صحبتهای طارمی را در ادامه بخوانید:
این روزها به ستاره پرسپولیس تبدیل شدهای. بازیکنی که از پیشنهادهای بسیاری گذشت تا در پرسپولیس بماند. مالمو، ترک گروژنی و تیمهای متمولی از کویت و قطر برای جذبت اقدام کردند اما هیچ کدام به هدفشان نرسیدند. چرا به همه آنها نه گفتی؟
دوست داشتم در پرسپولیس بمانم. وسط فصل جدا شدن صورت خوشی ندارد. ماندم تا به پرسپولیس کمک کنم. چند تیم هم پیشنهاد دادند. همانطور که گفتید از قطر گرفته تا سوئد و روسیه اما به همه آنها جواب منفی دادم تا با پرسپولیس به موفقیت برسم. فکر میکنم کمکم با پرسپولیس به اهدافمان نزدیک میشویم.
تو از قطر هم پیشنهاد داشتی. با سردار که صحبت میکردم گفت به او قول دادهای لیگ قطر نروی و اگر هم جدا شدی راهی یک تیم اروپایی شوی.
سردار را نمیشناسم (خنده) البته با سردار رویانیان که صحبت میکردم قول دادم که اگر روزی از پرسپولیس جدا شدم به اروپا بروم.
منظورم سردار آزمون است!
آزمون؟ کنکور؟ شوخی میکنم. سردار را دوست دارم و با او که صحبت کردم قول دادم به لیگهای عربی نروم و فقط اروپا را انتخاب کنم.
از بین لیگهای اروپایی کدام یک را بیشتر میپسندی؟ میدانم رئالی هستی.
من طرفدار رئال مادرید هستم اما برای حضور در اروپا من نمیتوانم لیگ دلخواهم را انتخاب کنم و تصمیم بگیرم. مثل این است که از لیگ یک بیایم و بخواهم لیگ برتر بازی کنم. آن موقع برایم فرقی ندارد کدام تیم باشد. هدفم این است که در لیگ برتر باشم و دیده شوم. نمیتوانم بگویم میخواهم بروم پرسپولیس، سپاهان و مثلا گسترش فولاد. دست خودم نیست. لیگ اروپا هم همین حکم را دارد. نمیتوانم بگویم میخواهم بروم کدام لیگ بازی کنم.
اینها را درست میگویی اما سوال ما این بود که کدام لیگ را بیشتر دوست داری؟
من طرفدار رئال مادرید هستم و طبیعتا دوست دارم به اسپانیا بروم اما لیگ انگلیس چیز دیگری است. همهشان سطح بالا هستند اما اگر از تمام لیگهای معتبر پیشنهاد دریافت کنم قطعا به انگلیس میروم.
چرا؟ چه ویژگیهایی در فوتبال انگلیس دیدهای که خوشت آمده؟
مدل بازی کردن و سبک فوتبالیشان را دوست دارم. چون قدرتی و سرعتی هستند و در تمام دقایق بازی روی دروازه موقعیت خلق میکنند. بازیهای پرسپولیس را نگاه کنید. وقتی یک گل میزنیم تیم حریف جلو میآید و من راحتتر میتوانم بازی کنم و موقعیت گل برای سایر بازیکنان بسازم. مثلا بعد از گلی که به فولاد زدیم چهار پنج موقعیت روی دروازه حریف به وجود آوردیم. چون خودم توپ بگیرم و بروم راحتترم اما وقتی حریف بسته بازی میکند سختتر میتوانم به دروازهاش برسم. به خصوص در لیگ ایران.
الان پرسپولیس شبیه کدام تیم انگلیسی بازی میکند؟ چون الان شرایطی پیش آمده که همه از سبک فوتبال پرسپولیس تعریف می کنند.
پرسپولیس شبیه بارسلونا بازی میکند!
اما مثل بارسلونا مالکیت توپ را در اختیار ندارد.
ما الان در هر بازی ۵۰۰ تا ۶۰۰ تا پاس میدهیم. مگر میشود ۵۰۰ پاس بدهی اما مالکیت نداشته باشی؟
چند تا از پاسها درست است؟
آمار بازی آخر مقابل فولاد را ببینید. حدود ۵۲۰ پاس دادهایم که ۴۷۰ تا از آنها درست بود، مالکیت ما هم اینجوری بالا میرود ولی اگر با روش خودتان حساب کنید و مالکیت نداشته باشیم مثل رئال بازی می کنیم. ضد حمله و خلق موقعیتهای متعدد.
یعنی پرسپولیس تلفیقی از رئال و بارسلونا است؟
نه، بارسلونا را کنار بگذارید چون تیمی نمیتواند مثل آنها بازی کند. من نسبت به ایران گفتم. یعنی در لیگ ایران ما مانند بارسلونا در لیگ اسپانیا بازی میکنیم. بارسلونا ۷۰۰ تا ۸۰۰ پاس میدهد و ما ۵۰۰ تا. هیچ تیمی در ایران نداریم که این تعداد پاس بدهد اما پرسپولیس در تمام بازیهای خود این آمار را به جا میگذارد.
تا حالا شده که فوتبال اروپایی ببینی و یک مهاجم موقعیتی از دست بدهد و با خودت بگویی اگر من بودم بهتر کار میکردم؟
بستگی به شرایط بازی دارد؛ خستگی هست و هزار و یک بحث دیگر. من از شرایط آن بازیکن خبر ندارم که بگویم میتوانستم بهتر کار کنم. امکان دارد من هم مقابل دروازه خالی توپ را بیرون بزنم. این بستگی به شرایط آن روز بازیکن دارد. مثلا لواندوفسکی در ۱۰ دقیقه ۵ گل میزند. مشخصا روز فوقالعادهاش است. اگر ۵ توپ دیگر به سمت چارچوب میزد قطعا گل میشد ولی وای از روز بد یک مهاجم. مثل عملکرد من مقابل استقلال اهواز. هرچه زدم به در بسته خورد. هر اتفاقی میافتاد توپهای من جز اولی راهی به دروازه حریف پیدا نمیکرد. شاید اگر ۱۰ موقعیت دیگر هم برایم به وجود میآمد هر ۱۰ تا را از دست میدادم چون در روز خوبم قرار نداشتم.
برای حل مشکل تمام کنندگی کاری هم کردهای؟ تمرین اختصاصی یا استفاده از تجربیات دیگران؟
همه میگویند تمامکنندگی و این حرفها اما من اعتقادی به این مساله ندارم. چون من کلا ۲ یا ۳ بازی در طول فصل برایم پیش آمده که روزم نباشد و موقعیت از دست بدهم. یکی استقلال اهواز، یکی نفت و دیگری بازی با ذوبآهن در ابتدای فصل. بقیهاش عادی بوده. مثل خراب کردن یک موقعیت در طول یک بازی. شما مسی و نیمار را هم نگاه کنید موقعیت از دست میدهند که گاهی تعدادشان در طول یک بازی به ۳، ۴ میرسد. نمیخواهم خودم را با آنها مقایسه کنم چون گلشان را میزنند و فوقالعاده بازی میکنند اما خراب کردن موقعیت یک مساله طبیعی در فوتبال است.
اما همه بزرگان فوتبال ایران و به خصوص پرسپولیسیها معتقدند اگر پیشرفت کردهایم به خاطر تمرینات اختصاصی بوده که جدا از سایر بازیکنان انجام دادهایم. تو این طرز تفکر را داری که اختصاصی تمرین کنی؟
من هم بعضی وقتها بعد از تمرین میمانم و تمریناتی انجام میدهم اما به نظر من فوتبال ذاتی است و باید در خون آدم باشد. شاید رونالدو با تمرین کردن زیاد رونالدو شده باشد اما مسی ذاتا فوتبالیست است. هر کاری کنید او موفق است. اگر ۴ سال بازی نکند و بیاید باز هم همینطور فوقالعاده کار میکند. من دو سال سربازی بودم و اصلا فوتبال بازی نکردم. بعد از دو سال آمدم و الان هم اینجا هستم چون خانوادگی فوتبال بازی میکردیم. اگر من دو سال بازی نکنم دوباره برگردم فوتبالم با حالا تفاوتی نخواهد داشت. بعضی چیزها ذاتی است. شاید من در مورد یک حرکت خاص تمرینی نکنم اما در بازی آن را بهتر از همه انجام بدهم چون فوتبال در خونم است اما خیلیها اینطور نیستند. کسی که این حرفها را زده قطعا فوتبالیست بوده اما شاید با تمرین شرایط خود را بهتر کرده. من با فکرم میتوانم تمرین کنم. مثلا در خانه نشستهام و فکر میکنم که اگر در زمین فلان کار را انجام بدهیم توپم داخل دروازه میرود. اتفاقا در بازی بعدی همین کار را بدون تمرین انجام میدهم و جواب هم میگیرم.
پس احساس میکنی که هرچقدر از فکرت استفاده کنی و جلوتر بروی میتوانی موفقتر شوی؟
صد درصد. وقتی سربازی بودم و در محلهمان بازی میکردم نقطه قوتم فکرم بود. شش ماه آخر سربازیام بیشتر رفتم به فکر فوتبال که باید چه کار کنم و چه کار نکنم. مثلا به خودم میگفتم بعد از سربازی میروم ایرانجوان. حتی اسم تیم را هم میآوردم. بعد آنجا آقای گل میشوم و سپس به پرسپولیس میروم. دو سال آنجا بازی میکنم و بعد راهی قطر، امارات یا یک تیم اروپایی میشوم. همین مسائل شش ماه در فکر و ذهنم بود. همین اتفاق رخ داد. در لیگ یک آقای گل شدم – در گروهمان – آمدم پرسپولیس و حالا هم آقای گل هستم. پیشنهاد اروپایی هم دارم. منظورم این است که با فکر بازی کردم.
جالب است از قدیم میگویند اگر انرژی مثبت بدهی نتیجهاش را میگیری. البته توانایی خودت هم مزید بر علت شده تا به موفقیت برسی.
شاید یکی با تمرین زیاد بتواند یک کار سنگین را انجام بدهد اما یک نفر هم بیاید و با تفکر خوب همان کار را بهتر و بدون صرف انرژی بیشتر به سرانجام برساند.
در آن دو سالی که سرباز بودی و بازی نکردی کدام مربی به تو اعتماد کرد؟ ریسک بزرگی نبود که یک سهمیه را برای تو کنار بگذارند؟ آن هم پس از دو سال دوری از فوتبال؟
پدر من از کوچکی در ایرانجوان بود، ۳۰ سال بازی کرد و سپس مربی تیم شد. برادرم ۱۰ سال ایرانجوان بود و خودم هم از کوچکی آنجا بزرگ شدم. ۸، ۹ سالگی ایرانجوان بودم تا ۱۹ سالگی. خودم بچه این تیم بودم و البته دو فصل در لیگ برتر هم تجربه بازی داشتم. بعد از اینکه برگشتم ذهنیتشان روی من مثبت بود چون خانواده ما را میشناختند و میدانستند که ذاتا فوتبالیست هستیم. گفتند چرا برویم و یک بازیکن دیگر بیاوریم؟ بگذار به مهدی طارمی اعتماد کنیم. من هم از روز اولی که در تمرینات حاضر شدم فوقالعاده کار کردم. خودم را نشان دادم و شدم آقای گل. بعد هم به پرسپولیس آمدم.
تاکنون با محمد طارمی و پدرت در یک تیم بازی کردهاید؟
با پدرم بازی کردهام اما سه نفری نه.
در خانواده چه کسی فوتبالش بهتر از بقیه است؟
بازیهای پدرم را که یادم نمیآید چون سنم قد نمیدهد.
اما قطعا درباره بازیهایش چیزهایی شنیدهای؟
پدرم فوقالعاده بازی میکرده و حتی بوشهریها لقب علیشاه را برایش در نظر گرفته بودند. اسمش علیرضا بود و به او میگفتند علیشاه چون در همه پستها بازی میکرد و حتی با منتخب بوشهر در ایران دوم شدند. فقط به تهران ۲-یک باختند. یک تیم داشتند به نام پاس. میگفتند تیم وحشتناکی در بوشهر بود و همه را ۵،۶ تا میزدند.
پست اصلی پدرت چه بود؟
دفاع آخر بود. حتی خودم هم در این پست بازی کردم و برادرم هم یک فصل را در خط دفاع گذراند.
واقعا در خط دفاع هم بازی کردهای؟
بازی در دفاع در خونمان است. در تیم ملی دانشآموزی که مربیمان عبدا... مرغوب بود به او گفتم میتوانم دفاع آخر بازی کنم. اگر میشود از من در این پست استفاده کن. روز آخر اردو بود که با یک تیم بازی تدارکاتی داشتیم. نیمه اول فوروارد بودم و یک گل زدم. برای نیمه دوم گفت که برو دفاع وسط و آنجا بازی کن. سه دفاع گذاشته بود که من نفر آخر بودم. گفتم اینجوری راحت است و نمیگذارم گلی وارد دروازه ما شود. تیم را برده بودم وسط نیمه و همه بازی در زمین آنها بود. توپ که سمت ما میآمد آفسایدگیری میکردم. فکر میکنم نزدیک ۷، ۸ بار مهاجمان حریف را در تله آفساید گیر انداختیم. مرغوب همینطور مانده بود و مرا نگاه میکرد که چقدر آفسایدگیری میکنم. خودم میرفتم عقب، فوروارد که میآمد بالا میرفتم و او را در منطقه آفساید قرار میدادم چون تنها بودم راحت این کار را انجام میدادم. بازی در دفاع ذاتی بود و خانواده ما این کار را به بهترین شکل انجام میداد.
همین نکته به تو کمک نمیکند که راحتتر از تله آفساید فرار کنی؟
دقیقا میدانم که مدافعان می خواهند چه کاری انجام بدهند چون لب خط هم میروم و قوس میزنم میدانم که مدافعان حریف چه زمانی بالا میآیند و چه زمانی آفساید میگیرند. من اگر در لیگ ایران در این پست بازی کنم میتوانم یکی از بهترین مدافعان شوم.
قد و قوارهات هم برای بازی در خط دفاع مناسب است.
بحث قد و قواره نیست. دفاع وسط پستی است که راحت میشود عملکرد خوبی ارائه بدهی. من ضربات سرم بد نیست و سرعت هم دارم.
پیشنهادش را به برانکو بدهید؟
به برانکو تا حالا نگفتهام چون مدافعان آمادهای داریم. مدافعی که باهوش باشد از دفاع همه زمین را میبیند و میتواند بهترین تصمیمها را بگیرد.
اما شنیدهای که میگویند هر چه پستها جلوتر میرود سختتر میشود؟ به همین دلیل گلری از همه سختتر است و آخر سر فوروارد.
قبول ندارم. نمیگویم فوروارد. اما پشت فوروارد از همه سختتر است. چون هم باید بدوی و بازی را بچرخانی و هم رو به دروازه باشی. به نظرم پشت فوروارد سختتر از بقیه پستها است.
قبول داری ۵ پاس گل بدهی اندازه یک گل به چشم نمیآید؟
بستگی دارد.
مثلا بازی با فولاد، پاسهای تک به تک تو را کسی یادش نیست.
خب آنها گل نشد ولی به اندازه گل هم به چشم میآید. من الان یک گل زدم، اگر ۳ پاسی که دادم تبدیل به گل میشد میگفتند مهدی طارمی یک گل زد یا ۳ پاس گل داد؟ به نظر شما از کدامیک صحبت میکردند؟
قطعا یک گل پررنگتر میشود.
من فکر میکنم پاس گل چون ۳ تا است.
البته روزنامهها در آمارهایشان مینویسند اما آن چیزی که بیشتر به چشم میآید گل است.
الان اگر یک بازیکن ما مثل محسن مسلمان ۷ تا ۸ پاس گل داده بود، روزنامهها او را بت نمیکردند؟ الان عالی کار میکند اما اگر ۷، ۸ تا پاس گل هم میداد به اندازه من از او هم تعریف میکردند.
پست مسلمان بازیساز است و باید پاس گل هم بدهد اما وظیفه تو گل زدن است. از تو گل میخواهند نه پاس گل.
صد در صد همینطور است اما پاس گل دادن هم میتواند روی طرز فکر مردم تاثیر بگذارد.
تو اگر مربی یک تیم باشی و بخواهی از بین خودت و سردار آزمون یک مهاجم را در زمین بگذاری کدام گزینه را انتخاب میکنی؟
شاید من بخواهم با دو مهاجم بازی کنم.
نه. اگر سیستم تیم طوری باشد که فقط بتوانی از یک مهاجم استفاده کنی انتخابت طارمی است یا آزمون؟
بین خودم و سردار؟ (چند ثانیه فکر میکند) سبک بازی ما با هم خیلی فرق دارد.
آنقدر هم نه که خیلیها دربارهاش صحبت میکنند.
من و سردار کلا با هم فرق داریم. سبک بازی من طوری است که باید از عقب توپ بگیرم اما سردار در محوطه جریمه ۱۰۰ پله بالاتر از من است. هم از لحاظ سرزنی و هم تمامکنندگی اما شاید من چون سبک بازیام روی زمین است در این بخش از او بهتر باشم، سردار دوست دارد در هجده قدم باشد و گل بزند، مثل فرشاد پیوس. من شاید شبیه ناصر محمدخانی باشم! از عقب توپ بگیرم و به سمت دروازه حریف استارت بزنم. یا حتی شبیه خداداد عزیزی و علی دایی.
پس تقریبا مکمل هستید؟
میشود گفت مکمل اما اینکه بخواهید من و سردار را مقایسه کنید اصلا نمیشود. چون مدل بازی کردنمان فرق میکند. مثلا در تیم ملی اصلا مهاجم نوک بازی نکردهام. یا راست بودم، یا چپ و یا پشت فوروارد.
اما گلهایت را زدهای؟
به آن کاری ندارم اما همه در روزنامهها مینویسند طارمی و آزمون زوج هماهنگی برای خط حمله هستند. در صورتی که ما هرگز در خط حمله به عنوان دو مهاجم بازی نکردهایم.
شاید به خاطر کارهای ترکیبیتان باشد؟
آن کارها که رفاقتی است (خنده)
گفتی استقلال – پرسپولیس. پرسپولیس روند رو به رشدی را طی میکند و استقلال چند هفتهای است که افت کرده. نتیجه دربی را پیشبینی میکنی؟ شما میبرید یا استقلال؟
به شخصه به بازیها فکر نمیکنم. نه استقلال، کلا. روز بازی رسید داخل زمین میروم. اینکه فکر کنم با استقلال بازی داریم و یک ماه قبل برنامهریزیاش را انجام بدهم هرگز. بحث دربی هم جدا است. نباید به این فکر کنیم که ما بد بازی میکنیم یا آنها خوب و برعکس. تاریخ این را ثابت کرده که وقتی پرسپولیس اول بوده و مثلا استقلال چهارم، پیش آمده که استقلال بازی را ببرد و یا ما پارسال هشتم بودیم و آنها بالای جدول، دو بار رفت و برگشت آنها را شکست دادیم.
نمیشود بگویی چون ما قوی هستیم حتما میبریم. همه چیز به روز مسابقه برمیگردد و شرایط بازیکنان. هر تیمی که استرس کمتری داشته باشد میبرد.
تو در سه بازی قبل با استقلال استرس نداشتی؟
من نه. هیچ کدام از بازیها استرس ندارم. تنها باری که استرس داشتم بازی با الهلال در عربستان بود. البته فوتبال هم بازی نکردیم. هم رفت و هم برگشت. واقعا زورمان به الهلال نمیرسید. اگر هم صعود میکردیم حقمان نبود. چون امکاناتی نداشتیم. نه لباس، نه جوراب و نه پول! ظلم بود که ما بالا برویم و الهلال حذف شود. تنها مزیتی که داشتیم هواداران بودند.
این فصل هم مشکلات هست؟
در فوتبال ایران نمیشود مشکل نباشد. الان سپاهان که هر سال خوب پول میدهد دچار مشکل شده یا ذوبآهن همینطور. وضعیت ما بهتر از سال قبل شده اما مشکلات کاملا از بین نرفته.
یکی از دلایل حل گوشهای از مشکلات شاید ثبات مدیریتی باشد.
هم ثبات مدیریتی و هم ثبات مربیگری. مثلا استرس نداریم که اگر این بازی را ببازیم برانکو اخراج میشود یا او را تحت فشار قرار میدهند، چون با او قرارداد بستهاند میدانیم که اگر مشکل بزرگی پیش نیاید نیمکت ما تغییر نخواهد کرد. آقای طاهری هم بد کار نکرده. پول پارسال را گرفتهایم و بخشی از قرارداد این فصلمان هم پرداخت شده. پارسال اما از این خبرها نبود. هر روز یکی میرفت و نفر جدیدی میآمد. این رفت و آمدهای مکرر به ما و نتایجمان ضربه زد.
امسال از نظر فنی هم پیشرفت کردهاید؟
تیم ما این فصل جوانتر شده و بچهها انگیزه بیشتری دارند.
برانکو هم آمده و به تیم شخصیت داده.
اینکه بگویید به پرسپولیس شخصیت داده را قبول ندارم. چون پرسپولیس از قبل شخصیت داشته.
شخصیت تاکتیکی منظورم بود.
به لحاظ تاکتیکی قبول دارم اما کارهایی که برای برانکو میکنند، قبلیها برای دایی و درخشان انجام ندادهاند.
به چه لحاظ؟
از همه لحاظ. سختافزاری و امکانات. مثلا زمانی که علی دایی بود با اینکه میتوانستند به بازیکنان پول بدهند اما نمیدادند. برانکو که آمد مدیریت عملکرد بهتری داشت و زحمات بسیاری کشید. برانکو هم فوقالعاده است. اگر از من بپرسید بهترین مربی خارجی لیگ ایران، قطعا میگویم برانکو. نمیگویم برانکو مربی بدی است، معتقدم اگر مدیریت تغییر نمیکرد و عملکرد بهتری داشت ما هم نتایج بهتری با دایی و درخشان کسب میکردیم.
مقابل فولاد گل زیبایی با ضربه سر به ثمر رساندی. این تمرین شده بود؟
ضربه سر من نه. شبیه دیالوگهای بازیگران سینما بود که یکهو چیزی به ذهنشان میرسد و خارج از فیلمنامه آن را بر زبان میآورند. آن ضربه سر من هم همینطور بود. ظرف چند ثانیه به ذهنم رسید که سرم را بچرخانم و خدا را شکر توانستم دروازه فولاد را باز کنم.
مقابل فولاد چند بار میخواستی لایی بیندازی. مگر اهل تکروی هم هستی؟
تکروی نه.
پس میخواستی لج بازیکنان فولاد را دربیاوری؟
اهل لجبازی نیستم. آنها خیلی محکم تکل میزدند و من نمیخواستم آسیب ببینم. یک بار در بازی با استقلال تکل زدم که امیرحسین صادقی سر توپ زد و بعدا مرا نگاه کرد. من اصلا در این فاز نبودم. اما پایان بازی دیدم همه میگویند دمت گرم، عجب حرکتی کردی. گفتم چرا؟ که گفتند صادقی چند بار روی تو خطا کرد و با این کاری که انجام دادی سر توپ زدن او را جبران کردی! من اصلا حواسم به این چیزها نبود. گفتم دنبال چه میگردید؟ من آمده بودم تا تلاش کنم و پرسپولیس بازی را ببرد.
بحث هر هفته ما این است که مهدی طارمی آرام میدود اما از بازیکن حریف رد میشود. داستان چیست؟
مهدی ترابی هم همینطور است. سرعتش به چشم نمیآید اما سریع است. شاید به دلیل گامهای بلندم سرعتم به چشم نمیآید.
الان ۲۳ ساله هستی. اگر دو سال سربازیات را به یک تیم نظامی میرفتی و البته در شاهین هم بیشتر از تو استفاده میکردند حالا اروپا بودی و در یک لیگ معتبر بازی میکردی؟
نمیدانم. قسمت اینطور رقم خورده اما در شاهین، یک روز حشمت مهاجرانی به مسوولان باشگاه گفت که طارمی را ۳ بازی ۹۰ دقیقهای در زمین بگذارید. اگر بازی چهارم گل نزد من قبول میکنم که چیزی از فوتبال نمیدانم. متاسفانه این اتفاق رخ نداد!
ماجرای فصل قبل و غذا نخوردنت چه بود. شایعه شد که سرت گیج رفته و نتوانستی تمرین کنی؟
پارسال چیزی به ما نمیدادند. در خانه هم تنها بودم. قراردادم ۱۵۰ میلیون بود و ۳۰، ۴۰ میلیون هم بیشتر به حسابم واریز نکردند که آن را هم پول پیش خانه دادم. پول نداشتم، آشپزی هم بلد نبودم و نمیدانستم چه کار کنم.
رفتی سر تمرین و حالت بد شد؟
یک روز صبح بلند شدم و صبحانه خوردم. حقیقتا پول هم کم داشتم. گفتم ناهار را بیخیال. سر تمرین میروم و بعد شام میخورم. دیگر ناهار نخریدم.
تنبلی کردی؟
تنبلی نه. میخواستم صرفهجویی کنم. دو، سه روز این کار را انجام دادم و اواخر تمرین چشمانم سیاهی میرفت و چیزی نمیدیدم. روز آخری که اینطور شد حال نداشتم راه بروم. یک شوت زدم و به درخشان گفتم دیگر نمیتوانم تمرین کنم. گفت چرا؟ گفتم نه پول میدهند و نه غذا. من هم الان انرژی ندارم که تمرین کنم.
کیروش و برانکو هر دو مربیان بزرگی هستند. اگر بخواهی این دو را مقایسه کنی چه میگویی؟
کیروش جدا از بعد فنی، یک مربی روانشناس است. بازیکنی را انتخاب میکند که به کار تیم ملی بیاید. میداند که چه چیزی از بازیکن میخواهد. کسی را دعوت میکند که با تاکتیکهای موردنظرش همخوانی داشته باشد. مثل خودم. اوایل در تمرینات مرا فوروارد بازی داد، بعد بال راست و سپس بال چپ. دید آنجا جواب میدهم. من هم بازیکنی هستم که حرف مربی را اجرا میکنم. کیروش هر چه میخواست در زمین اجرا میکردم و به همین دلیل از من خوشش آمد. بازی با ترکمنستان در خانه حریف مرا به زمین فرستاد و از من خواست که پشت فوروارد باشم. بعد با دو مهاجم بازی کردیم که من یکی از فورواردها بودم.
بال راست و چپ هم که در دیدارهای بعدی بازی کردم. کیروش البته بازیکنانی را به تیم ملی میآورد که در چند پست بازی میکنند. نمونهاش پورعلیگنجی که در دفاع و هافبک دفاعی بازی میکند. یا ترابی که هم بال چپ است و هم بال راست. میلاد محمدی هم همینطور، دفاع چپ و هافبک چپ بازی میکند. خوبیاش این است که بازیکن را در تمرین امتحان میکند و بعد خط میزند. ضمن اینکه به بازیکن دریبلزن علاقهای ندارد.
برانکو چطور؟
تمریندهیاش عالی است و دیسیپلین هم دارد. تقریبا شبیه هم هستند ولی کار کردن در تیم ملی با باشگاه خیلی فرق دارد. برانکو ناچار است با بازیکنان مدارا کند، چون فقط ۲۳ بازیکن در اختیار دارد اما کیروش نه. او میتواند برخورد کند و اگر بازیکنی را نمیخواهد یکی دیگر را بیاورد. برانکو نیم فصل میتوانست چند بازیکن را کنار بگذارد و نفرات جدیدی جذب کند. او این کار را انجام نداد و گفت که با همین بازیکنان ادامه میدهم. این کار او روی بازیکنان تأثیر فراوانی گذاشت. الان ما میدانیم که هر کس در پرسپولیس خوب تمرین کند به زمین میرود. مثل میلاد کمندانی و علی علیپور. البته کرواتها به ثبات در ترکیب اهمیت میدهند اما کیروش، اگر بازیکنی حتی یک روز قبل از تمرین آماده نباشد در ترکیب قرار نمیدهد.
استعفای کیروش کمکی به فوتبال ایران میکند؟
اگر استعفای کیروش را قبول کنند و او برود فوتبال ایران نابود میشود!
چرا؟
چون هیچ کس نمیتواند این تیم را جمع کند. بچههای تیم ملی با یک مربی کار میکنند که در سطح جهانی است. شاید اگر یک مربی سطح پایینتر از کیروش بیاید، بازیکنان حتی حرفش را هم گوش ندهند. از طرفی نمیدانم بهتر از کیروش میخواهند چه کسی را بیاورند؟ مسوولان میخواهند فوتبال ما را خراب کنند یا یک شخص را؟ اصلا کیروش رفت، همه به مسوولان میگویند آفرین، او را بیرون کردید؟ کیروش میرود پرتغال و زندگیاش را میکند. این را نمیدانند که اگر کیروش برود آیا میتوانند بهتر از او بیاورند؟ آیا میتوانند گواردیولا را جذب کنند؟
خواسته مسوولان و مردم این است که اگر کیروش رفت مربی بهتر از او را بیاورند...
کدام مربی را؟ کسی هست؟ ارتباطی که بچهها با کیروش برقرار کردهاند گفتنی نیست. همه با او خو گرفتهاند و میدانند خواستهاش در زمین چیست. آیا مربی بعدی در مقطع کنونی که چند ماه تا دور نهایی مقدماتی جام جهانی مانده میتواند با بازیکنان ارتباط برقرار کند؟ سخت است کسی بیاید که هم بازیکنان را بشناسد و هم تاکتیکهایش را پیاده کند. آن وقت جام جهانی را از دست میدهیم. رفتن کیروش از تیم ملی مساوی است با حذف از جام جهانی.