بخشی از صحبت های سرمربی پرسپولیس که برخی از آنها تازگی دارد را در زیر می خوانید.
در تیمملی آزادی عمل داشتم
-من در همان سالهای که سرمربی تیم ملی ایران بودم آزادی عمل داشتم و هیچ فشاری روی من نبود تا یک سری تصمیمات را قبول کنم. تنها فشاری که روی من بود کسب نتایج خوب با تیم ملی بود.تماشاگران تیم ملی و رسانه ها از من نتیجه مطلوب می خواستند و اینها در فوتبال جهان طبیعی است.الان هم وظیفه ام این است که نسبت به خواسته های تماشاگران پرشور پرسپولیس احساس مسئولیت کنم. بهترین ارنج را برای تیمم درنظر بگیرم و بهترین تمرین را برای تیمم برگزار کنم. تمام کسانی سبب شدند تا من به پرسپولیس بیام از من توقع دارند. این فشار در سراسر فوتبال جهان وجود دارد و هر مربی با این انتظارات و فشارها آشنا است.در دوازده سال پیش هم طبیعی بود که فدراسیون این فشارها را تحمل کند. فدراسیون فوتبال باید خواسته های طرفداران را برآورده کند و فدراسیونی زنده است که بتواند پاسخگوی خواسته های هوادارانش باشد.
- زمانی که سرمربی تیم ملی بودم علی دایی در ترکیب تیم ملی بازی می کرد چراکه بهترین مهاجم ایران بود. هرگز کسی را به من تحمیل نکردند و من هم برای بازی دادن علی دایی از کسی ترسی نداشتم.هیچ گاه در این مورد از جانب کسی در فدراسیون تحت فشار نبودم.وظیفه من به عنوان سرمربی تیم ملی این بود که از بهترین ها استفاده کنم.خیلی بازیکنان در آن برهه بودند.مثلا آندرانیک تیموریان هشت دقیقه بازی کرد و در تیم ملی فیکس شد و خودش را به من تحمیل کرد. آقای محمد دادکان زمانی که رئیس فدراسیون فوتبال بودند هرگز از من نپرسید که چرا فلان بازیکن در تیم ملی بازی نمی کند و چرا فلان بازیکن در تیم ملی نیست. هرگز از من نپرسید.البته برخی رسانه ها بودند که می خواستند بازیکنان خودشان را به من تحمیل کنند. مثلا جای خالی فرهاد مجیدی، رضا عنایتی و ایمان مبعلی را در تیم ملی مطرح می کردند به من فشار می آوردند که مجیدی را به تیم ملی دعوت کنم. مجیدی عالی بود اما من در آن برهه آرش برهانی را داشتم یا از من می خواستند که مبعلی را دعوت کنم اما من به آنها توضیح دادم که مسعود شجاعی را دارم .در این مورد روی من خیلی فشار بود اما من انتخاب هایم را کرده بود و باید تصمیم نهایی را می گرفتم. ما با دو مهاجم بازی می کردیم و من دایی و وحید هاشمیان را داشتم.
پرسپولیس به من انگیزه دوباره داد
-الان امکانات فوتبال شما نسبت به گذشته بهتر شده است.در حال حاضر باشگاههای فوتبال ایران برای خودشان کمپ و زمین اختصاصی دارند. مثلا قرار است پرسپولیس برای خودش یک ورزشگاه اختصاصی به نام شهید کاظمی داشته باشد و خوشحالم که طی مراسمی این ورزشگاه به پرسپولیس اهدا شد. حتی قرار است یک ورزشگاه به باشگاه استقلال اهدا شود. مشکل نداشتن زمین تمرین همیشه در فوتبال ایران وجود داشته اما الان اقداماتی انجام شده تا شرایط باشگاه ها بهبود پیدا کند.الان اوضاع آکادمی فدراسیون فوتبال خیلی بهتر شده است. آکادمی دارای دو هتل است و یک کلینیک پزشکی و بین المللی دارد.
- پیش از آن که سرمربی تیم پرسپولیس شوم پیشنهادات مختلفی داشتم اما خب، طبیعی است که باشگاهی مثل پرسپولیس با وجود داشتن تماشاگران فراوان و عظمتش برای من اهمیت داشته باشد و به من انگیزه مجدد بدهد.این ویژگی ها به من انگیزه دوباره داد که به پرسپولیس ملحق شوم و برای کسب نتایج خوب تلاش کنم.من به فوتبال ایران و پتانسیل و کیفیت بازیکنان ایرانی اعتقاد دارم و اینک که مقابل تان نشسته ام اصلا پشیمان نیستم زیرا فوتبال ایران را می شناسم و قبول دارم.قطعا با پرسپولیس می توانیم در سطح فوتبال آسیا کارهای بزرگی انجام دهیم . من به بازیکنان پرسپولیس و تماشاگرانش اعتقاد دارم.
-الان پرسپولیس در مسیر خوبی قرار گرفته است.در حال حاضر سخت می شود درباره این که بگویم این پرسپولیس به ایده ال هایم نزدیک شده است.این تیم پرسپولیس برای بهتر شدن خیلی کار و جا دارد.پرسپولیس برای بهترین شدن باید در تمامی موارد بخصوص فیزیکی ، تاکتیکی و تکنیکی کار کند. ما برای رسیدن به این اهداف خیلی جا داریم.
رحمتی شش دانگ است
-سید مهدی رحمتی دروازه بانی عالی و شش دانگ است.امسال مشکلات ما درون دروازه فنی نبود. یا دروازه بانان مان محروم بودند یا بنا به دلایلی نتوانستند به میدان بروند. رحمتی گلر خیلی خوبی است اما فوتبال ایران چند دروازه بان آماده و باآتیه دارد و سوشا مکانی هم گلر خوبی است.فکر کنم کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی برای دعوت از چند گلر آماده دستش باز باشد و در این زمینه با مشکلی روبرو نباشد.
-الان از گلرهایمان راضی هستم. از سوشا مکانی و مرتضی قدیمی رضایت دارم. لوبانوف هم تاره به ما اضافه شده است.
-دوست ندارم درباره آمدن وحید طالب لو به پرسپولیس صحبت کنم. زمانی که سرمربی تیم ملی بودم او را به تیم ملی دعوت کردم. طالب لو گلر باهوش و خوبی بود .
-به نظر من تهران از پاریس و لندن هم امن تر است. امسال ششمین سالی است که در ایران زندگی می کنم. در این شش سال هیچ گاه احساس ناامنی در ایران نکردم. ایران از امن ترین جای دنیا است.
- زمانی که سرمربی پرسپولیس شدم و یکبار دیگر وارد تهران شدم اصلا غافلگیر نشدم.تهران همان شهری بود که انتظارش را داشتم.البته از روزی که تهران را ترک کردم همیشه از طریق رسانه های خبری مسائل مربوط به تهران و ایران را دنبال می کردم و همیشه پیگیری اخبار ورزشی و اجتماعی ایران برایم اهمیت داشته است. به هر حال من سالها در ایران زندگی کرده ام و ایران و ایرانی ها را دوست دارم. در مورد تهران باید بگویم که اداره شهر باوسعتی چون تهران همیشه برایم سوال برانگیز بوده است. واقعا اداره تهران با جمعیتی حدود بیش از ده الی دوازده میلیون نفر کار بزرگی است.
- اگر یکی دوستانم در کرواسی بخواهد به ایران سفر کند از او می خواهم به موزه ها و کاخ های شهر تهران برود و این مکان های دیدنی را از نزدیک تماشا کند.بناهای تاریخی ایران ارزش چندبار دیدن را دارد . زندگی اجتماعی ایرانیان بخصوص در شهر تهران برایم جذابیت دارد و قطعا از دوستانم می خواهم به این مسائل توجه کنند.