منظور دیگری نداشته و قصد داشته به زیکو هموطن خود تبریک بگوید و...
نه، قبول ندارم. او نتوانست تحمل کند و خوشحالی خود را از شکست پرسپولیس با مشتهایش نشان داده است. حالا من نمیخواهم دیگر در خصوص این مربی گلرها حرفی بزنم. در شخصیت من نیست به کسی اهانت کنم و این ماجرا را هم فراموش کردم.
بعد از فینال لیگ قهرمانان آسیا باب شد که تماشاگران تیمهای رقیب پرسپولیس در ایران هنگام بازی با شما با خود پرچم ژاپن به ورزشگاه بیاورند یا اینکه کاشیما را تشویق میکنند. با این موضوع مشکلی ندارید؟
نه، این یکی فرق میکند. این یک شوخی و کری هواداران است. من از تشویق کاشیما ناراحت نمیشوم. شما میدانید وقتی رئالمادرید میبازد کل ایالت کاتالان جشن میگیرند. من هم به هواداران استقلال، تراکتورسازی و سپاهان حق میدهم که از شکست پرسپولیس خوشحال شوند، اما به مربی تیم ایران نه!
چه اشکالی دارد من سرمربی ایران شوم؟!
بازی سپیدرود و استقلال تهران با برد شاگردان وینفرد شفر به پایان رسید. از پیروزی استقلال تهران رقیب سنتی خودتان ناراحت نشدید؟
نه، این ناراحتی و کری خواندنها مربوط به هواداران است نه من سرمربی.
امید عالیشاه در گفتوگوی اختصاصی با خبرورزشی مدعی شد بازیکنان پرسپولیس با تشویق کاشیما روحیه گرفته و انگیزه بیشتری برای شکست دادن حریفان پیدا میکنند.
گفتم که این مسائل و کری خواندنها طبیعی و مربوط به هواداران است.
فرخ حسابی: کارلوس کیروش در آخرین مصاحبه خود مدعی شد مربی بعدی تیم ملی معلوم شده است. او کدهایی داد که به برانکو ایوانکوویچ میخورد!
من هرگز علیه کیروش حرفی نزدم ولی قبلاً هم پرسیدم و باز سؤال میکنم که آیا ممنوعیتی وجود دارد که من نباید سرمربی تیم ملی ایران شوم؟ چرا امیر قلعهنویی نباید سرمربی تیم ملی ایران شود؟ یا علی دایی؟
فرخ حسابی: کیروش مدعی شد با جانشین خودش بر سر نیمکت تیم ایران به توافق هم رسیدهاند.
مشکل کجاست؟ بر فرض مذاکره کرده باشند. همین زلاتکو دالیچ که کرواسی را نایبقهرمان جام جهانی کرد کافی است دو بازی ببازد. نفر بعدی بلافاصله جای او را خواهد گرفت. من میدانم بعد از دو بازی نه چندان خوب کرواسی در لیگ ملتهای اروپا با یواخیم لو مذاکره شده است. مشکل کجاست؟ خود ایشان هم حق دارد با مکزیک، آفریقای جنوبی یا الجزایر مذاکره کند.
ولی تحت قرارداد فدراسیون فوتبال ایران است.
عرف بینالمللی میگوید هر مربی یا بازیکنی در فاصله شش ماه مانده به اتمام قراردادش میتواند با تیمهای مختلف مذاکره کند و ایرادی هم در آن دیده نمیشود.
به تازگی یک سایت کروات نقل قولی از شما منتشر کرد که بلافاصله تکذیب کردید. ماجرا چه بود؟
یکی از خبرنگاران هموطن من قبل از فینال لیگ قهرمانان آسیا به تهران آمد و با من مصاحبه کرد ولی بعداً مطالبی منتشر شد که بخشی از آن واقعیت نداشت.
شما گفته بودید کیروش در ایران موفق نشده و اخراج خواهد شد؟
هرگز چنین حرفی نزدم. آن تیتر آکروباتبازی خبرنگار کروات بود! شما رسانهها گاهی برای جذابتر کردن مصاحبههای خود تیترهایی میزنید که صحت ندارد و من این را میدانم. این شیوه گفتمان من نیست. من آن آقا نیستم!
کدام آقا؟
بگذریم!
شاید هم به صورت خصوصی به خبرنگار هموطن خود گفتهاید و او هم نباید منتشر میکرده که...
نه خصوصی و نه عمومی من این حرف را در مورد سرمربی تیم ایران نزدم.
فرخ حسابی: لطفاً تکلیف آن مصاحبه را مشخص کنید. شما نگفتید مصطفی دنیزلی و جان توشاک موفق نبودند و فقط مربیان کروات در فوتبال ایران موفق بودهاند؟
این حقیقت دارد. آیا موفق بودهاند؟ یا اینکه توانستهاند کدام تیم را در فوتبال ایران قهرمان کنند؟ از رایکوف تا استانکو و کرانچار همگی در ایران قهرمان شدهاند. من با سند و مدرک حرف میزنم.
دو بار متوالی صعود تیم ملی ایران به جام جهانی با سرمربیگری کارلوس کیروش موفقیت محسوب نمیشود؟
در این رابطه حرفی نیست. کارلوس کیروش تیمی عالی تشکیل داد و صعود به جام جهانی هم در هر صورتی یک موفقیت بزرگ است، اما باز هم از شما میپرسیم ایشان مگر یکی از شش مربی برتر دنیا از لحاظ درآمد نیست؟ حداقل انتظار از یک مربی با دستمزد جهانی این است که تیمش را به جام جهانی برساند.
هواداران حاضرند تمام بازیها را ببازند غیر از شهرآورد
(کاوه علیاسماعیلی هم جلو میآید و میپرسد) پس از شکست در شهرآورد مقابل استقلال خیلیها علیه شما جبهه گرفته و حتی برخی پیشکسوتان مدعی شدند برانکو در حال تکرار خودش است. چگونه آن فضا را تحمل کردید؟
آن هم طبیعی بود. هواداران پرسپولیس و همین طور استقلال حاضرند تمام بازیهای فصل را ببازند غیر از شهرآورد! این یک بازی خاص است. شما دیدید ما نیمه دوم حتی اجازه ندادیم استقلالیها از زمین خودشان جلو بیایند. به نظرم یک خطای پنالتی هم روی سیدجلال نادیده گرفته شد. شهرآورد اصلاً بازی قانونمندی نیست. شرایط بسیار خاصی دارد. یادتان هست من تازه به پرسپولیس آمده بودم. ما برای بقا میجنگیدیم و استقلال برای قهرمانی، اما توانستیم با تکگل علی علیپور تیم امیر قلعهنویی را شکست دهیم.
بسیار خب، سؤالات ما تقریباً تمام شد. ممنون که حوصله به خرج دادید و ۳ ساعت تمام پاسخگوی پرسشهای ما شدید. نظرتان در خصوص این مصاحبه چیست؟
(به شوخی) هر موقع چاپ شد نظر میدهم!