پیراهن پرسپولیس طلا بود که از دست دادم

شنیدیم محمد عباس زاده دچار بیماری شده است. وی شرایط روحی خوبی ندارد و این شرایط روحی بعد از درگذشت مهرداد اولادی بدتر هم شد.

 

اظهارات عباس زاده را در ادامه می خوانید:

 

* خدا بد نده، شنیدیم بیمار بوده ای؟

- متاسفانه 26 روزی بود که مشکل داشتم و در بیمارستان و منزل بستری شده بودم.

 

* مشکل دقیقا چه بود؟

- هیچی، مشکلم روحی و روانی بود

 

* ما شنیده بودیم مشکل قلبی داشتی، درسته؟

- من هم این را شنیده ام. چون تپش قلب داشتم بعضی دوستان گفته بودند که من دچار مشکل قلبی شدم اما وقتی به روانشناس مراجعه کردم گفت دچار استرس شدید هستم و فکر و خیال باعث بروز این مشکل و تپش قلبم شده است.

 

* چرا باید بازیکنی مثل تو که جوان است دچار چنین مشکلاتی شود؟

- چه می دانم، اوضاع فوتبالم طوری شد که من را درگیر فکر و خیال و ناراحتی کرد. همیشه از خودم می پرسیدم چرا دچار چنین وضعیتی شده ام. چرا در فوتبال از اوج به اینجا رسیدم. خب این فکر و خیال ها اذیتم می کند.

 

* الان وضعیتت چطور است؟

- خدا را شکر خیلی بهتر شده ام. 25 روز بود خیلی اذیت شدم اما خدا را شکر درمان نتیجه داده و الان شرایط خیلی بهتری دارم.

 

* وضعیتت با راه آهن به کجا رسید؟

- با این تیم قراردادی ندارم و در حال حاضر بازیکن آزاد هستم. فعلا خودم تمریناتم را شروع کرده ام تا ببینم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.

 

* پیشنهادی داری؟

- نه، خودم با یکی دو نفر صحبت کردم. شاید فرجی شد و توانستم با یک تیم قرارداد ببندم.

 

* این وضعیت خدایی برای بازیکنی که زمانی پدیده لیگ بوده اصلا خوب نیست. واقعا چرا به این حال و روز افتادی؟

- چه بگویم اگر آقایان می گذاشتند الان به تیم ملی هم رسیده بودم.

 

* یعنی خودت هیچ مشکلی نداشتی؟

- چرا من هم مقصر بودم. نمی گویم اشتباه نکردم اما کاری که آقایان با من کردند من را از فوتبال دور کرد. یک نیم فصل نتوانستم بازی کنم. این بیرون ماندن خیلی به ضررم تمام شد. من با پرسپولیس قرارداد داشتم. خودم هم نمی خواستم جدا شوم اما گفتند سرمربی من را نمی خواهد. چرا وقتی من را نمی خواستند رضایت نامه ام را ندادند؟

 

* خودت خیلی اصرار نکردی؟

- اصلا چنین نبود. به باشگاه رفتم و گفتم رضایتنامه ام را بدهید. وقتی بازیکن از چشم می افتد همه تلاش هایش را از یاد می برند و آن را نادیده می گیرند. من به آقای طاهری گفتم رضایتنامه ام را بدهید ایشان می گفت 350 میلیون تومان بده و برو. می گویم 170 میلیون طلب دارم آن چه می شود می گوید این رقم را باید بپردازی تا رضایتنامه ات را بدهیم. آنقدر معطل کردند که نقل و انتقالات تمام شد و پشت خط ماندم وگرنه زودتر با صبا قرارداد بسته بودم. تقصیرات خودم به کنار اما آقای طاهری مقصر اصلی این ماجرا بود و این کارش هم اصلا قابل بخشش نیست.

 

* در نیم فصل به راه آهن رفتی. چرا در این تیم دچار مشکل شدی؟

- تا زمانی که آقای تارتار بود من مشکلی نداشتم. تمرین می کردم و ایشان هم به من بازی می داد. اما به یکباره او رفت و من در بازی با استقلال دچار مشکل شدم.

 

* چه مشکلی؟

- یک پیراهن پرسپولیس آماده کرده بودم و می خواستم این پیراهن را زیر پیراهن اصلی به تن کنم تا اگر گلی زدم آن را به هواداران نشان دهم. به من گفتند این پیراهن را نپوش ولی من یواشکی قبل از شروع بازی به دستشویی رفتم و پیراهن را به تن کردم. دقیقه 55 بود که من را از زمین بیرون کشیدند. سعید رمضانی سرپرست تیم سر این ماجرا با من دچار مشکل شد. جلوی همه گفت عباس زاده را گذاشتم در بلک لیست، نمی دانم این حرفش چه معنی داشت. نمی دانم تمایلات رنگی اش را در این ماجرا دخیل کرد یا مسئله دیگری بود...

 

* خب مجبور بودی این پیراهن را بر تن کنی، بازی می کردی و گلت را می زدی.

- اگر پیراهن را به تن نمی کردم هیچ اتفاقی نمی افتاد اما من واقعا پرسپولیس را دوست دارم. همین تیم استقلال از طریق یک رابط خواستار حضورم در این تیم شده بود و من قبول نکردم. دلم می خواست اگر گلی زدم شادی ام را با هواداران پرسپولیس تقسیم کنم اما نمی دانم چرا رمضانی آنطور برخورد کرد. ابراز علاقه برای بقیه آزاد بود و برای من ممنوع؟

 

* رسما دارد فوتبالت نابود می شود، نگران نیستی؟

- مگر می شود نگران نباشم. زمان به سرعت می گذرد و باید حتما فکری کنم اما این روزها مربیان خیلی در موردم نظر مثبت ندارند و عوض کردن نظر آنها هم به همین راحتی نیست. آنقدر اتفاقات در موردم بد بود و حرف و حدیث برایم درست کردند که امروز دچار این مشکل شده ام. خدا از طاهری نگذرد. اگر رضایتنامه ام را داده بود و در فوتبالم وقفه نمی افتاد این وضعیت برایم پیش نمی آمد. فعلا که کاری از دستم بر نمی آید. باید صبر کنم و با مشکلات بسازم تا فرصتی پیدا کنم و خودم را از این وضعیت رها کنم. خدا بزرگ است و انشاالله که از این به بعد اتفاقات خوب برایم رقم بخورد.

 

* چرا فکر می کنی نظر مربیان نسبت به تو عوض شده؟

- کاملا مشخص است. آنها در این مدت از من نه اتفاق خوبی دیده اند نه اخبار درستی دریافت کرده اند. آنها شنیده اند که عباس زاده رفتار درستی ندارد و از میدان هم دور است. شاید اگر دقیقا می دانستند چه اتفاقاتی برایم رخ داده دیگر این همه مشکل نداشتم. شاید پای حرف هایم بنشینند حق را هم به من بدهند. راستش را بخواهید خودم از این وضعیت واقعا خسته شده ام.

 

* گفتی با افرادی برای حضور در یک تیم لیگ برتری صحبت کرده ای. این صحبت ها کمکی هم می کند؟

- نمی دانم. البته آنهایی که گفتم صحبت کردم افراد بزرگی هستند و امیدوارم بتوانند زمینه بازگشتم را به میدان فراهم کنند اما نمی دانم آیا کمکی خواهند کرد یا شرایط طور دیگری برایم رقم خواهد خورد.

 

* با بچه های پرسپولیس در تماسی؟

- بله الان بازی های جام مدافعان حرم در مازندران برگزار می شود. بازیکنانی مثل علیپور، عالیشاه، خلعتبری، شجاع خلیل زاده و خیلی های دیگر در این بازی ها حاضر هستند. بچه ها را می بینم و آنها هم جویای احوال هستند.

 

* پرسپولیس را این فصل چطور دیدی؟

- پرسپولیس این فصل فوق العاده بود. واقعا چنین پرسپولیسی را ندیده بودم. بهترین تیم این چند سال همین پرسپولیس فصل 94 بود.

 

* دلت می خواست در این پرسپولیس بازی می کردی؟

- مگر می شود دلم نخواهد. آرزویم بود در این تیم بودم. پرسپولیس طلای گران بهایی بود که از دستش دادم. نمی دانم الان چه باید بگویم. بگویم سرم به سنگ خورده یا بگویم اشتباه کردم؟ تیم با ارزشی را از دست دادم.

 

* خب چرا دوباره به دستش نمی آوری؟

- همه چیز بستگی به خودم و فرصتی دارد که گیرم می آید. فرصت پیدا کنم دیگر همه چیز در اختیار خودم قرار خواهد گرفت. آن وقت همه تلاشم را می کنم تا به پرسپولیس برگردم. دلم برای پیراهن شماره 33 تنگ شده است.

 

* مهرداد اولادی هم پیراهن 33 را می پوشید.

- خدا مهرداد را رحمت کند. وقتی او فوت کرد من حالم خیلی بد شد. ای کاش می توانستم دوباره پیراهن شماره 33 را به تن کنم و یاد مهرداد را هم زنده نگه دارم.

 

* صحبتی در پایان نداری؟

- نه بعد از بازیکنان تیم که جویای احوالم شدند شما هم یادم بودید و زنگ زدید. من الان بازیکن مطرحی نیستم و اینکه شما به یادم هستید یک دنیا می ارزد. شاید از باشگاه کسی سراغم را نگیرد اما بازیکنان و شما خبرنگاران به من روحیه می دهید و از این بابت از شما خیلی ممنونم.