زمانی که کارلوس کیروش پیشنهاد برگزاری مینی کمپ 2 روزه تیم ملی بعد از بازیهای هر هفته لیگ برتر را ارائه کرد، خیلیها مخالف این مسئله بودند اما همان زمان تقریبا تمام رسانهها و کارشناسان از این پیشنهاد استقبال کردند و معتقد بودند در «سال جام جهانی» همه برنامهها باید به نفع تیم ملی باشد.
حضور بازیکنان باشگاهی برای انجام ریکاوری بعد از بازی در مرکز تیمهای ملی شاید عجیب به نظر برسد اما همه به کیروش و تدابیر فنی او ایمان داشتند و به خاطر همین مخالفت سرسختی هم صورت نگرفت. اتفاقا در 2 هفته گذشته بازیکنان ملیپوش داخلی بعد از پایان بازی تیمشان در لیگ برتر به اردوی تیم ملی رفتند و تمرینات ریکاوری را هم انجام دادند اما فقط یک مشکل وجود داشت.
با وجود اینکه 2 هفته از برنامه پیشنهادی کیروش برای بازیکنان لیگ برتر گذشته است اما هنوز خبری از خود آقای سرمربی در ایران نیست و کیروش همچنان به ایران نمیآید. این در شرایطی است که گفته شده در قرارداد کیروش ذکر شده او در سال فقط 6 هفته حق رفتن به مرخصی را دارد آنهم در شرایطی که به برنامههای تیم ملی ضربهای نخورد.
حالا اینکه کیروش الان در مرخصی است یا ماموریت فرقی در اصل موضوع ایجاد نمیکند. اینکه سرمربی «حرفهای» تیم ملی در ماههای منتهی به جام جهانی چرا در اردوی تیم ملی حضور ندارد یک سوال است و سوالات زیاد دیگری ذهن هر فوتبالدوستی را مشغول میکند.
اینکه واقعا این مینی کمپ ریکاوری چقدر در تیم ملی اثر دارد؟ اینکه اگر واقعا این مینی کمپ به این خوبی است چرا کیروش به راحتی 2 هفته از آن را از دست داده است؟ اینکه سرمربی تیم ملی در مرخصی است یا ماموریت کاری؟ اینکه اگر کیروش دنبال کارهای تیم ملی در اروپا است پس بخشهای مرتبط فدراسیون فوتبال چه نقشی دارند؟ اینها و شاید صدها سوال این شکلی در ذهن همه اهالی فوتبال وجود دارد و قطعا پاسخ دادن به آنها خیلی از مشکلات را رفع میکند.
به هرحال در شرایطی که کمتر از 5 ماه تا آغاز جام جهانی مانده غیبتهای مکرر سرمربی تیم ملی در ایران ممکن است مسئله ساز شود هرچند دستیاران کیروش در ایران حضور دارند و کارها را پیش میبرند اما اثرات حضور کیروش در ایران بیشتر از اثرات حضور دستیارانش است.