علیرضا قبل از جام جهانی برزیل کمترین شانس را برای رسیدن به دروازه ایران در جام جهانی برای خود میدید؛ هرچند گفته بود میخواهد فیکس تیم ملی در جام جهانی باشد اما سکو نشینی های او در روبین کازان و نیمکت نشینی هایش در مقابل چشمان نیلسون این احتمال را بیشتر بدل به یک رویا کرده بود. اما درست در فصل منتهی به جام جهانی علیرضا در انتخابی عجیب به لیگ دسته ی دوم پرتغال رفت تا اینبار به عنوان لژیونر شانسش را برای رسیدن به پیراهن تیم ملی امتحان کند. حتی با وجود اخراج رحمتی از تیم ملی هم کمتر کسی فکر میکرد علیرضا میتواند همه را کنار بزند و در مقابل مسی بازی کند. بازی های درخشان دانیال داوری در بوندسلیگا و البته واکنش های استثنایی رحمان احمدی در دیدار با کره جنوبی توجه همگان را به رقابت این دو برای رسیدن به دروازه ایران جلب کرده بود اما در این میان حقیقی جوان بود که توانست گوی سبقت را از این دو دروازه بان برباید و حتی اولین کلین شیت ایران در جام های جهانی را هم رقم بزند.
سال های بعد را علیرضا به بدترین صورت ممکن سپری کرد تا جایش را به بیرانوند بدهد و حتی در نبود او این مظاهری و مکانی باشند که مدعی پیراهن تیم ملی باشند. اما اینبار هم علیرضا در یک تصمیم هوشمندانه به لیگ سوئد رفت تا در همین هفته های ابتدایی خوش بدرخشد و خط و نشان بزرگی برای رقبای داخلی اش بکشد.
هرچند کار این دروازه بان خوشتیپ اینبار خیلی سخت تر است. بیرانوند این دوره دیگر درگیر قهر و اخراج از تیم ملی نخواهد شد و اخباری و مظاهری هم آنقدر انگیزه دارند که به راحتی رقابت را به کسی نبازند. علیرضا این دوره هم یک رقیب لژیونر دارد که هرچند برخلاف داوری 2014 در لیگ معتبری بازی نمیکند اما مکانی این روزها هماهنگ تر و بسیار با انگیزه تر از دروازه بان بوندسلیگایی آن دوران تیم ملی است.
شاید یک سال زمان بسیار کمی باشد برای این همه رقابت و رسیدن به جام جهانی اما برای کسی که تنها چند ثانیه برای گرفتن پنالتی آقای گل جهان نیاز داشت، کمتر چیزی غیر ممکن به نظر میرسد.