استیون جرارد، ستاره و اسطوره سابق لیورپول این روزها در قامت مربی هدایت تیم گلاسکو رنجرز در اسکاتلند را به دست گرفته و توانسته این تیم را به مرحله گروهی لیگ اروپا هم برساند. استیوی که روزگاری همهکاره لیورپول بود حالا با گروهی از بازیکنان جوان در تلاش است در دنیای مربیگری به موفقیتهای بیشتری در مقایسه با دوران بازیکنی اش برسد. او روز گذشته گفتوگویی با هفته نامه فرانس فوتبال داشته که بخشی از صحبتهایش را در زیر میخوانید.
*اولین تجربه دوران مربیگری تان را سپری میکنید. ۶ ماه اولش چطور سپری شده؟
من قبلاً هدایت تیم زیر ۱۸ سالههای لیورپول را به عهده داشت ولی این یکی تجربه مربیگری به معنای واقعی را دارد. کلاً ابعاد دیگری دارد. ما مسئولیتهای مستقیمی روی دوشمان است. در این ۶ ماه اول هم همه چیز خوب بوده. فراتر از چیزی که تصور میکردم از من استقبال شد. ضمن اینکه فرصت بسیار مهمی دست داد تا مربی چنین باشگاهی شوم، تیمی که هم در دوران جوانی و هم در کل دوران فوتبالیام به آن احترام گذاشتم. وقتی پیشنهاد گلاسکو به دستم رسید، برای پاسخ دادن به آن زیاد فکر نکردم.
*فکرش را میکردید اینقدر زود و در سن ۳۸ سالگی فرصت مربیگری در چنین سطح بالایی را به دست بیاورید؟
خب مدتها بود به فکر مربیگری افتاده بودم. از ۳۰ یا ۳۱ سالگی، از همان زمانی که حس کردم بدنم دیگر متناسب به خواستههایم کار نمیکند، خودم را برای فعالیت در این شغل آماده کردم. زمانی که ژرار هولیه و رافا بنیتس مربی بودند از آنها چیزهای زیادی یاد گرفتم. در واقع آنها الهامبخشم شدند. این دو در زمره بهترین مربیانی بودند که با آنها کار کردم و دو فصل فوق العاده ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵ را هم با آنها تجربه کردم. بعد از هر جلسه تمرینی در آن زمان یکسری نکات ریز را جایی برای خودم یادداشت میکردم، چیزهایی از هر جلسه تمرینی که دوستش داشتم، نگاه این دو مربی به شغل مربیگری و این چیزها را در یک دفترچه یادداشت میکردم. هنوز هم فکر میکنم نکاتی که برداشتهام در آینده به دردم میخورد.
*چطور شد که با رنجرز ارتباط گرفتید؟
دو نفر در این میان نقش اساسی داشتند اولی اندی اسکولدینگ بود که از لیورپول میشناختمش و مسئول بخش نقل و انتقالات رنجرز بود. دیگری هم مارک آلن بود، کسی که آن زمان که من مربی جوانان لیورپول بودم مسئول بخش آکادمی منچسترسیتی بود. یک روز تلفنم زنگ خورد و پشت خط اندی و مارک بودند. آنها به من گفتند رنجرز دنبال مربی میگردد و از من پرسیدند که آیا میخواهم با مسئولان این باشگاه مذاکره کنم یا نه.
*و شما هم خیلی زود پذیرفتید...
قبلش ۳ یا ۴ پیشنهاد داشتم ولی باید به پیشنهادی که به دستم میرسید حس خوبی داشته باشم. این احساس با پیشنهاد رنجرز رقم خورد. تفاهم خوبی در زمان خوبی بین من و مسئولان باشگاه رقم خورد. به این نیاز داشتم تا حس کنم یک باشگاه پشتسر من است و چالشهای مهمی داشته باشد.
*همچنین میخواستید در باشگاهی باشید که مثل لیورپول طرفداران خاصی داشته باشد. درست است؟
اینجا آدم قدرت هواداران را حس میکند. حمایت گستردهای پشت شماست ولی تو باید با نگاه منفیای که روی بعضی از بازیکنان هم وجود دارد کنار بیایی. برای بازی کردن در رنجرز باید آگاه باشی که چنین فشاری وجود دارد. باید بازیکنانی داشته باشید که از پس این داستان بربیایید. با این حال، وقتی همه چیز خوب باشد، جوی که بر اینجا حاکم است وصف ناشدنی است.
*چه اهدافی برای رنجرز در سر دارید؟
در حال ساختن تیمی خاص هستیم. انتظار هواداران از ما بسیار زیاد است و میخواهیم به آنها نشان دهیم در آینده خیلی بهتر میشویم. ولی فعلاً باید مرحله به مرحله پیش رفت.
*حتماً هواداران انتظار دارند که از سلتیک عبور کنید...
این هم بخشی از اهداف ماست. همه باید بفهمند که ما رو به جلو حرکت میکنیم و برای تحقق این موضوع باید سخت کار کرد.
*شما همین الان توانسته اید رنجرز را به مرحله گروهی لیگ اروپا برسانید. این یک گام بسیار مهم است؟
خودش نشانه بسیاری قویای است. از لحاظ مالی و برای حفظ پرستیژ موضوع بسیار مهمی برای باشگاه است. البته از لحاظ ورزشی هم بسیار خوب است و برای تیم من که تیم جوانی است تجربه ارزشمندی به همراه خواهد داشت.
*اشارهای به بازیکنان جوان کردید. فکر نمیکنید این کمتجربگی دست تیم شما را در لحاظ حساس ببندد؟
سن اصلاً مشکلساز نیست. خیلی ویژه میخواهم که بازیکنانم میل و انگیزه داشته باشند. به بازیکنانی که فقط به فکر حفظ کلاس هستند و میخواهند به همین خاطر پیراهن باشگاه را بپوشند اصلاً نیازی ندارم.
*وقتی اسم آدم استیون جرارد باشد، خیلی راحت میتواند بازیکنان مورد نظرش را جذب باشگاه کند و آنها را بخرد؟
خودش میتواند دردسرساز هم شود! خریدن بازیکن با توجه به وضعیت مالی باشگاه کار بسیار دشواری است. به همین خاطر است که من تیمی کم تجربه ولی بسیار پرانگیزه را دارم هدایت میکنم. من فعلاً بازیکنانی را جذب کردهام که آیندهدار باشند. بعضی از این بازیکنان فرصت بازی کمتری به دست آوردهاند و حالا رنجرز ویترینی برای آنها شده تا خودشان را نشان دهند. برای خود من اولین فاکتور برای جذب بازیکن این است که به پیراهن باشگاه تعصب داشته باشد.
*چرا باشگاههای انگلیسی زیاد به بازیکنان قدیمیشان اعتماد نمیکنند و به سراغ مربیان خارجی مثل گواردیولا، کلوپ، ساری، مورینیو، پوچتینو و امری میروند؟
(سؤال را قطع میکند) ولی اینهایی که میگویید همگی مربیان بسیار قَدر خارجی هستند! لیگ برتر قدرت مالی زیادی دارد که میتواند بهترین مربیان خارجی را بیاورد. باید واقعبین بود؛ مربیان خارجی خیلی بهتر از انگلیسیها داریم. اگر دقت کرده باشید پاتریک ویرا و تیری آنری هم در جایگاه من قرار دارند. آنها نیاز به داشتن یک تیم خوب برای شروع کارشان داشتهاند هرچند که مربیان فرانسوی خیلی خوبی هم داریم. دشان، زیدان و لوران بلان، گل سرسبد این مربیان هستند. اینها حتی برای بقیه الگو هم هستند، چون علاوه بر اینکه مربیان خوبی هستند بازیکنان فوق العادهای هم بودهاند.
*شما با ژرار هولیه در لیورپول کار کرده اید و کلی هم با او جام آورده اید. ارتباطتان با او الان چگونه است؟
هنوز هم با هم در ارتباط هستیم. ژرار زمانی که بازیکن بودم برای من زحمت زیادی کشید. او ذهنیت من را عوض کرد. ذهنیت انگلیسیها قبل از آمدن او به اندازه کافی خوب نبود. او از بعد حرفهایگری از من بازیکن دیگری ساخت. مایکل اوون و جیمی کرگر هم از این حضور استفاده کردند. ژرار ما را تبدیل به بهترینها کرد. در زمام حضور او ذهنیت لیورپول تغییر کرد.
*میشود تصور کرد که انگیزه شما در دنیای مربیگری برای بازگشت به نیمکت لیورپول است؟
این روزها از چیزی که در رنجرز هستم خیلی راضیام و بابت شغلی که دارم خوشحالم. میخواهم برای رنجرزها بهترینم را به کار بگیرم ولی خب، کسی از آینده خبر ندارد... لیورپول جای بسیار خاصی برای من است. یک روز شاید چنین اتفاقی بیفتد، شاید هم نه.
*سال ۲۰۰۵، در بین کاندیداهای برتر توپ طلا شما سوم شدید. از اینکه هیچ وقت توپ طلا را نبردید، ناراحت هستید؟
نه. بالاتر از من دو بازیکن تاپ بودند؛ رونالدینیو و لمپارد. خیلی خوشحال بودم که روی سکوی سومی ایستادم. من پسر یکی از محلههای لیورپول بودم که آرزو داشت روزی در باشگاه لیورپول بازی کند. بزرگترین ناراحتی و پشیمانیام قطعاً نگرفتن توپ طلا نیست.
*پس چیست؟
اینکه هرگز نتوانستم قهرمان انگلیس شوم. من همه چیز با لیورپول به دستآوردم غیر از همین یکی.
*اگر قرار باشد بازیکنانی که شانس بردن توپ طلای امسال را دارند معرفی کنید، چه کسانی هستند؟
فکر میکنم برنده توپ طلا باید از بین یکی از قهرمانان جام جهانی باشد که فصل خوبی را هم سپری کرده باشد. پس باید به گریزمن یا امباپه رأی داد، ولی تو هیچ وقت نمیتوانی رونالدو یا مسی را دور کنی. توپ طلا باید به یکی از این ۴ نفر برسد.