همیشه در سالهای منتهی به جام جهانی و آن روزها که تیم ملی درگیر مسابقات مقدماتی است بین سرمربی تیم ملی و سرمربیان باشگاه ها درگیریها و اختلاف نظرهای مختلفی به وجود می آید.
درگیری بازیکنان در چند جبهه آنها را خسته کرده و در بسیاری از مواقع نه مربی تیم ملی و نه مربی باشگاه ها نمی توانند اهداف خود را در مورد ملی پوشان به نتیجه نهایی برسانند.
امیر قلعه نویی آخرین مربی بود که با کی روش و حتی با ملیپوشان تیمش درگیر شد و در پی او برخی بوقچیهای باشگاه هم از روی سکوها با بیک زاده، حیدری و البته صادقی و تیموریان مشکل پیدا کردند.
امسال اما این برانکو ایوانکوویچ بود که چراغ اول را روشن کرد و با تصمیم کیروش برای استراحت دادن به ملی پوشان مخالفت کرد.
استدلال کی روش این بود که بازیکنان لیگ پس از پایان لیگ به استراحت رفتند اما ملی پوشان بلافاصله در اردوی تیم ملی حاضر شده و البته به دیدار مقدونیه و قزاقستان رفتند.
کیروش به درستی برای این دسته از بازیکنان استراحت اجباری میخواهد تا هم بنیه بدنی و هم تمرکز کافی را برای آنها به دست آوررد.
در آنسو اما برانکو هم حرف حساب میزند و میخواهد در اردوی بدنسازی تیم بازیکنانش را برای یک فصل کامل آماده کند و 10 روز استراحت دادن به برخی از آنها را بر نمیتابد.
در این وضعیت در واقع هر دو مربی درست می گویند اما منافع آنها رو در روی یکدیگر قرار می گیرد و این وسط بازیکنان هستند که قربانی می شوند. آنها حقوق خود را از باشگاه میگیرند و تحت تملک باشگاه ها هستند اما تیم ملی فرصتی برای بزرگ تر شدن اینها هم هست.
شاید به همین دلیل است که میگویند در سال های جام جهانی یا مقدماتی که تیم ملی بازیهای بسیار سنگینی دارد و در نتیجه اردوها و بازی های تدارکاتی بیشتری هم دارد، تیمهایی که کمتر بازیکن ملی پوش دارند میتوانند موفق تر عمل کنند.
در هر صورت با توجه به اینکه پرسپولیس بیشترین تعداد بازیکن را در تیم ملی دارد، برانکو در میان مربیان لیگی بیشترین دردسر را هم در طول فصل برای هماهنگ کردن و آماده نگه داشتن بازیکنانش خواهد داشت که این کار بسیار سخت و پیچیده است به ویژه آنکه این تیم در آسیا هم به میدان خواهد رفت و این وزنه را بیش از همیشه بر ساق های خود احساس خواهد کرد.