سعید عزت اللهی در آستانه سال نو حرف های جالبی مطرح کرده که در ادامه می آید:
عید نوروز تو را یاد چه چیزی می اندازد؟
اسم عید که می آید همیشه یاد هفت سین و لباس های تازه و دورهمی برای تحویل سال می افتم. خیلی لذت دارد. راستی داشت یادم می رفت، سبزی پلو با ماهی که دیگر جای خود دارد!
خاطره انگیزترین عید نوروزت کدام بود؟
(کمی فکر می کند) ببینید تمام عیدهایی که کنار خانواده بودم برایم خاطره انگیز است. اصلا خاطره انگیزتر از اینکه لباس نو می خریدیم؟ حس خیلی خوبی بود. الان بهترین لباس های دنیا را هم بخرم واقعا به اندازه لباس شب عیدی که پدرم برایم می خرید، لذت بخش نیست. دوست داشتم هر روز عید باشد تا لباس نو بخریم.
بهترین عیدی که گرفته ای... یادت می آید؟
سوال سخت می پرسی ها! ببین تمام عیدهایی که گرفتم برایم لذت بخش بوده، همین الان که 20 ساله هستم هنوز به خانه فامیل بروم و عیدی بگیرم، برایم لذت بخش است. البته عیدی هایی که از پدرم و پدربزرگم همیشه می گرفتم خیلی شیرین تر بود، مخصوصا پای سفره هفت سین.
در سال جدید غیر از آرزوی سلامتی چه آرزوی دیگری داری؟
با اینکه سوالت غیر از سلامتی بود اولین آرزویی که دارم سلامتی مردم ایران است. (خنده) آرزو دارم همه به آرزوهایشان برسند و همدیگر را دوست داشته باشند. انشاالله در سال جدید بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم. ما در دوره ای هستیم که همه دنیا می خواهند ما ایرانی ها را تحت فشار قرار دهند ولی مردم ما همیشه روحیه همبستگی دارند و خیلی جاها دیدیم که توانستند کارشان را جلو ببرند. امیدوارم در سال جدید همبستگی و همدلی مردم بیشتر شود و انشاالله با دعای همین مردم و پشتیبانی شان بتوانیم به جام جهانی برویم و یک عیدی خوب به این مردم دوست داشتنی مان بدهیم.
تو هنوز عیدی می گیری یا عیدی هم می دهی؟ البته به قیافه ات می خورد عیدی بگیری.
(خنده) من عیدی می گیرم. سنی ندارم که 20 سالم است. تا الان به هیچکس عیدی نداده ام.
اگر اشتباه نکنیم تو معمولا عیدها خارج از ایران هستی. پارسال کجا بودی؟ امسال که باید در اردوی تیم ملی باشی. وقتی در خارج از ایران هستی عید چه کار می کنی؟ مثلا در اسپانیا بودی سفره هفت سین داشتی یا الان که در روسیه هستی؟!
پارسال که عید در روسیه نبودم. در اردوی تیم ملی بودم چون در فروردین با ترکمنستان بازی داشتیم. پارسال برنامه ای برای عید نداشتیم ولی سال که در اسپانیا بودم، خودم سفره هفت سین تهیه کردم و لحظه سال تحویل پای هفت سین بود. امسال هم که درگیر بازی های تیم ملی خواهیم بود. انشاالله که فروردین 96 برایمان خوش یمن باشد و بتوانیم باشد و بتوانیم با دو برد شیرین مقابل قطر و چین قدم های بلندی برای جام جهانی روسیه برداریم.
هنوز مادرت با استرس بازی هایت را تماشا می کند
(خنده) شدید، یک بار در دربی گیلان مصدوم شدم. مادرم می خواست به ورزشگاه بیاید. بس که استرس داشت. اگر در زمین مصدوم هم شوم به مادرم نمی گویم چون خیلی ناراحت می شود. هرچه در این دنیا دارم، مدیون خانواده ام هستم. همیشه کمک ها و دعایشان بدرقه راه من بوده، موفقیت هایی که خدا نصیبم کرده را، مدیون خانواده ام هستم. دست شان را می بوشم. امیدوارم در سال جدید کارهایی بکنم که باعث خوشحالی شان شود.
سال 95 برای تو چطور بود؛ خوب یا بد؟
برای من که سال 95 خیلی خوب بود. باثبات ترین بازیکن تیم ملی بود. تجارب خیلی خوبی داشتم. گل اروپایی زدم و در لیگ قهرمانان اروپا هم بازی کردم. امیدوارم سال 96 هم به خاطر عدد 6 که شماره من است، برایم خوش یمن باشد و بتوانم کارم را خوب جلو ببرم.
مهم ترین مساله سیاسی یا اجتماعی سال 95 در کشور کدام مساله بود؟
من مسایل سیاسی را دنبال نمی کنم ولی به نظرم یکی از تلخ ترین اتفاقات اجتماعی کشور ما در سال 95 آتش سوزی در پلاسکو و مرگ آتش نشان های غیور کشورمان بود. یکی دیگر از مسایل مهم صحبت های اخیر رییس جمهور آمریکا بود که علیه ایرانی ها موضع گرفت. البته ترامپ خیلی زود متوجه شد، مردم چقدر هوشیار هستند. مسوولان ما هم اقتدار نشان دادند. در آن ماجرا مشخص شد چقدر مردم ایران به فکر هم هستند. حتی هنرمندان بزرگ ما مراسم اسکار را تحریم کردند. دیدیم که چه اسکار شیرینی هم نصیب آقای فرهادی و ایران شد. واقعا جای خوشحالی و غرور دارد.
اگر تو رییس جمهور بودی، اولین دستوری که در سال 96 می دادی چه بود؟
اولین دستورم این بود که واقعا فکری به حال ما بازیکنان جوان که سرباز هستیم بکنند. الان من معافیت تحصیلی دارم ولی در تیم ملی ایران بازی می کنم. توقع داریم یک گزینه بگذارند تا برای خروج از کشور به مشکل نخوریم. اگر من رییس جمهور بودم واقعا این مشکل را حل می کردم . من برای رفت و آمد مشکل دارم و بیشتر از سه بار نمی توانم از کشور خارج شوم. در حالی که برای بای های ملی باید چند بار از کشور خارج شویم. در اروپا هم که نماینده فوتبال ایران هستیم گاهی ما 3، 4 روز تعطیلی داریم و من دوست دارم به دیدار خانواده ام بروم ولی به خاطر مشکلی که برای خروج از کشور دارم، نمی توانم در طول یک ماه بیشتر از یک بار نمی توانم از کشور خارج شوم و مجبورم دور از خانواده بمانم. اگر رییس جمهور صدایم را می شنود امیدوارم فکری به حال ما کند.
درسال 96 انتخابات ریاست جمهوری را هم در پیش داریم. فکر می کنی چه کسی برنده می شود؟ اصلا اخبار را در این زمینه پیگیری می کنی؟
من اصلا به مسایل سیاسی علاقه ای ندارم. زیاد هم پیگیری نمی کنم. اگر بخواهم وارد این مسایل شوم، از هدف و حرفه ام دور می شوم. حرفه من چیز دیگری است، تمرکز من روی فوتبال است و سیاست را به کسانی می سپارم که تحصیلاتش را دارند و بلدند.
سعید تو زیاد در بحث های قرمز و آبی شرکت نمی کنی، خودت به هیچ یک از این دو تیم علاقه نداری؟ خانواده ات کدام طرفی هستند؛ قرمز یا آبی؟
هر دو تیم تیم هایی بزرگی هستند ولی ما در شهر انزلی زندگی می کنیم و همه می دانند این باشگاه بخشی از زندگی همه ماست. نه تنها خودم که خانواده ام و اکثر فامیل های مان ملوانی هستند و به این باشگاه تعصب دارند. من خودم تا حالا به این فکر نکرده ام که بخواهم طرفدار کدام تیم باشم ولی شاید یک روز به ایران بیایم و در یکی از این دو تیم بازی کنم.
دوست داری در کدام تیم بازی کنی؟
همان موقع به این موضوع فکر می کنم!
اگر فقط خودت بودی، دوست داشتی 15 روز عید را کجا باشی؟ چه کار کنی؟
فعلا که دست خودم نیست به خاطر همین به آن فکر نمی کنم که مبادا اعصابم خرد شود.
تو بچگی شروشور بودی؟ هیکلت که بزرگ است. دعوا هم می کردی؟
نه بابا. من اصلا شخصیتم این طور نیست که شر باشم و شیطونی کنم. اتفاقا خیلی خجالتی بودم. از دعوا هم بدم می آید. حالا ممکن است گاهی پیش بیاید و دعوایم شود ولی کلا اهل دعوا نیستم.
بهترین لحظه و بدترین لحظه ای که در سال 95 داشتی چه بود؟
بهترین لحظه گلی بود که به اندرلخت در پلی آف لیگ قهرمانان اروپا زدم، در استادیوم خانگی خودمان بودم. پدر و مادرم هم در ورزشگاه بودند. بدترین لحظه سال 95 هم روزی بود که با سوریه بازی داشتیم. به خاطر رفتاری که مسوولان داشتند کلی عصبی بودم.
در روسیه همه از عید نوروز شناخت دارند؟
بله، نه تنها در روسیه که در همه جای دنیا عید نوروز را به خوبی می دانند. نوروز ما یکی از ماندگارترین عیدهای کل جهان است.
به همبازی هایت در روسیه فارسی هم یاد می دهی؟
در حد خیلی پیش پا افتاده مثل سلام و چطوری.
وقتی در اردوی تیم نماز می خوانی، در این باره از تو سوال نمی پرسند؟
من الان در آنژی هستم، این شهر مسلمان های زیادی دارد. بالای 6 بازیکن ما مسلمان هستند و نماز می خوانند. اصلا برایشان نماز خواندن ما چیز عجیبی نیست. آنها مسلمانند و رسوم شان را به طور کامل می شناسند.
چهارشنبه سوری ها دردسر درست می کردی یا در خانه می نشستی؟
چهارشنبه سوری ها خوراکم بود. همیشه کلی باکس ترقه و کپسولی و انواع و اقسام مواد محترقه را می خریدم. از دو ماه قبل، پول هایم را جمع می کردم تا بتوانم برای چهارشنبه سوری بساط آتش بازی راه بیندازم. خرلاصه می خواهم بگویم در چهارشنبه سوری حرف های زیادی برای گفتن داشتم.
چیزخاصی هست که از آن زیاد بترسی؟
نه چیز خاصی نیست ولی از ارتفاع می ترسم!