بیشترین اسمی که اطراف لیگ میشنویم و بالاترین کیفیتی که از یک مهاجم باید در زمین بازی ببینیم. یک بازیکن بیحاشیه، کمحرف، زحمتکش و کارگر. علیپور میتواند الگویی برای رسیدن نوجوانهای عاشق فوتبال به رؤیایشان باشد. رؤیای آقای گلی در لیگ ایران، رؤیای تشویق شدن، رؤیای گلزنی برای یک تیم بزرگ و رؤیای رساندن یک ورزشگاه به حد انفجار. علیپور حالا محبوبترین بازیکن پرسپولیس است. امید میلیونها نفر برای شکستن مقاومت حریفان. اینها تعریف از یک مهاجم نیست؛ واقعیتی است که رقم خورده و ادامه دارد. سرخها میتوانند به علیپور افتخار کنند اما چه شد که این بازیکن به جایگاه فعلیاش رسید.
یک گل و یک جهش شهرت
پرسپولیس میتوانست با کسب پیروزی مقابل راهآهن در فصل سیزدهم، یک گام بزرگ به سمت قهرمانی بردارد. درست برای این بازی، علی دایی دست به انتخاب عجیبی زد و سیدجلال حسینی را روی نیمکت نشاند تا تیمی که کم گل میخورد، مقابل راهآهن دو بار دروازهاش را باز شده ببیند و با حساب 2 – 2 به تیم ته جدولی تهرانی امتیاز بدهد. گل دوم راهآهن توسط علی علیپور به ثمر رسید. یک بازیکن 18 ساله که مثل یک مهاجم حرفهای میدوید، پاس میداد و گل میزد. همان گل، پرسپولیس را از قهرمانی انداخت. پس از آن، علیپور گزینه حضور در پرسپولیس شد تا در نیمفصل لیگ چهاردهم به جمع سرخپوشان پیوست.
شهرآورد، زندگی علی را تغییر داد
علیپور وقتی به پرسپولیس آمد، دارای کمترین شانس برای بازی بود اما برای اولین بار در آخرین بازی فصل مقابل استقلال در ترکیب تیمش به میدان رفت. هادی نوروزی با یک ارسال دقیق از میانه میدان روی یک ضربه کاشته، در کنج شش قدم، توپ را روی سر علیپور کاشت تا او گل سخت اما جذابی را وارد دروازه وحید طالبلو کند. گل سه امتیازی که امیر قلعهنویی را برای دومین شهرآورد پیاپی مقابل پرسپولیس به شکست واداشت و شاید همین نتیجه بود که باعث جدایی او از استقلال شد. زندگی علی بعد از این شهرآورد تغییر کرد و همه صحبت از مهاجم 19 سالهای میکردند که دروازه استقلال را باز کرده است.
من هنوز منتظرم
علیپور هیچ ادعایی برای رسیدن فوری به ترکیب اصلی پرسپولیس نداشت. او در فصل پانزدهم هم نیمکتنشین بود مگر اینکه اتفاق خاصی رخ بدهد و امید عالیشاه از ترکیب بیرون برود تا علی به بازی برود اما در همان فصل مشخص شد هر وقت زمان بازی داشت، گل کاشت. در لیگ شانزدهم، علیپور را زیاد در کنار طارمی نمیدیدیم چون وحید امیری به خواسته برانکو در کنار طارمی قرار میگرفت. علیپور اما صبور بود و حرفی نمیزد. او منتظر فرصت بود تا اینکه عالیشاه به سربازی رفت و امیری به سمت چپ متمایل شد تا علیپور به خط حمله اضافه شود. فصل عجیبی بود؛ علی میجنگید، پاس گل میداد، خطا میگرفت، مدافعان را خسته میکرد اما این مهدی طارمی بود که گل میزد و محبوب میشد.
اشک علی را درآوردند
چند هفتهای بود که علیپور گل نمیزد. پرسپولیس سال 1396 را با شکست مقابل صنعت نفت در آبادان آغاز کرد. روز 12 فروردین باخت و به تهران برگشت. روز 16 فروردین نیز مقابل پیکان راهی زمین شد. بازی مهمی بود چون سرخپوشان میخواستند زودتر به لیگ قهرمانان برگردند و حواسشان به آسیا بود نه لیگ. در نیمه اول، دو فرصت توسط طارمی از دست رفت و یک فرصت را علیپور به باد داد. شعارها روی سکو علیه علیپور به هوا بلند شد اما برانکو با این شعارها دست به تعویض نزد. علیپور در نیمه دوم به میدان آمد و گل عجیبی وارد دروازه پیکان کرد. حرکت در عرض، عبور از مدافع پیشرو و یک شلیک استثنایی به کنج دروازه رحمان احمدی. پاس گل دوم را نیز در دقیقه 90 در اختیار مهدی طارمی گذاشت تا یکتنه حریف پیکان شود. بعد از بازی، آنقدر هیجانزده بود که در رختکن و مقابل دوربین باشگاه بغضش ترکید و به گریه افتاد. شعارها، اشک علی را درآورده بود.
امروزِ علیپور را ببینید
حالا امروز را ببینید. علیپور تنها با قرارداد 350 میلیون تومانی و اختلاف حدود 600 میلیون تومانی نسبت به سایر بازیکنان برای پرسپولیس توپ میزند و مدام این جمله را تکرار میکند که «عاشق پرسپولیسم». او که فروردینماه توسط برخی تماشاگران و با تحریک تعدادی از بوقچیهای باشگاه، شعارهای تندی علیه خود شنید و در رختکن به گریه افتاد، امروز امید اول پرسپولیسیها برای گلزنی است. همه میخواهند علیپور به تیم ملی دعوت شود و با عبور از رکورد 18 گل زده مهدی طارمی، آقای گل شود. اول فصل همه میگفتند علیپور باید روی نیمکت بنشیند تا گادوین منشا در کنار مهدی طارمی زوج طلایی خط حمله را بسازند اما علی، صبور بود، حواسش را به فوتبال جمع کرد، حاشیه نداشت و سکوت کرد تا به حقش برسد. امروز حتی نمیتوان پرسپولیس را بدون علیپور تصور کرد.