سیدکاظم اولیایی کسب عنوان نایبقهرمانی تیم پرسپولیس را سقف فوتبال باشگاهی کشورمان دانسته و معتقد است با توجه به ساختار باشگاهداری در ایران، این نتیجه فوقالعاده هم بوده است. او که در سمت مدیریت باشگاه استقلال دومین و آخرین عنوان قهرمانی این باشگاه در قاره آسیا را کسب کرده در حالی که با خبرورزشی حرف میزد درباره شرایط باشگاهی و باشگاهداری در ایران به تفصیل توضیحاتی داد که متن آن در ادامه میآید.
دستاورد برگزاری فینال لیگ قهرمانان در کشورمان چه بود؟
واقعیت این است که باید از این فرصت به نحو احسن استفاده میشد. البته تا حدی این اتفاق رخ داد ولی در نهایت متوجه شدیم حال نظام باشگاهداری در ایران اصلاً خوب نیست.
اما شما در استقلال با همین وضعیت قهرمان آسیا شدید.
زمانی که استقلال برای دومین بار به عنوان قهرمانی در آسیا رسید و دومین ستاره را دریافت کرد، در ایران و آسیا پرافتخارترین تیم باشگاهی بود ولی الان پرسپولیس در حالی به عنوان دومی دست یافته که در آسیا هشتمین باشگاه برتر محسوب میشود. این در حالی است که تیم ملیمان در قاره آسیا تیم اول است و در رنکینگ فیفا تیم سیام.
این دو موضوع به باشگاهها ارتباط دارد؟
بله! چون تیم ملی به باشگاهها اقتدا میکند و بازیکنش را از این پایگاه سازنده میگیرد. پس یعنی این پتانسیل وجود دارد که در رده اولی باشگاهی آسیا هم بایستیم ولی وقتی به لیگ قهرمانان میرسیم میبینیم که ما رو به افولیم و ژاپنیها رو به صعود. با این شرایط، آینده خطرناکی را برای فوتبال باشگاهیمان متصور هستیم.
چرا این اتفاق رخ داده است؟
در وهله اول به نگاه مدیران ورزش و دولت برمیگردد. تفکر گلچین کردن نفرات اول و دوم! البته بابت دستاوردهای یک سال اخیر در ورزش ممنون و متشکر مسئولان ورزش کشور هستیم ولی وقتی مسئولان ورزش فقط دنبال اولی و دومی باشند در نهایت راه به اینجا ختم میشود. ما یا باشگاهداری را نمیشناسیم یا نمیخواهیم بشناسیم. در همه دنیا بستر اصلی ورزش، باشگاهها هستند، اما در ایران سرانه فضای ورزشی برای هر ایرانی چقدر است؟
اما دولت در این باره همواره مدافع اقداماتش بوده است.
دولت باشگاههای سطح بالای کشور را فریز کرده و در اختیار خودش گرفته است و هر زمان هم بخش خصوصی وارد گود میشود به آنها به چشم رقیب نگاه کرده و با واریز بودجه بیحساب به خزانه باشگاههایش علاوه بر بالا رفتن هزینههای باشگاهداری، گرانشدن قیمت قرارداد بازیکنان و مسائلی از این دست رقابت بین بخش خصوصی و دولتی را به شکل علنی نابرابر بالا میبرد و در نهایت منجر به خروج سرمایهگذاران از گردونه رقابت میشود.
اما در خیلی از کشورهای توسعهیافته دولت به مسائل باشگاهی ورود میکند.
بله! دولت به عنوان حامی وارد میشود نه رقیب! در هیچ کشوری دولت رقیب ملّتش نیست بلکه حامی آنهاست. هر دو با استفاده از خردجمعی در این زمینه یاریگر هم هستند. بخش خصوصی با وارد کردن سرمایهاش باری از دوش دولت برمیدارد و از این طریق به توسعه سرانه فضای ورزشی کمک میکند ولی اینجا وقتی بادران، اکسین، گهر درود، استیلآذین و امثالهم وارد میشوند دولت بال و پرشان را میچیند. در واقع باشگاهها سنگ زیرین ورزش هر کشور هستند ولی ما در ایران آنها را به رسمیت نمیشناسیم و همه هم و غم مسئولانمان فقط روی کسب مدال متمرکز شده است. ما در دنیا از نظر سرانه ورزشی جزو کمترینها هستیم و در جغرافیای خودمان بعد از ۱۵۰ کشور قرار گرفتهایم.
حق پرسپولیس نایبقهرمانی بود یا قهرمانی؟
این وضعیتی است که مسئولان ورزش با دست خودشان ایجاد کردهاند. پرسپولیس در بهترین دوران تاریخیاش از نظر ثبات سرمربیگری، واریز بیشترین کمک مالی از سوی دولت به حساب باشگاه برای برطرف شدن مشکلات، کمک به رفع مشکلات تعلیق پرسپولیس از رأس دولت، هماهنگی بین بازیکنان، وجود ستارههای سرشناس در تیم و خیلی فاکتورهای دیگر این فرصت را داشت که قهرمان آسیا شود ولی نشد.
مشکل فنی بود؟
اصلاً و ابداً! برانکو مربیای نیست که در این سطح دچار اشتباه شود. او جام جهانی دیده است. علم این کار را دارد و زمان مناسبی هم در اختیار داشت. از نظر مسائل کشوری و وزارتی هم که همهگونه امکانات در اختیار پرسپولیس قرار داشت. پرسپولیس در دیدار برگشت میزبان بود و البته در بیشتر مسابقات این فصل لیگ قهرمانان، در دیدار برگشت در تهران میزبانی میکرد. در واقع ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار بودند تا پرسپولیس قهرمان شود و اصلاً نمیتوان فرد یا گروهی را در این زمینه مقصر قلمداد کرد. البته نه پرسپولیس بلکه هر تیم دیگری از ایران در این مرتبه بود بیش از این نصیبش نمیشد.
چطور؟
چون سقف فوتبال باشگاهی ما همین است.