وقتی به استقلال و نیروهای این تیم در فصل جاری نگاه میکنیم در تمام پستها نمیتوانیم افت کیفی نفرات را کتمان کنیم. از روزهای اول این فصل معلوم بود که حرف اول و آخر را از زبان چه کسی باید شنید و چه کسانی در این تیم به روند حرکتی استقلال احاطه کامل و وافی دارند.
برگردیم به روزهایی که بازیکنانی، در فرصتهای کوتاه خوب میدرخشیدند و در بازیهای بعد باید روی نیمکت مینشستند. برگردیم به بازی استقلال تهران با استقلال اهواز در آن بازی دروازهبان استقلال وحید طالبلو در طول 90 دقیقه یک عامل تأثیرگذار بود و بارها این تیم را از شکست حتمی نجات داد.
طبق یک قانون نانوشته در فوتبال وقتی حق به حقدار نرسد و به این آشکاری حقوق دیگران رعایت نشود، نتیجهاش همین میشود که میبینیم.
بهترین بازیکنان هم در روزهایی دچار افت میشوند، به جای مهار توپ پاس گل به حریف میدهند و اسباب باخت تیم را فراهم میکنند اما کوچکترین برخوردی با آنها نمیشود. آیا یک چنین سهلانگاریهای نمیتواند، ناقض آن قدرتی که از آن صحبت میشود باشد؟!
این چه قدرتی است که از چند هفته پیش از شروع فصل، دائم، آمدن فلان بازیکن را به استقلال در بوق و کرنا میکنند و چنین وانمود میشود که این جناب یکتنه قرار است استقلال را به قهرمانی برساند، ساختن یک چنین باوری نتیجهاش باید غیر از این باشد؟!
خیلی دوست داریم بدانیم این چه قدرتی است که جابر انصاری بهترین بازیکن روزهای آغاز فصل را به این روز انداخته است؟! چه قدرتی است که جای مجیدی به این راحتی توسط یک جوان 18 ساله تسخیر میشود و نپرسیم که چرا مجیدی یکی از بازیکنان شاخص و انگشتنمای روزهای اول فصل به این روز افتاده است.
این چه قدرتی است که آرش برهانی را به کلی از فهرست ترکیب اصلی حذف میکند. راستی این سجاد شهباززاده چرا به روزهای آغاز فصلش هیچ شباهتی ندارد.
بد نیست بپرسیم، این جناب حنیف با آن حنیف روزهای اوج چقدر فاصله دارد. حاجمحمدی و دیگر بازیکنان هم از این قاعده مستثنی نخواهند بود و در یک نگاه کلی استقلال از نظر کیفی نفرات، عقبگرد دارد و این یعنی نبودن قدرتی که از آن حرف زده میشود.