این بار به دو دلیل مهم با علی پروین به گفت و گو نشستیم. اول دومین سالروز درگذشت منصور پورحیدری و دوم، شکست پرسپولیس مقابل کاشیما آنتلرز ژاپن در بازی رفت فینال. پروین که همیشه رابطه خوبی با رسانه ها داشته، این بار هم به سوالات مان جواب داد اما وقتی قرار شد در مورد مرحوم پورحیدری صحبت کند، مشخص بود آهنگ بیانش حزن آلود شده و انگار هنوز از این اتفاق غمگین است.
*علی آقا شما دیدار پرسپولیس مقابل کاشیما را دیدید؟
با اینکه صبح زود بود اما بیدار شدم و این دیدار را دیدم چون اصلاً دلم نمی خواست بازی پرسپولیس در فینال آسیا را از دست بدهم.
*نظرتان در مورد بازی چه بود؟
پرسپولیس نیمه اول خیلی بازی خوبی انجام داد اما در نیمه دوم معلوم نیست چه اتفاقی افتاد که بچه ها کم آوردند. این موضوع را باید بعد که برانکو به تهران برگشت از او بپرسیم.
*به نظرتان کاشیما چطور ظاهر شد؟
همانطور که انتظار داشتم تیم کاشیما مثل باقی تیم های ژاپنی با سرعت زیادی حمله می کرد. آنها هیچی ندارند غیر از همین سرعت! هر لحظه که بچه های ما از توپ یا زمین غافل می شدند آنها یک حمله جدید را شروع میکردند و می خواستند خیلی زود دروازه پرسپولیس را باز کنند. البته پرسپولیس هم شانس هایی برای گلزنی در این بازی داشت، به خصوص در همان نیمه اول که علی علیپور توپ را از دست داد ولی به هر حال فوتبال همین است و چند رو دارد؛ یک روی آن بردن است یک روی آن هم باختند.
*فکر میکنید آیا پرسپولیس بتواند در دیدار برگشت در ورزشگاه آزادی کار بزرگتری انجام دهد و با شکست دادن کاشیما به قهرمانی آسیا برسد؟
اصلا هیچ چیز بعید نیست. پرسپولیسی ها همیشه ثابت کردند بهترین هستند. خیلیها میگفتند پرسپولیس مقابل الجزیره امارات یا الدحیل و یا السد قطر می بازد و از لیگ قهرمانان آسیا حذف می شود ولی همه دیدند که چه اتفاقاتی افتاد. اینجا هم شانس با پرسپولیس یار شده که بازی برگشت فینال باید در ورزشگاه آزادی انجام شود. بچه ها اگر زرنگ باشند، همین جا کار را تمام میکنند. هواداران هم که میآیند و مطمئناً میخواهند ۹۰ دقیقه و یا شاید هم بیشتر روی مغز بازیکنان ژاپن راه بروند. انشاالله پرسپولیس در نهایت قهرمانی را از آن خود کند. باور کنید هیچ چیز بعید نیست.
*به دومین سالگرد درگذشت منصور پورحیدری رسیدیم و میخواهیم در این مورد هم با شما صحبت کنیم...
خدا رحمتش کند، چقدر زود یکسال شد. عمر ما با چه سرعتی می گذرد. هنوز هم آدم به راحتی باور نمی کند که چنین مردی را از دست داده ایم. با اینکه ما همیشه رقیب یکدیگر بودیم اما هرگز من کوچکترین توهین یا بیاحترامی از او ندیدم. منصور از آن دسته آدمهایی بود که با تمام فوتبالیست ها و مربیان فرق داشت. من او را بیشتر از آن چیزی میشناختم که مردم می شناختند چون هم در دوره فوتبال کنار هم بودیم و هم در دوران مربیگری. رقیب و رفیق همدیگر بودیم. استقلالی ها باید افتخار کنند که سال ها چنین مربی و مدیری در باشگاه شان روی کار بوده است. هر دو قهرمانی استقلال در آسیا با حضور منصور بود. اینها افتخارات کمی برای یک چهره فوتبالی نیست. البته ناگفته نماند او در تیم ملی هم افتخارات بزرگی از خود برجای گذاشت و شاگردان زیادی داشت. به هرحال منصور خیلی حیف شد.
*زمانی که پورحیدری بیمار بود، شما هم در بیمارستان و هم در منزلش با او ملاقات کردید. در آن دوران با شما صحبت متفاوت و مهمی نداشت؟
منصور آدم توداری بود و زیاد حرف نمی زد با این حال همه را دوست داشت و همه هم دوستش داشتند. یکسری صحبت ها می کردیم. او فقط از دوران سخت بیماریش می گفت اما این طور نبود که بخواهد برای کسی درددل کند. همه چیز را در دل خودش می ریخت. رفیق خیلی خوب و آدم محترمی بود. من همیشه این موضوع را گفتم که بین استقلالیها منصور و ناصر حجازی خدابیامرز چیز دیگری بودند. ناصر هم خیلی حیف شد. من با او هم خاطرات خیلی زیادی داشتم، درست مثل منصور. ما کنار اینها دربیهای زیادی را تجربه کردیم و بالا و پایین فوتبال را دیدیم اما حالا دیگر هیچ کدام شان در بین ما نیستند.
*شما در جایی گفته بودید «بعد از فوت ناصر حجازی و منصور پورحیدری استقلال یتیم شد» منظورتان دقیقا چه بود؟
هنوز هم فکر میکنم استقلال یتیم شده است. به هر حال این دو نفر همه کاره استقلال بودند. آنها برای این باشگاه زحمات زیادی کشیدند شما بروید و تاریخ را نگاه کنید که منصور در هر دو قهرمانی آسیا بوده؛ ناصر هم بوده. ناصر با ما به جام جهانی آرژانتین آمد. او برای استقلال خیلی زحمت کشید و تیمش را تا فینال قهرمانان باشگاه های آسیا پیش برد. ناصر و منصور هم بازیکنان بزرگی برای استقلال بودند و هم مربیان بزرگی. متاسفم که امروز باید بگویم عمرشان به دنیا نبود. البته همه ما همین هستیم و روزی باید با دنیا خداحافظی کنیم ولی خدا را شکر که منصور پاک از دنیا رفت و همه در موردش خوب می گویند. این عزتی است که خدا به آدم می دهد.
*کدام یک از اخلاق ها یا رفتارهای پورحیدری را بیشتر دوست داشتید؟
منصور از بی احترامی هایی که در ورزشگاه ها صورت می گرفت، دلش خون بود. همیشه این موضوع را میگفت که نباید بر سر استقلال و پرسپولیس با هم بجنگیم چون ما با هم برادریم. هنوز هم جای خالی منصور را روی نیمکت استقلال و حتی در باشگاه استقلال حس می کنم. آن طور نیست که ما به سادگی افرادی مثل منصور پورحیدری را به دست آورده باشید و به سادگی آنها را از دست بدهیم. متاسفم که باید بگویم در اواخر عمرش درد زیادی را تحمل کرد. منصور میتوانست همین حالا هم سرمربی موفقی برای استقلال باشد. عمرش به دنیا نبود، خدا رحمتش کند.
*در سال هایی که منصور پورحیدری سرمربی استقلال بود و شما سرمربی پرسپولیس، برای یکدیگر کری هم می خواندید؟
این که می گویید، حتی یکبار هم پیش نیامد. در معرفت، پورحیدری رو دست نداشت. ما همدیگر را خیلی دوست داشتیم و برای هم احترام قائل بودیم. نه تنها برای منصور بلکه من برای همه استقلالی ها احترام قائل بودم. او هم همین حس را نسبت به پرسپولیسیها داشت. منصور پورحیدری سرمربی تیم ملی بود و شرایط را راحت تر درک میکرد. اصلا اهل کری خوانی نبود، درست شبیه ناصر خدابیامرز. او هم همین طور بود. ناصر هم تا جایی که من یادم میآید هیچ وقت علیه پرسپولیس حرفی نزد و همیشه محبوب پرسپولیسی ها بود. منصور و ناصر جزو باشخصیت ترین بازیکنان و مربیان استقلال بودند. اگر آنها امروز بودند، می توانستند کمکهای زیادی به این باشگاه کنند اما متاسفانه دیگر در جمع ما نیستند.
*اگر در پایان حرفی باقی مانده، خوشحال می شنویم که آن را مطرح کنید.
وقتی اولین سوال را در مورد منصور پرسیدی، یاد 30، 40 سال رفاقت با او افتادم. به هرحال شوخی نیست، من و هم دوره ای های من پیر شده ایم اما در همین سن و سال هم خدا را شکر عزت و احترام داریم. تک تک افرادی که هم نسل من هستند با شخصیت و با وقار بودند. مثلا در مورد همین پورحیدری، من هرگز به یاد نمی آورم او حتی یک بار مصاحبه ای علیه کسی کرده باشد. امکان نداشت جواب کسی را بدهد یا به دیگری بیاحترامی کند و یا کاری کند که دل کسی بشکند. هر کسی نمیتواند این طور زندگی کند آن هم وقتی در استقلال یا پرسپولیس فعالیت کند. منصور به لحاظ شخصیتی خیلی آدم قوی بود ولی او هم از جمع ما رفت. حالا ما دور هم جمع می شویم و یک فاتحه می خوانیم و برای روحش آرزوی آمرزش میکنیم.