این که منصوریان فصل پیش را چطور شروع کرد اهمیتی چندانی نداشت. آن هم وقتی او توانست در اولین سال حضورش و با مشکلاتی که در نیمفصل دوم بوجود آمد یک پله پایین تر از برانکو قرار بگیرد. شروع فصل جدید اما همه چیز متفاوت بود. اگر تفاوت منصوریان در پایان فصل با بهترین مربی حاضر در لیگ برتر یعنی برانکو یک پله بود با شروع فصل این فاصله به کیلومترها رسید. منصوریان فصل را خوب تمام کرده بود. در فاصله پایان فصل گذشته تا شروع این فصل چه اتفاقی افتاد که تیم منصوریان با این سرعت سقوط کرد؟
نگاهی به شاخصترین بازی فصل گذشته بیندازیم. دربی برگشت. جایی که منصوریان فاصلهاش با بهترین مربی لیگ را نه تنها به صفر رساند که از او سبقت هم گرفت. مقایسهای میان ترکیب استقلال در آن بازی با ترکیب استقلال این فصل شاید تا حدودی دلیل ضعف این تیم رانشان دهد. ۵ بازیکنی که در آن مسابقه برای استقلال به میدان رفتند، در حال حاضر یا جدا شدهاند یا نتوانستهاند برای او بازی کنند.
پرسپولیس هم در فصل نقل وانتقالات بازیکن از دست داد. پرسپولیس هم در شروع فصل مصدوم داشت. با این حال این تیم به اندازه استقلال صدمه نخورد. چرا؟
شاید یکی از دلایل را بتوان در ستون فقرات تیم پیدا کرد. عکس زیر ستون فقرات استقلال در دربی است. دیداری که توانست پرسپولیس را هم شکست دهد. چند مهره از این ستون فقرات در استقلال فعلی وجود دارد؟ فقط مهدی رحمتی.
از ستون فقرات پرسپولیس چند مهره برای این فصل باقی مانده؟ هر ۵مهره.
فیل لیتل، روزنامهنگار انگلیسی مینویسد: «یک عقیده سنتی در فوتبال وجود دارد که موفقیت یک تیم منوط به داشتن یک ستون فقرات قوی است. چند بازیکن کلیدی که هسته و مرکز تیم به حساب می آیند و تیم حول محور آنها ساخته می شود، یک دروازبان، یک دفاع وسط، یک هافبک وسط و یک مهاجم.» در تیمهایی که در سالهای اخیر در لیگهای اروپایی قهرمان شدهاند روی ستون فقرات تاکید زیادی شده است. از ستون فقرات چلسی تا لسترسیتی.
با این حساب یکی ازدلایلی که استقلال اینقدر بد فصل را شروع کرد را شاید بشود در همین نظریه جست و جو کرد. تیمی که ستون فقراتش شکسته برای ایستادن کار بسیار سختی دارد. حتی اگر مهرههایی بهتر از مهرههای قبلی جایگزین شده باشند چفت شدن آنها با هم نیاز به زمان دارد و البته ثبات. دو فاکتوری که استقلال هیچ کدام از آنها را در فصل جاری ندارد.