او همچنین برگ برنده تیم کی روش را قدرت دفاعی آن میداند و اعتقاد دارد که تیم ملی در صورت حفظ روند فعلی در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه میتواند به صعود از گروهش امیدوار باشد.
* چه تحلیلی از عملکرد تیم ملی ایران در دیدارهای دوستانه دارید؟
تیم ملی فوتبال ایران نشان داده به بلوغ تاکتیکی رسیده و حتی میتواند مقابل تیمهای خوب اروپایی هم نمایش دلچسبی داشته باشد. بازی با روسیه جدا از بحث فنی، روحیه شاگردان کارلوس کیروش را هم چندبرابر کرد و بدون شک این روحیه باید تا جام جهانی حفظ شود. امیدوارم بتوانیم از گروهمان در این رقابتها صعود کنیم. رمز موفقیت ایران قدرت تدافعی خوب است.
*علیرضا بیرانوند، اکنون مرد شمار یک سنگر ایران است عملکرد او را در تیم ملی را چطور ارزیابی میکنید؟
علی نشان داده دروازهبان قابل اطمینانی است. دوران افت، دیر یا زود سراغ هر دروازهبانی میآید، اما او نشان داده دروازهبان موفق و خوبی است و این موضوع درباره دروازهبانان دیگری که در اردوی تیم ملی حضور دارند هم صدق میکند. زمانیکه دروازه ایران باز میشود، درست مثل وقتی تیم به گل میرسد، اتفاقی گروهی افتاده و این تیم است که گل میزند یا دروازهاش گشوده میشود؛ البته گاهی اشتباهات دروازهبانان کار دست تیم میدهد که بحث آن جداست به هرحال علی در بازیهای ملی شایستگیهای خود را نشان داده است.
عملکرد خط دفاعی ایران چطور بوده است؟
یکی از دلایل صعود مقتدرانه تیم ملی و ثبت چند کلینشیت پیش از بازی با سوریه، آرایش خوب دفاعی تیم ایران بود که باعث شد بازیکنان حریف به ندرت با دروازهبان ما تک به تک شوند. فکر میکنم یکی از رموز موفقیت کیروش و برگهای برندهاش، همین قدرت تدافعی خوب تیم ایران است.
*گفته میشود زمانیکه تیم ایران آرایش هجومی به خود میگیرد، نمیتواند مانند عملکرد دفاعیاش در حمله هم موفق باشد. این را قبول دارید؟
وقتی که تمرکز شما روی خط دفاعی است، در حمله با مشکل مواجه میشوید. بنای تفکر تاکتیکی در تیم ملی ایران روی دفاع بنیان شده و هدف اول تیم کشورمان گل نخوردن است تا در زمانی مقتضی با بازیکنان خلاق و تکنیکی خود و استفاده از ضربات ایستگاهی به گل برسد. تاکتیک ایران ضدحمله است و در اجرای آن هم موفق بود.
*پیش از جام جهانی ۲۰۰۶ و پس از گروهبندی آن رقابتها که تیم کشورمان با مکزیک، آنگولا و پرتغال همگروه شد، باور عمومی این بود که تیم کشورمان به یک شانزدهم نهایی صعود میکند، اما تیمی که شما سنگربانش بودید صعود نکرد.
خب این تفکر اشتباه بود. متأسفانه پیش از حضور ما در آلمان انتظار افکار عمومی را از تیم ملی بالا بردند.
به نظر میرسید تیم ایران میتوانست 2 مساوی از پرتغال و مکزیک بگیرد و با پیروزی برابر آنگولا راهی...
نه صبر کنید! اینطور که حساب میکنید نبود. وقتی از بالابردن انتظار افکار عمومی حرف میزنم، دقیقا منظورم همین اعتقادی است که شما دارید. سال ۲۰۰۶ مکزیک در ردهبندی فیفا، چهارمین تیم برتر دنیا بود و با یکی از بهترین تیمهایش به آلمان آمده بود. درباره پرتغال هم خودتان میدانید با نسلی از ستارههای جوانش مانند کریستیانو رونالدو، دکو و با تجربههایی مانند لوییز فیگو در جام جهانی شرکت کرده بود. در گروه ما تنها تیم آنگولا ناشناخته و کمآوازه بود.
پس از حذف ایران، شایعاتی درباره اختلاف در اردوی تیم ملی و پایین بودن روحیه بازیکنان مطرح شد. چه اتفاقی در اردوی تیم ملی افتاد؟
درباره این موضوع که حرفهای زیادی مطرح شد. خب من هم قبول دارم تیم ما از نظر روانی آمادگی حضور در رویداد بزرگی مانند جام جهانی را نداشت. حواشی تیم ملی هم روی کار ما اثر گذاشت و اختلافاتی در فدراسیون وقت هم شکل گرفت تا تیم ما در جام جهانی ۲۰۰۶ حذف شود. ضمن اینکه ما چند مصدوم هم داشتیم. بازیکنانی مانند وحید هاشمیان، مهدی مهدویکیا، فریدون زندی و حتی علی کریمی در دیدارهای باشگاهی آسیب دیدند. همه اینها دست به دست هم داد تا نتوانیم با همه قدرت در جام جهانی آن سال ظاهر شویم.
گویا برخی بازیکنان ذخیره هم با سرمربی مشکل پیدا کردند. همینطور بود؟
بله، برخی بازیکنان حتی به برانکو سلام هم نمیکردند!
چه اتفاقی برای برانکو افتاد که پس از جام جهانی به ایران نیامد و رفت؟
راستش را بخواهید من چیزی درباره آن اتفاقات نمیدانم، اما گویا در آلمان محمد دادکان، رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران با برانکو جلسهای برگزار کرد و او از سرمربیگری تیم ملی برکنار شد.
بهتر نبود برانکو را حفظ میکردیم؟
صد درصد با شما موافقم. برانکو بازیکنان و فوتبال ایران را میشناخت و خیلی برای ما مفید بود. بعد از برکناری او مدتی امیر قلعهنویی و زمانی هم علی دایی و پس از او افشین قطبی سرمربی تیم ملی شدند. نداشتن ثبات روی نیمکت تیم ملی به ما ضربه زد، اما حالا خوشبختانه فدراسیون در همه امور با کیروش همکاری میکند.
انتخابی جام جهانی ۲۰۰۲ کره جنوبی و ژاپن هم داستان خود را داشت. آن بازی معروف با بحرین و شائبه سیاسی بودن آن دیدار!
نه آن بازی سیاسی نبود. کسی به ما نگفت ببازیم. ما یک هفته زودتر به بحرین رفته بودیم و البته بحرین هم تیم خوبی داشت. ما همه تلاشمان را کردیم، اما گلی که اوایل بازی خوردیم شیرازه ما را به هم زد.
برگردیم به جام جهانی ۲۰۰۶ و بازی با پرتغال. برخی شما را مقصر دریافت گل نخست آن بازی از دکو میدانند. خودتان چه نظری دارید؟
(باخنده) من همیشه مقصر بودم. برخی دوست نداشتند من در تیم ملی باشم و این حرفها را میزدند، اما من همیشه معتقدم بازی با پرتغال یکی از بهترین روزهای حرفهایام بود.
گل دوم از روی نقطه پنالتی و کریستیانو رونالدو. اگر آن پنالتی را میگرفتید شاید زندگی شما تغییر میکرد.
همینطور است. حتی پیش از پنالتی، جواد نکونام آمد کنارم ایستاد و در گوشم نجوا کرد: «ابراهیم این پنالتی را بگیری آیندهات عوض میشود.»، اما خب تقدیر من این نبود.